حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، نهمین قسمت از برنامه گفتوگو محور «مثبت اشک» با حضور حجت الاسلام و المسلمین جواد محمد زمانی شاعر و پژوهشگر حوزه شعر آیینی برگزار شد.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی در این برنامه در مورد موضوعات متعددی از جمله توجه به محتوای شعر، انتقال مطلب صحیح به نسل جوان و جلوگیری از قتلگاه خوانی صحبت کرده است.
گفتنی است؛ برنامه «مثبت اشک» یک گفتوگوی رو در روست که قرار است به شفافیت فضای مذهبی کشور کمک کند و ابهامات موجود در ذهن مخاطبان در این حوزه را با حضور یک میهمان شاخص، به صورت صریح بررسی کند.
مشروح این برنامه که در باشگاه خبرنگاران جوان با اجرای وحید قاسمی تولید میشود، هر روز در ایام محرم ساعت ۹ صبح روی سایت این مجموعه قرار میگیرد؛ لذا مخاطبان میتوانند با مراجعه به صفحه اول سایت باشگاه خبرنگاران جوان به نشانی www.yjc.ir به تماشای فیلم و بازخوانی متن آن بنشینند.
برای تماشای ویدئوی هشتمین قسمت این مجموعه اینجا را کلیک کنید؛ در غیر اینصورت، میتوانید متن کامل این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
بسم الله نور. خانمها،آقایان سلام وقت بخیر. قسمتی دیگر از برنامه «مثبت اشک» را تقدیم حضورتان میکنیم. مهمان ارجمند و بسیار محترم این برنامه حجت الاسلام و المسلمین جواد محمد زمانی شاعر و پژوهشگر حوزه شعر آیینی است. حاج آقا خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام والمسلمین زمانی: سلام علیکم . عرض ادب و احترام خدمت شما و تمام بینندگان این برنامه.
مجری: سوال اولی که برای این قسمت برنامه طرح شده بود. میخواستم بپرسم که دلبستگی شما به طلبگی بیشتر است یا شاعر بودن که یاد فرمایش حضرت آقا افتادم، جایی فرمودند ما طلبه شاعر میخواهیم. نه شاعر طلبه. درسته؟ یک چنین مضمونی اگر اشتباه نکنم. این سخت نیست؟ مثل انتخاب بین دو فرزند است.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: بله. درست است. یک جاهایی شاید تزاحمها و سختیهایی ایجاد بکند اما اصل مسئله این است که در قدیم تعارض زیادی بین اینها نبوده. البته شعرای درجه یک فارسی، طلاب مدارس علمیه بوده اند. مدارس شیعی یا مدارس اهل سنت اگر نگاه کنید از سنایی و عطار و سعدی عطار تا حافظ و ... اغلب در مدارس علمیه بوده اند. برای همین معمولا سطح اندیشه در شعرشان خیلی بالاتر است. روزگار ما طوری شده که فرصتها کمتر شده، گستره ها هم خیلی فراوان شده است. اگر کسی بخواهد به صورت عمیق به شعر آیینی بپردازد شاید مقداری برای طلبگی وقت کم بیاورد. ولی صرف گفتن شعر و انس داشتن با شعر برای من اغلب در کنار کار بوده. روزها مشغول درس بوده ام و شبها یا بعد از ظهرها، ساعتی را لابلای درسها صرف مطالعه اشعار و سرودن شعر میکردم. از این جهت این امور خیلی از من وقتی نمیگرفت. توصیه ام به دوستان شاعر طلبه این بود که اولویت درس باشد و در کنار کار به بحث شعر بپردازند.
مجری: حاج آقا چه شد که شاعر شدید؟
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: حقیقت این که من معلم ادبیات در دوران راهنمایی داشتم (آقای محمدابراهیم گودرزی) که هنوز هم توفیق ارتباط با او را دارم و خدا نگهدارشان باشد. ایشان خیلی مرا علاقه مند به ادبیات و شعر کرد. از آن سال این موضوع را دنبال میکردم، جلسات شعر میرفتم. یک همسایه شاعر هم داشتیم آقای کاظم جیرودی که او هم خیلی مرا تشویق می کرد و مرا همراه خودش به این جلسات میبرد.
