به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، کمپین «فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه جمهوری اسلامی همچنان ادامه دارد، اما آنچه طی ماههای گذشته بیش از پیش روشن شده، این واقعیت است که تداوم این کمپین به خاطر نتیجهبخش بودن آن نیست، بلکه به دلیل خالی بودن دست واشینگتن از گزینههای دیگر است. چنانکه رهبر انقلاب بارها تأکید کردهاند و بسیاری از کارشناسان هم پیشبینی میکردند، تحریمهای آمریکا اگرچه ممکن است در ابتدا سختیهایی را به کشور تحمیل کند، اما اولاً تاریخ مصرف دارند و در صورت مقاومت اقتصادی ایران، کماثر یا بیاثر خواهند شد، و دوماً حتی همان تحریمهای اثرگذار را هم میتوان با اقتصاد مقاومتی خنثی کرد.
یکی از افرادی که تصور میکرد جمهوری اسلامی با تحریم از پای درمیآید، جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ، بود که رئیسجمهور آمریکا اخیراً او را اخراج کرد
همین واقعیتها اخیراً در گزارش مجله «فارنافرز» نیز به بیانی دیگر منعکس شدهاند. این مجله شناختهشده آمریکایی در گزارشی تحت عنوان «ایران حال و روزش خوب است» به قلم «هنری روم» تحلیلگر و کارشناس امور ایران در «گروه اوراسیا» (سازمان ارائهدهنده خدمات تحقیقاتی و مشاورهای در حوزه ریسک سیاسی) خاطرنشان میکند که نه تنها اقتصاد ایران در مقابل تحریمهای آمریکا مقاومت کرده است، بلکه برنامه هستهای و فعالیتهای منطقهای این کشور نیز از این تحریمها جان سالم به در خواهند برد.
ثبات اقتصادی ایران با تحریم، بدون حمایت اروپا
گزارش فارنافرز با توصیف خروج ترامپ از توافق هستهای و نقطه آغاز کمپین فشار حداکثری اینگونه آغاز میشود:
یک سال پیش در چنین هفتهای، دولت دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، عملیاتی را علیه ایران آغاز کرد که نام آن را کمپین «فشار حداکثری» گذاشته بود. آمریکا ماه میسال ۲۰۱۸ از توافق هستهای با تهران خارج شده بود و ماه نوامبر همان سال مجدداً انبوهی از تحریمهای اقتصادی را علیه جمهوری اسلامی احیا کرد که جلوی صادرات نفت ایران را میگرفت و دسترسی این کشور به نظام مالی بینالمللی را محدود میکردند. برخی تحلیلگران، آن زمان پیشبینی میکردند که دوستان ایران در اروپا و آسیا از تحریمهای آمریکا سرپیچی و به اقتصاد ایران کمک خواهند کرد. برخی دیگر استدلال میکردند که تحریمها اقتصاد ایران را وارد یک «سقوط آزاد مرگبار» خواهند کرد و تنها دو گزینه تسلیم یا فروپاشی را برای تهران باقی خواهند گذاشت. هیچکدام از این پیشبینیها محقق نشدند. [البته پیشبینیها درباره تصمیم چین، به عنوان یکی از دوستان ایران در آسیا، مبنی بر بیتوجهی به تحریمهای آمریکا و ادامه همکاریهای نفتی و تجاری با ایران، دستکم تا اندازه زیادی درست بودهاند.]
ابرهای تیره بر فراز کاخ «پله کوبورگ» در وین اتریش، محل مذاکرات هستهای میان ایران و ۱+۵
«هنری روم» نویسنده گزارش که کمپانی «گروه اوراسیا» او را کارشناس سیاست خارجی، داخلی و اقتصادی ایران معرفی میکند، سپس توضیح میدهد که اگرچه دوستانی که دولت روحانی تصور میکرد مقابل آمریکا از تهران پشتیبانی خواهند کرد، اکنون پشت ایران را خالی کردهاند، اما جمهوری اسلامی همچنان روی پای خود ایستاده است. وی مینویسد:
ایران [که هیچیک از دو پیشبینی فوق دربارهاش به واقعیت نپیوستهاند]اکنون در حالی وارد دومین سال زندگی تحت فشار حداکثری شده که اطمینان حیرتانگیزی به ثبات اقتصادی و موقعیت منطقهای خودش دارد. [آیتالله سید]علی خامنهای، رهبر عالی، و دیگر مقامات این کشور احتمالاً مسیر فعلی خود را ادامه خواهند داد: ایران به شکنجهی بازار نفت ادامه خواهد داد و همزمان اقتصاد غیرنفتی خود را نیز تقویت خواهد کرد. تهران همچنین ضمن امتناع از گفتگو با واشینگتن، به توسعه برنامه هستهای خود هم ادامه خواهد داد.
