به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، عبدالله روا مجری و مجتبی آذری تهیهکننده و کارگردان «ویدئوچک» که به یکی از برنامههای موردقبول مخاطبان سیما بدل شده مهمانمان بودند تا از روزهای رفاقت و برنامهسازیشان برایمان بگویند.
آقای روا، در محیطهای دوستانه چقدر اهل طنازی و شوخی هستی؟
به نظر خودم و اطرافیانم شخص شوخ و طنازی هستم. این را شاید باید از دیگرانی بپرسید که من در کنار آنها کار میکنم.
مخاطب ورزشی شما را با شبهای فوتبالی شناخت، اما قبل از شبهای فوتبالی چه کار میکردی؟
من مجری برنامههای اجتماعی هستم، اجرا را به صورت آکادمیک دنبال کردم و در این راه بسیار سختی کشیدم. یعنی مصداق بارز عبارت پله به پله برای موفق شدن هستم. از شهرستان شروع کردم و سال ۸۹ به تهران آمدم که با تحصیلاتم برای فوق لیسانس در دانشگاه شهید بهشتی مصادف شد. من به برنامه صبحگاهی شبکه دو مرتبط شدم و گزارش میگرفتم. ارتباط من با تهیهکننده یعنی آقای جوادزاده شکل گرفت و پیشنهاد کاری با نام «ششتاییها» به من شد که نامش شیطنتآمیز بود، ولی اجتماعی بود و ربطی به ورزش نداشت. بعد از آن هم چندین برنامه داشتم تا به ویدئوچک رسیدیم، که یکی از آنها شبهای فوتبالی بود. البته من الان هم خودم را مجری ورزشی نمیدانم.
در آن برنامه احساس میشد که شاید خیلی فوتبالی نباشی، ولی در ویدئوچک اینطور نیست و انگار بسیار فوتبالی هستی.
من شاید یک فوتبالی تیر نباشم، ولی حتماً فوتبالی درجه دو هستم. نکته دیگر این است که من خودم را پرورش دادم. ما یک بحث به نام اطلاعات فوتبالی داریم و یک بحث دیگر به نام درک فوتبالی. چه بسا مربیان و کارشناسان زیادی داریم که همه بازیکنان را از اینتر تا لگانس میشناسند، اما درک درستی از فوتبال ندارند. البته مردم ما همگی متخصص فوتبال هستند و شاید در باور عامه این ورزش را خیلی بیشتر از الباقی ورزشها بلد هستند. یعنی مثلاً در یک بازی ملی همان بازیکنی گل میزند که تعداد زیادی از مردم کوچه و خیابان هم حدس میزنند.
گفتی خیلی از مردم در خیابان شما را به نام آقای ویدئوچک میشناسند؟ ایده برنامه از کجا آمد؟ برنامهای که مشابه داخلی هم ندارد.
آذری: ما چند سال درباره این برنامه صحبت کرده بودیم، ولی نه با تم ورزشی. از فضای ورزشی استفاده کردیم تا حرفهایمان را بزنیم، چون ورزش کشور، ماکتی کوچک از تمام کشور است. در همین رابطه هم کار تیمی میکنیم. الان شاید حدود چهار برنامه از روی کار ما کپی کردهاند و در شبکههای مطرح دنیا هم شاید مشابه خارجی هم نداشته باشیم.
روا: من و مجتبی آذری سالها رفاقت داریم و بارها در خصوص برنامهای شبیه به ویدئوچک صحبت کرده بودیم، من حتی طرح فوتبالی دیگری هم داشتم و آن را به شبکه ارائه دادم. یعنی این دغدغه شخصی خودم هم بوده، اما حالا با حضور مجتبی و گروه منسجمی که داریم، جنسمان جور است و از فضای ورزش، برای بیان حرفهای مهمتر استفاده میکنیم.. ما هرگز به این فکر نکردیم که مشابه این برنامه در ایران و جهان هست یا نه، گروه خوبی داشتیم و همیشه به برنامه مثل ویدئوچک فکر کردیم. تنها یک حلقه گمشده به نام شبکه برای این برنامه وجود داشت که خدا را شکر پیدا شد.
چقدر در کار بداههپردازی هست؟
روا: خیلی از متنهای ویدیوچک مشخصاً برای لحن من نوشته میشود، یعنی متن از کاراکتر من عبور میکند تا برای اجرا آماده شود. البته ما در برابر دوربین خلاق میشویم و در لحظه هم بداهههای زیادی به ذهنم میرسد. اصل کار در جلسه اتاق فکر و نوشتن متن روی کاغذ میآید و شاید حدود ۲۰ درصد کار هم بداهه باشد.
تا چه زمانی با این فرم در ویدئوچک جلو میروید؟
آذری: این فرم حتماً به روز میشود. یعنی من فرمهای جدید ویدئوچک را میدانم و در ذهنم آن را درست میکنم. چیزی که من به عنوان سازنده میخواهم، این است که من، عبدا... روا و بچههای نویسنده و تولید کاملاً پا به پا جلو میرویم و معمولاً تصمیم تکی نمیگیریم.