مجری: حاج آقا همانطور که من مطلعم و بسیاری از بینندگان عزیز، نسبت به شاعران دیگر توفیق حضور بیشتری را خدمت حضرت آقا داشته اید. میخواهم درباره این مسئله صحبت کنیم که حضرت آقا شعر را یک ثروت ملی میدانند و به آن یک نگاه ویژه نسبت به هنرهای دیگه دارند. این نگاه ویژه از کجا نشات میگیرد؟
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: من فکر می کنم این نگاه یک نگاه دینی است.الان مثلا ایام محرم است، خود ماجرای امام حسین(ع) و عاشورا.بعضی مال شاعران دیگر بوده حضرت اشاره کرده اند که اینجا مثل فلان شاعر عرب است که اینطور گفت، یا اشعاری که خود امام حسین(ع) خوانده اند، یعنی اشعاری که سروده خود امام حسین بوده اند. آن شعر مشهور که در شب عاشورا خواندند (یا دهر اف لک من خلیلی، کم لک بالاشراق، و الاصیلی و...). موقع وداع با دخترشان سکینه،می دانید که حضرت سکینه (س) ادیب بود و دستی در شعر داشت. یک زن بسیار باسواد و جلیله و اهل علم و تقوا بود. نزدیک به ۸۰ سال هم عمر کردند. امام حسین (ع) که از حال و هوا و علاقههای دخترشان هم خبر دارد، با سه بیت شعر با او وداع می کند. (سیدول بعدی یا سکینه فعلمی، منک البکا اذا الحمام دهانی، لا تغرقی قلب بدمئک حسرتا مادام من الروح فی جسمانی،فاذا قتلت فانت اولا بالذی تادینه یا خیره نسوانی) وداع امام حسین(ع) با دخترشان با سه بیت شعر است. این در واقع بذر عاطفه است که در دلها میپاشند. از همان روزگار اگر نگاه کنید خود امام حسین (ع) مبدع شعر عاشورایی است.
اهل بیت امام حسین(ع) مثل حضرت رباب (س) مبدع شعر عاشورایی بوده اند. تا روزگاری بعد که شاعرانی ظهور میکنند و درباره عاشورا شعر میگویند. یعنی این بذر عاطفه را حضرت از همان زمان در دلها پاشیده اند. معلوم است این عنصر اهمیت دارد، به قبلتر نگاه کنید. رفتاری که پیامبر داشت با حسان بن ثابت که در غدیر جزو نخستین اشعار شعر حسان بن ثابت بود، تا روزگاری که امام صادق (ع) سید همیری را مورد نوازش قرار میدهند در حالی که خود آقا هم میفرمودند که محمد بن مسلمها در محضر صادقین بودند، اما آن که مورد کرامت قرار گرفت سید همیری بود. آن که مورد تکریم امام باقر قرار(ع) میگرفت کمیت بن زید اسدی بود. اینها کسانی بودند که میتوانستند مسئله عاطفه را در جهان اسلام پیش بگیرند؛ما شیعیان را در میان سایر مذاهب اسلامی به عنوان مذهب محبت میشناسند چرا که در هیچ مذهب اسلامی به اندازه شیعه محبت اینقدر گسترده نیست.
مجری: حضرت آقا هم روی مقوله محبت خیلی تاکید دارند.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: بله. سفارشات دینی ما هم میگوید که اگر محبت با معرفت باشد انسان را به اوج می رساند یعنی دو بال کبوتر هستند. یکی محبت و یکی معرفت که مکمل یکدیگر هستند. یعنی محبت باعث معرفت میشود و معرفت هم باعث محبت.
مجری: پایه معرفت محبت است.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: بله، شما نگاه کنید هرچه بیشتر کسی را میشناسید محبتتان نسبت به او بیشتر میشود. از آن طرف هرچه بیشتر به او محبت کنید زمینه شناخت هم برای شما مهیاتر میشود. این دو پایه در واقع از ابتدا زمینه ساز ظهور اشعار فاخر بود.