کشورهای اروپایی: دوستان بدتر از دشمن
«روم» که پیش از پیوستن به گروه اوراسیا به عنوان محقق و کارشناس برنامه هستهای ایران در اندیشکده «مرکز علوم و امور بینالملل بلفر» وابسته به دانشگاه هاروارد کار میکرد، امیدهای دولت روحانی به کشورهای اروپایی پس از خروج آمریکا از برجام را زیر سؤال میبرد و توضیح میدهد:
حتی پس از آنکه آمریکا از توافق هستهای خارج شد، ایران باز هم انتظار داشت سایر طرفهای این توافق به تقویت اقتصاد این کشور کمک کنند. هرچه باشد، امضاکنندگان دیگر برجام به تداوم بخشیدن به صادرات نفت ایران متعهد شده بودند. با این حال، به دلیل فشارهای آمریکا، این پشتیبانی هرگز وارد مرحله عمل نشد. البته اروپا به تأسیس یک سازوکار مالی کمک کرد که بتواند تحریمهای آمریکا را دور بزند، اما این مکانیسم تنها تعاملات بشردوستانه را شامل میشود. نهایتاً کار بیشتری هم از دست دولتهای اروپایی برای حمایت از تجارت با ایران برنمیآمد، چراکه نمیتوانستند شرکتهای خصوصی را وادار به سرپیچی از تحریمهای آمریکا بکنند.
نویسنده گزارش که زبان فارسی را میداند و پیشتر در سِمت خبرنگار از داخل فلسطین اشغالی مسائل مربوط به ایران را برای روزنامه جروزالمپست پوشش میداد، با تلفیق گمانهزنی و اطلاعات موثق، کشورهایی مانند چین و روسیه را نیز به شانه خالی کردن از زیر بار نجات توافق هستهای متهم میکند و مینویسد: «دولتهای دیگر دوست با ایران (چین، روسیه و هند) هم این کمبود [و انفعال اروپاییها]را جبران نکردند. همه این کشورها اولویتهای بالاتری در روابط خود با آمریکا دارند که نمیخواهند آنها را به خطر بیندازند. برای چین، مذاکرات تجاری و روابط گستردهتر استراتژیک با آمریکا از همه چیز مهمتر است. روسیه نمیخواهد دلیل دیگری برای وضع تحریمهای بیشتر علیه کرملین به کنگره آمریکا بدهد. هند هم به دنبال استفاده از تیرگی روابط میان آمریکا با پاکستان و تعمیق روابط دفاعی خود با واشینگتن است.»
در حالی که رسانهها و اندیشکدههای غربی دائماً چین را به خاطر ادامه خرید نفت از ایران سرزنش و حتی گاهاً روسیه را نیز به کمک به ایران برای فروش نفتش بهرغم تحریمهای آمریکا متهم میکنند (جزئیات بیشتر)، «روم» معتقد است که نه هند و نه هیچکدام از این کشورها دردی از ایران دوا نکردهاند:
چین، هند و روسیه آنقدر تحت فشار بازار نفت قرار ندارند که بخواهند به خاطر کمک به ایران به آبوآتش بزنند. تقاضای جهانی در حال کاهش است، عرضه فراوان است و قیمتها هم پایین هستند؛ بنابراین چه دلیلی دارد که این کشورها با خرید نفت از ایران خود را در معرض خطر تحریمهای آمریکا قرار بدهند؟ چین بزرگترین مشتری نفت ایران هست، اما حجم نفتی که میخرد نسبتاً اندک است. پکن از زمان آغاز تحریمها، برای تأمین بخش عمدهای از نیازهای نفتی خود به عربستان روی آورده است. هند هم منابع متعددی برای تأمین نفت خام ارزانقیمت دارد که هیچکدام خطر تحریمهای آمریکا را به دنبال ندارند. روسیه هم انگیزه زیادی برای کمک به یک همتای صادرکننده نفت ندارد، چراکه پیشاپیش در حال همکاری نزدیکی با اوپک به قصد کاهش حجم نفت خام موجود در بازار است.