فکر میکردید ویدئوچک آنقدر بگیرد؟
آذری: فکر میکردم برنامه خوبی شود، چون حقیقتاً ما در کارنامهمان برنامه بد نداریم. میدانستم برنامه خوبی خواهد بود، اما هرچه برنامهمان جلوتر رفت، تصویر ویدئوچک کاملتر شد و در ذهنمان بیشتر جا افتاد. اوایل برنامه ما بازی بیشتری به معنای بازیگری داشتیم و الان برنامه به تعادل رسیده است. راستش ما آدمهای ورزشی نیستیم، دغدغه ما بیشتر اجتماعی است. یعنی عقبه ما هم اجتماعیسازهای شبکه سه است. البته ما به این نیت نیامدیم، ولی شرایط اینطور جلو رفت.
یکی از اتفاقهای خوب ویدئوچک ادبیات جوان پسند آن است و این یعنی شما مخاطب نسل جدید را هم جذب کردهاید.
آذری: گروه اصلی نویسنده ما جوان و با فضای مینیمال بسیار خوب آشنا هستند. تعدادی از آنها حتی شوخیهای جدیدی را در فضای مجازی میسازند. قرار ما از همان ابتدا این بود که اتفاقات روز را بخوانیم، مطالعه کنیم و همه اخبار را رصد کنیم. نکته دیگر اینکه روا همان شخصی است که ویدئوچک میخواهد و شاید کمتر کسی مانند روا بتواند اینگونه اجرا کند. ما برای کیفیت بالای یک برنامه نیم ساعته، ساعتها و حتی روزها وقت میگذاریم و حتی یک ریال هم برای دیده شدن بیشتر برنامه خرج نکردیم. در صورتی که دیگر برنامهها بودجههای خاص برای بیشتر دیده شدن دارند.
روا: تیم نویسندگان هم جزو سطح اولهای فضای مجازی هستند که خودشان خالق اثرند. ما در جلسه مینشینیم، تخیل میکنیم، یک روز قبل از ضبط متن نهایی را مینویسیم تا ویدئوچک ساخته شود. نکته دیگر تجربههای بیش از ۹۰ قسمت است که حالا با گروه ماست. قطعاً شاید برنامههای اول ما، حالا از نظر خودمان قابل قبول نباشد، اما حالا برایمان اتفاقهای خوب افتاده است. شاید نقطه ضعف ما این است که اهل شوآف نیستیم! چون هر سال جزو کاندیداهای دریافت جایزه بودیم. مثل جشنواره جام جم، جشن حافظ و... ما در جشنواره جام جم به جمع شش تای نهایی رسیدیم و رقبای ما خندوانه و نود و دورهمی و... بودند.
کسی از شما گله کرده که چرا از من در برنامهتان بد گفتید؟
روا: البته کار از گله رد شده، اما داود مهابادی از من گله کرد که من آمار خوبی هم در مربیگری داشتم، اما شما آن را ندیدید. یا آقای هدایتی از طریق یکی از بازیکنان پرسپولیس از ما گله کرد.
مثلاً شما بارها با سردار آزمون شوخی کرده اید. گویا، چون بار هم مسئله شکایت از شما را مطرح کرده است.
روا: سردار یکبار تصور کرده بودند که من به او گفتهام مواد مخدر مصرف میکند. او در صفحه شخصیاش استوری گذاشت که در آن به من و خانوادهام توهین کرد. وظیفه من این است که در تلویزیون اجرا کنم و برنامه باید از چندین و چند فیلتر بگذرد، اما من مسئول مستقیم برنامه نیستم، اما وقتی یک نفر در اینستاگرام به دیگری توهین میکند، مسئول مستقیم کارش است. بحثم این است که خداوند خواسته فوتبالیستها عزتمندتر باشند، زمانی پدران ما لباس خاکی میپوشیدند و زیر پرچم کشور ما میجنگیدیند و حالا شما با لباس تیم ملی میجنگید. شما سفیر مردم ایرانی، اگر رفتار خوبی داشته باشی، وقتی من هم به فرودگاه روسیه بروم، با من نوعی به عنوان یک ایرانی خوب برخورد میکنند. چطور وقتی به صفحه مجازی یک نفر حمله میشود، همه میگویند ایرانیها حمله کردند. البته که ما نسبت به توهین رویین تن شدهایم و از رکوردداران فحش خوردن در فضای ورزش کشوریم!
اگر شغل الانتان را نداشتید، چهکاره میشدید؟
آذری: حقیقتاً نمیدانم! مدرک مهندسی دارم و احتمالاً در آن فضا میرفتم.
روا: سراغ کارمندی نمیرفتم، چون به مدل زندگیام نمیخورد. من ۸ ماه کارمند شدم و به نظرم جزو ۳ کارمند بد دنیا بودم! البته شعر هم میگویم و ورود من به دنیای هنر براساس شعر بود.
درباره برنامه «از شنبه» هم صحبت کنیم؛ که با همین تیم ویدئوچک ساخته شد.
ما قرار بود یک برنامه تابستانه با موضوع ورزش همگانی داشته باشیم و باید در مدت دو هفته برنامهای تخصصی میساختیم، به صورت شبانهروزی جلسه گذاشتیم و ماحصل آن همان چیزی بود که مردم دیدند. ابوطالب حسینی و امیرحسین قیاسی هم قبل از اینکه کمدین باشند، رفیق ما و جزو گروه ما بودند و به عنوان مجری انتخاب شدند. البته من اعتقاد دارم اجرای دو نفره اشتباه است، ولی ابوطالب و امیرحسین استثنا هستند، چون در اصل، یک نفر هستند! خدا را شکر ماحصل کار خوب بود.
منبع: خبر ورزشی
انتهای پیام/