حضرت آقا میبینند که این اندیشه چقدر میتواند راهبَر باشد. ایشان میفرمایند هر اندیشهای زمانی ماندگار میشود که در قالب هنر بیاید. وقتی در قالب هنر نباشد یک اندیشه خشک و منجمد است. خود قرآن را نگاه کنید به عنوان مهمترین معجزه پیامبر که در بهترین و شیواترین قالب هنری و بهترین الفاظ آمده است. حتی بعضی اوقات زبانش به زبان شعر پهلو میزند. مثلا ببینید (والصبح اذا تنفس) قسم به صبح زمانی که نفس میکشد. چقدر شاعرانه است. (والعادیات ضبحا) به اسبهای دونده. چقدر زبان نزدیک است،نمیخواهم بگویم شعر، قرآن قطعا شعر نیست، اما می خواهم بگویم عنصر بلاغت و فصاحت چقدر در قرآن قوی است. همین باعث ماندگاری قرآن تا به امروز میشود و تحدی هم میکند که اگر کسی میتواند مثل قرآن آیهای بیاورد و تا به امروز هم کسی نتوانسته، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه را نگاه کنید. ببینید چقدر کلام بلیغ است. واقعا امیرالمومنین امیر کلام هستند و کلام امیر نشان دهنده امیر کلام بودن است. در بعضی خطبه ها، استعارهها و تشبیهات زیبایی به کار رفته است که این عنصر باعث رشد میشود.
در زبان فارسی ممکن است شعر آنقدر جایگاه نداشته باشد. اما قطعا در زبان فارسی این جایگاه یک جایگاه عظیمی است یعنی اگر ما در خیلی صنایع پیشرفت نکردیم، به دلیل دوره قاجار و پهلوی و ظلمهای آنها در صنایع مادر پیشرفت نکردیم اما در صنعت شعر پیشرفت زیادی کردیم. بطوریکه دنیا ما را با آن میشناسد. یعنی هیچ کشوری در دنیا نمیتواند بگوید که به میزان شاعرانی که شما دارید ما هم شاعر قدر داریم.
مجری: الان مصادره میکنند؟
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: بله. بعضی کشورها یک یا دو شاعر درجه یک دارند. مثلا آلمان یک شاعر درجه یک مثل گوته دارد. اما اینجا که نگاه میکنید از قرن سه و چهار، فردوسی و نظامی و مولانا و سعدی و حافظ و صائب و بیدل و انبوهی از شاعران وجود دارند. خیلی از اینها منظومههای عرفانی درست کرده اند؛ و شعرشان امروز در دنیا شناخته شده است. یعنی این همه شاعر با اندیشه و عاطفه و حماسه قوی در هیچ زبانی نیست. عقل حکم میکند حالا که چنین صنعت و ثروت فرهنگی عظیمی در کشور ماست، همانطور که نفت داریم، ثروت فرهنگی داریم باید لحظه به لحظه از آن پاسداری و تقویتش کنیم. بقیه کشورها اگر بخواهند چنین شاعرانی داشته باشند باید هزار سال راه طی کنند. ما هزار سال راه شعر را رفته ایم، امروز نوبت بهره برداری از اینها و تقویت شاعران است که باز هم در آینده ما حافظ، سعدی و مولانا داشته باشیم. یکی از اساتید دانشگاه میگفت نظامیه بغداد یک شاعر مثل سعدی پرورش داده باشد برای عالم بس است. او اعتراض می کرد که دانشگاههای امروز آیا میتوانند یک سعدی پرورش دهند؟
مجری: حاج آقا صحبت از عاطفه و محبت شد. این عناصر در شعر آیینی امروز ما خیلی بروز و کاربرد دارند و شاعران زیاد استفاده میکنند. اما گاهی میبینیم در کنار خلق آثار خوب، این محبت و عاطفه مرز و خط قرمز امام و مامومی را میشکند. یعنی ما خیلی با امام حسین(ع) احساس نزدیکی میکنیم. آسیب شناسی این چطور است؟ به چه علت این اتفاق میافتد؟
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: ما گونههای مختلف شعری داریم. مثلا شعر غنایی که شعر عاشقانه یکی از شاخههای آن است. در شعر عاشقانه فرد وقتی به معشوق نزدیک میشود خیلی راحت با معشوق حرف میزند. گاه از او شکوه و اظهار ناراحتی میکند. یا وصف ظاهرش را میکند یا وصف مو و ابروی او را می کنید، دستت باز است. دلت میخواهد این طور با او صحبت کنی. بعضی اوقات این مسئله تسری داده میشود به شعر آیینی. یعنی فرد در آن حال و هوا شعر گفته و نسبت به امام معصوم هم می خواهد همینجور راحت صحبت کند در حالی که عظمت امام معصوم کجا و آن معشوق مجازی کجا؟ رسالت شعر آیینی کجا و رسالت شعر عاشقانه کجا؟ شعر عاشقانه بیان حالات درونی شاعر است. اما شعر آیینی و عاشورا یک مدرسه است؛ باید تعلیم و تعلم و آموزندگی داشته باشد.