مدتی قبل، مجله «فوربس» مدعی شده بود نفتکش پانامایی «یوفوسان» به ایران در دور زدن تحریمهای آمریکا کمک میکند
تنوع اقتصادی: برگ برنده ایران مقابل تحریمها
فارنافرز در ادامه به آنچه که تأثیرات تحریمها بر اقتصاد ایران توصیف میشود، از جمله، کاهش صادرات نفت، افزایش تورم و کاهش ارزش ریال در برابر دلار اشاره میکند، اما یادآور میشود که همه واقعیت این نیست. این مجله آمریکایی توضیح میدهد:
دولت ترامپ از این آمار برای اثبات موفقیت تحریمها استفاده میکند، اما نشانههای دیگری هم وجود دارد که نشان میدهند اقتصاد ایران در حال رسیدن به ثبات است. صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی پیشبینی میکنند که اقتصاد ایران سال ۲۰۲۰ از رشد منفی خارج میشود و به رشد نزدیک به صفر درصد میرسد. صندوق بینالمللی پول همچنین تخمین میزند که تورم ایران از ۳۵/۷ درصد در سال ۲۰۱۹ به ۳۱ درصد در سال ۲۰۲۰ کاهش پیدا خواهد کرد. ریال که به شدت دچار نوسان شده بود، اکنون بین ۱۱۵،۰۰۰ تا ۱۲۰،۰۰۰ به ازای یک دلار تثبیت شده است و آرامشی را به معاملات روزمره بازگردانده است که به شدت مورد نیاز بود. مشارکت نیروی کار و اشتغال همچنان رو به افزایش است. روی هم رفته، اقتصاد ایران اگرچه فقط ظاهر قبلی خود را حفظ خواهد کرد (مثلاً تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۲۰ تقریباً برابر با سال ۲۰۱۵ خواهد بود)، اما پایدار خواهد بود، و مقامات این کشور احتمالاً به این نتیجه خواهند رسید که تهران میتواند یک سال آینده نیز در برابر فشارهای آمریکا مقاومت کند.
سازمانهای مالی بینالمللی، ثبات را برای آینده اقتصاد ایران پیشبینی میکنند
گزارش فارنافرز مهمترین نقطه قوت اقتصاد ایران را که موجب مقاومتش در برابر تحریمهای آمریکا شده، تنوع و حرکت به سوی اقتصاد غیرنفتی میداند. در اینباره میخوانیم:
بخشی از دلیل اینکه اقتصاد ایران روی پا مانده، به تنوع آن برمیگردد؛ مشخصهای که واشینگتن اغلب آن را نادیده میگیرد. سال ۲۰۱۷، نفت خام تنها ۴۳ درصد از صادرات ایران را به خود اختصاص داده بود ؛ برای مقایسه میتوانید در نظر بگیرید که مثلاً این رقم درباره عربستان ۷۸ درصد است. به همین دلیل بود که خدمات صنعتی، کشاورزی و سایر بخشهای غیرنفتی ایران توانستند از تأثیر سقوط درآمدهای نفتی ایران به خاطر تحریمها بکاهند. بخش عمده تولید اقتصادی و مشاغل در ایران را بخشهای غیرنفتی ایجاد میکنند و این بخشها نسبت به بخش انرژی که وابستگی زیادی به دسترسی به بازار جهانی دارد، در برابر تحریمهای آمریکا مقاومتر نشان دادهاند.
در ادامه گزارش آمده است:
البته اقتصاد ایران هنوز به طور کامل از منطقه خطر خارج نشده است؛ بیکاری همچنان یک مشکل پایدار است، نظام بانکی به شکل مزمنی ضعیف و کمسرمایه است، و بخش خصوصی هم دچار کمخونی است. با این وجود، نگاهی به سال آینده نشان میدهد که وضعیت اقتصادی ایران «وخیم» نخواهد بود؛ و مقامات این کشور هم دارند گامهای پیشگیرانه را برمیدارند. منابع خبری رسمی میگویند دولت قصد دارد بودجه عملیاتی خود را بدون در نظر گرفتن درآمدهای نفتی تصویب کند [۱۳]. تهران میتواند از ۱۰۰ میلیارد دلار ذخایر خود هم برای تأمین هرگونه کمبود احتمالی [۱۴]و تضمین تداوم پرداختیهای هنگفتی استفاده کند که مردم این کشور از دولت انتظار دارند. این اقدامات اگرچه نمیتوانند تا ابد پایدار باشند، اما ثبات اقتصادی ایران را در طول سال آینده حفظ خواهند کرد.