شما وارد یک مدرسه که میشوید کلاسها و درسهای مختلفی هست، شعر آیینی هم همینطور است. چون مردم ما معلومات دینی و باورهایشان از طریق همین مجالس است. منِ شاعر آیینی قرار است از یک حقیقت نورانی سخن بگویم. مردم هم که خیلی وقتها مستقیم به متون دینی مراجعه نمیکنند. از طریق این شعری که مداح یا سخنران میخواند معلومات و معرفت نسبت به امام کسب میکنند که این کار سنگینی است. شعر آیینی محدودیتهایی دارد که شعر عاشقانه ندارد.
مجری: درست است. ولی چرا شاعر به این نقطه میرسد که چنین کاری خلق میکند؟
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: شعر در روزگار ما خیلی پیشرفت کرد. الان جوانان شعرهایی میگویند که به گفته برخی اساتید افراد ۴۰ ساله هم در قدیم نمیتوانستند چنین شعری بگویند. یعنی ما در عرصه لفظ و زبان و قالب خیلی جلو رفتیم. از لحاظ کمیت هم با دورههای قبل قابل مقایسه نیستیم. سیلی از شاعران در شهرهای مختلف وجود دارند و کار میکنند که اینها موفقیتهای ما است اما ضعفهایی هم داریم.
حضرت آقا به یکی از آنها در دیدار امسال با شعرای آیینی اشاره کردند. فرمودند ما شعر حکمی، حکمت کم داریم، اندیشه ضعیف است. چیزی که در روزگار گذشته نبود. یکی از علل آن را عرض کردم و این بود که در روزگار گذشته فرد در دل حوزههای علمیه بزرگ میشد. معلومات، معرفت فراوان داشت. مطالعاتش در زمینه علوم اسلامی گسترده بود. حالا بخشی از اینها را هم به شعر منتقل میکرد. عنصر اندیشه و حکمت قوی بود. در روزگار ما این نیست. قالب و لفظ قوی هستند، اما گاهی هر چه می خوانی میبینی پس این شعر یک یعنی نیست. معنی دارد، ولی یعنی ندارد. اندیشه بلندی پشت آن نیست که به نظر من ضعف شعر آیینی روزگار ماست.
مجری: بحث فرموده حضرت آقا راجع به شعر حکمت شد. رهبری مطالبات زیادی در حوزه شعر آیینی دارند. با دوستان مداحی که در خدمتشان بودیم بحثهایی شد؛ در دیداری که هر ساله حضرت آقا با مداحان دارند نزدیک به صد توصیه در این سالها داشته اند که برخی از آنها مربوط به حوزه شعر آیینی میشود. به طور مثال یک سال حضرت آقا بحث شعرهای مناجاتی را پیش کشیدند و فرمودند از صحیفه سجادیه در شعر آیینی استفاده کنید. من یادم هست آن سال کنگرهای برگزار شد یکی از دوستان کتابی با این موضوع چاپ کرد و یک سری کار هم تولید شد، ولی به قول معروف پرونده این موضوع بسته شد. ما چه کار کنیم که این جریان داشته باشد؟ و به یک سال بسنده نشود. چون نهادهای زیادی هم در این حوزه کار میکنند، ولی انگار حضرت آقا وقتی جملهای را میگویند فقط برای یک سال است.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: ما عادت کرده ایم به تصمیمات و کارهای آنی و کوتاه مدت؛ اهل کارهای فرسایشی نیستیم. آقا فرمودند شعر مناجات، شعر توحیدی. شما هر کدام از دیوانهای قدیمی را باز کنید اول از توحید شروع میشود.
مجموعههای شعر معاصر را باز کنید مثل مجموعه شعر خود من از وصف امیرالمومنین شروع میشود تا وصف پیامبر. در روزگار قدیم این مهم بود که شاعر موضع خودش را نشان بدهد که من موحد هستم. من در زمره کسانی هستم که باور به توحید دارد. ملحد نیستم و مهمترین کار من شاعر، گسترش توحید است.
حضرت امام میفرمایند مهمترین مسئولیت و مهمترین هدف برپایی حکومت اسلامی رساندن مردم به معرفت الله است. یعنی حتی عدالت که برخی به آن هدف حکومت اسلامی میگویند هم هدف متوسط است. هدف نهایی معرفت الله و در دل آن است که عدالت هم به وجود میآید. وگرنه زنبورهای عسل هم در کندوهایشان عدالتی برپا کرده اند. اما آن توحید و معرفت الله خیلی اهمیت دارد.
حضرت آقا یکبار فرمودند که اگرچه موضوعات روز مهم است که در شعر بیاید، اما مگر اهمیت توحید کم است؟ توحید مسئله عظیمی است. اصلا تمام حرکت سیدالشهدا برای دعوت مردم به توحید بود. همه حرکت حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت امیرالمومنین این بود که مسئله توحید را فراگیر کنند.
اصلا آسیب آن روزگار این بود که توحید ضعیف شده بود و گرنه کسی که اهل توحید باشد میگوید مرگ فراروی من است، من چرا نروم امام حسین(ع) و دین خدا را یاری کنم؟ مسئله اول و آخر توحید بود. امروز هم همه معتقدند بنیادیترین بحث، بحث توحید است. منتهی این باور را چطور من می توانم بین شاعران تزریق کنیم و گسترش بدهیم، بحث این است.
خیلی از کارها با یک کنگره و یک مجموعه جلو نمیرود. یک باور و یک خواست عمومی باید در جامعه شاعران باشد که شاعر حرکت کند و مسئله توحید برایش مهم باشد. الان شاعر ما می داند که امام حسین(ع) غریب بود، اما غریبتر از امام حسین(ع) خداست. یعنی من شاعر نسبت به خدا تکلیف دارم. باید باور توحید را در جامعه گسترش بدهم. آن هم جامعه امروز که غرب و مدرنیزم دارند حمله میکنند تا با هر ابزاری یک غفلت عمومی نسبت به مسئله توحید و عبودیت ایجاد کنند.
مجری: احساس میکنم اگر این اشعار رونق پیدا کنند و بیشتر سروده شوند میتوانند زبان خیلی از مغرضان را کوتاه کنند. اتهاماتی به شیعیان میزنند و میگویند شما اهل بیت را دارید بزرگتر از خدا جلوه میدهید. بحث شعر توحیدی شد؛ بحثی که ما چند جلسه با مهمانهای دیگر درباره آن صحبت کردیم. تا بیست سال پیش در جلسات مذهبی این گونه اشعار خوانده میشد. الان به مداحان میگوییم چرا نمیخوانید میگویند شعرا کار خوب تولید نمیکنند و کاری نیست که ما بخوانیم. آیا واقعا علتش این است؟
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: من فکر می کنم در آن جا هم هنوز خواست عمومی نیست. یک بار خود حضرت آقا هم فرمودند که در روزگار قدیم اشعاری که مداحان میخواندند چند تا پایه داشت. مثلا قصیدهای که میخواندند ابتدا با توحید شروع میشد. بعد عنصر پند بود مثل گریز از دنیا، تفکر به آخرت. بعد شاعر میگفت می خواهی یک نمونه عملی از کسی که موحد و مصداق عینی این چیزهایی است که من میگویم، معرفی کنم؟ مثلا میگفت علی بن موسی الرضا. ببین ریا ندارد، کبر ندارد، اهل دنیا نیست و به سوی آخرت شتابان است. شروع میکرد فضایل و مناقب را گفتن که منطبق است با آن چیزهایی که در ابتدای شعر گفته و می توان از ایشان درس گرفت. در پایان هم چند بیت گریزی بود به یک مصیبتی مثلا از امام رضا(ع)، پیرغلامان ما تا بیت هشتم و نهم مشخص نمی کردند که از چه می خواهند,بخوانند این یک سنت است اما در روزگار ما این مسئله مقداری کم رنگ شده است.یعنی حداکثر چند بیت از امام زمان (عج) خوانده شود اما در اول جلسه، گاهی همان هم خوانده نمیشود و مستقیم وارد بحث مرثیه میشویم. به نظر من این یک ضعف است، سنت گذشته را فراموش کرده ایم و چقدر هم موثر بود.