تحریمها تأثیری روی جمهوری اسلامی و فعالیتهای منطقهایش نداشتهاند
«هنری روم» یکی دیگر از ابعاد شکست تحریمهای ضدایرانی را ناتوانی آنها از وادار کردن جمهوری اسلامی به کاهش نقش و نفوذ منطقهایش میداند. وی البته ضمن تکرار اتهامات بیاساس علیه ایران مینویسد:
یکی از اهداف کمپین فشار حداکثری، افزایش هزینه ماجراجوییهای منطقهای ایران بود. این در حالی است که به نظر میرسد تهران دومین سال زندگی تحت تحریمهای آمریکا را صرف تقویت جایگاه منطقهای خود خواهد کرد که پیشاپیش جایگاه بسیار قدرتمندی است. طی یک ماه گذشته، دولت ترامپ عجولانه متحدین کُرد خود در سوریه و تعهدش به تأمین امنیت انرژی را رها کرد و به این ترتیب خلأی را به وجود آورد که ایران به خوبی توانایی پر کردن آن را دارد. علاوه بر این، دولت آمریکا بارها نشان داده است که حتی در واکنش به تحریکآمیزترین رفتارهای ایران هم اقدام نظامی انجام نخواهد داد: نه به سقوط یک هواپیمای بدونسرنشین آمریکایی، نه به حمله به شش کشتی تجاری در خلیج فارس، نه به توقیف یک نفتکش، و نه به حملات ۱۴ سپتامبر که نیمی از ظرفیت تولید نفت سعودی را از کار انداخت. با وجود همه اینها دولت ترامپ اصرار دارد که شرکای منطقهایش را رها نکرده است. واقعیت هم این است که ارتش آمریکا از ماه میسال جاری تا کنون ۱۴ هزار نیروی اضافی به خاورمیانه اعزام کرده است ؛ اما پیام ترامپ برای ایران، عربستان، اسرائیل و امارات واضح است: ترامپ ممکن است در حال بزرگنمایی لایههای دفاعی خود باشد، اما جرأت جنگیدن را ندارد.
حمله شگفتآور و غافلگیرکننده انصارالله یمن به نیروگاه آرامکوی سعودی یکی از مصادیق قدرت نیروهای نیابتی ایران بود
فارنافرز در ادامه، ایران را به فرصتطلبی و سوءاستفاده از بیمیلی ترامپ به جنگ متهم میکند و مدعی میشود:
ایران فرصتی خارقالعاده را برای استفاده از نقاط قوت خود با حداقلِ مقاومت نظامی یا دیپلماتیک [از جانب آمریکا]پیدا کرده است. تهران با تشدید تلاشهایش برای ایجاد اختلال در تجارت نفت و برداشتن گامهای تحریکآمیز هستهای، مانند افزایش تعداد سانتریفیوژهای پیشرفته و حجم اورانیوم غنیشدهاش از این فرصت بهرهبرداری خواهد کرد. تداوم دخالتهای ایران در امور داخلی کشورهای همسایه تقریباً قطعی است؛ به ویژه در عراق، جایی که تهران سالهاست نفوذ قابلتوجهی دارد و سیاست عدم دخالت دولت آمریکا در این کشور، هرگونه شک و تردیدی درباره امکان ایفای نقش مستقیم توسط واشینگتن را از بین برده است.
نویسنده فارنافرز در انتها بار دیگر ایران را به تنشزایی متهم میکند و گزارش خود را اینگونه به پایان میبرد:
نه جمهوری اسلامی و نه فعالیتهای منطقهایش از بازگشت تحریمها ضربه مهلکی نخوردهاند، اما دیپلماسی میان ایران و آمریکا شاید بر اثر این تحریمها جان داده باشد. طرفهای ثالث همچنان تلاش خواهند کرد تا واشینگتن و تهران را پشت میز بیاورند، اما احتمالاً شکست خواهند خورد. [آیتالله]خامنهای احتمالاً وضعیت داخلی و منطقهای ایران را باثبات خواهد دانست و بنابراین نیازی نمیبیند مجوز برگزاری جلسات سطح بالا میان مقامات ایرانی و دولتی آمریکایی را صادر کند که رهبر ایران آن را دشمن کشورش میداند؛ مخصوصاً طی یک سال منتهی به انتخابات [ریاستجمهوری]در آمریکا. تهران به جای دیپلماسی (و همچنین به جای فروپاشی) رفتارهای تحریکآمیز خود را ادامه خواهد داد؛ بنابراین سال دومِ فشار حداکثری ممکن است [برای آمریکا]پرتنشتر از سال اول آن باشد.
منبع: مشرق
انتهای پیام/