مجری: راهکار احیای آن چیست؟ اصلا امکان آن هست؟ چون الان ذائقه مخاطب تغییر کرده است.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: بله. اما همین ذائقه را هم باز میشود تغییر داد. مثل مخاطبی که پیتزا دوست دارد و با تبلیغات به او میگویند بیا عسل بخور. این شکم باید سیر شود، ولی چه بهتر با عسل که مقوی است؛ با تبلیغات میتوان این ذائقه عوض شده را به حالت طبیعی خود برگرداند. یکی از ضعفهای روزگار ما این است که قتلگاه سرایی و گودال سرایی خیلی در شعرها زیاد شده است.
مجری: قدیم این طور نبود. از دوران نوجوانی به یاد دارم که در یک جلسه یک ساعته، در دو سه بیت به این موضوع اشاره میکردند، ولی الان شما میبینید از یک ساعت چهل دقیقه آن به همین گودال میپردازند.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: این موضوع در دراز مدت تاثیر منفی میگذارد. ممکن است همانطور که برخی علما فرموده اند قساوت قلب بیاورد. ما با شعر آیینی میخواهیم تا عاطفه مردم جوشان باشد. بعضی از این قتلگاه سراییها باعث میشود عاطفه مردم خشک بشود و خیلی از مسایل برایشان عادی باشد که این یک ضعف است.
مجری: بیشتر این قتلگاه سراییها در قالب نظم است. یعنی شعر آن چنانی ندارد.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: بعضی از مصیبتها را شاعر میگوید در کتابها گفته اند ما باید ذکر کنیم. نحوه گفتن خیلی مهم است. بعضی از این مصیبتها را مقام معظم رهبری هم فرموده اند که نباید گفت. خود گفتنش هم شاید وهن باشد. خیلی آقایان دیگر هم سفارش دارند که هرچیزی را دیدی نباید بگویی، قدیم به آن روضه مکشوف میگفتند. به عنوان یک آسیب میگفتند فلانی مکشوف خوان است، مکشوف خوانی نکن. یعنی من باید حریم را رعایت کنم. من باید مناسکی برای شعر داشته باشم که بر اساس این بگویم من تا اینجا می توانم مصیبت حضرت زهرا(س)را ذکر کنم. از اینجا به بعد را نباید ذکر کنم. نباید خیلی جاها وارد حریم اهل بیت شوم. شما از قدیم یادتان هست منبریها پایان روضه خود (موقع وداع) این بود: والشمر جالس علی صدره. بعد از این والشمر جالس علی صدره خیلی اتفاقات افتاده، ولی داستان را تا همین جا نگه میداشتند.
مجری: حاج آقا خیلی از منبری هایمان هم دارند به این موضوع دامن میزنند. روضههای مکشوف میخوانند.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: بله به نظر من این یک ضعف است. ما نیاز نداریم خیلی وارد خیلی عرصهها شویم، روضهای که میخوانیم باید مستند باشد. اگر از روی کتاب بخوانیم خیلی خوب است. شعری که میگوییم باید مستند باشد. اما به خیلی عرصهها نیاز نیست وارد شویم. همانطور که در سنت ما هم این بوده است که وارد نمیشده اند. شما فکر می کنید مثلا نیر تبریزی توانایی نداشته خیلی از گودال سراییهایی که الان انجام میشود او انجام دهد؟ فکر می کنید عمان سامانی یا محتشم قدرت نداشته اند؟ تواناییها را داشته اند در شعر، اما بنای نقل خیلی از بحثها را نداشتند. اتفاقا بنایشان این بود که اگر دارند مصیبتی را میگویند و بین سه یا چهار مصیبت مخیر هستند، آن که بیشتر جلوه اخلاقی دارد و بیشتر میتواند برای جامعه درس آموز باشد را نقل کنند.
مجری: خیلی از اهل وعظ و روضه و دوستان شاعر دغدغه دارند، ولی احساس میکنم در یک دو راهی گیر کرده اند. یعنی یک بحث مخاطب را دارند که مخاطب به این دست از اشعار عادت کرده و یک بحث هم صاحبان این مجالس هستند.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: مرحوم شهید مطهری میگوید دو آسیب عمده در مجالس حسینی از قدیم وجود داشت. یکی دغدغه ازدیاد جمعیت و دوم دغدغه کربلا شدن مجلس. برخی صاحبان مجالس به هر تلاش و وسیلهای میخواهند جمعیت جلسه بیشتر شود. اگر در راه مثبت آدم حرکت کند خوب است شکرانه دارد و مخاطب بیشتر شود، اما نه به هر بهانهای و وسیله ای؛ دوم این که یک مصیبت های غلیظی باشد، رقت قلب آنچنانی باشد و بیشتر به این سمت. شهید مطهری مثال خوبی میزند. میگوید ما ایرانیها دوست داریم چایی غلیظ باشد. بعضی وقتها اگر چای کمرنگ برایمان بیاورند سه تا چهار تا هم بخوریم میگوییم نشد. در مجلس هم همینجوری هستیم، به اشک مختصر راضی نمی شوند. سر این غلیظ شدن فرد گاه به عرصههایی میافتد. یک چیزهایی میگوید که بعدا خودش نمیتواند از آن دفاع کند. نهایتا میگوید مال آن مجلس بود حالا من گفتم دیگر در حالی که ما نیاز نداریم این طور باشد. ما میتوانیم مستعمان را در یک مسیری حرکت دهیم که این مصیبتها و روضهها همگی برایش درس آموز باشد. مثل یک مدرسه. یعنی حس کند اشعاری که در مجلس خوانده میشود تعلیم به او است. لحظه به لحظه دارد محبت و معرفتش افزایش پیدا میکند اما در یک مکانیسم درست. به نظر من راه این است. آقا میفرمودند که شماها را مداح میگویند یعنی عنصر مدح باید بیش از مرثیه باشد.
مجری: چقدر تاکید کردند که در مجالس ولادت و سرور اهل بیت به سمت روضه و مرثیه نروند.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: بحمدالله این سالها کارهای خوبی درباره غدیر انجام شده و جشنهای خوبی برگزار میشود. ولی هنوز کفه مدح ما سنگین نیست. ما واقعهای به عظمت مبعث داریم، بعثت پیامبر و خاتم پیامبران. یعنی قرار است بعد او هیچ نبی دیگری نیاید. خیلی تولد قرآن و بعثت موضوع عظیمی است. ما چقدر درباره این کار کرده ایم؟ چقدر الان شعر گفته شده در موضوع مبعث (مهمترین و بنیادیترین بحث ها)؟
مجری: حاج آقا یکی از توصیههای حضرت آقا که خیلی کمکتان کرده؟
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: اغلب توصیههای ایشان کمک کار ما بوده. ولی یکی همین است که سطح شعر را به خاطر این که یک مداح از خواندنش عاجز است پایین نیاورید. او ناتوان است. شما از این قوت شعر و استحکام بنایی که دارید می زنید به خاطر حرف این و آن؛ این که این شعر را نمیشود خواند کم نکن. این ضعف اوست، ضعف شما نیست. او باید سطح خودش را بالا بیاورد. فرمودند همین شعر محتشم هم شعر آسانی نیست، اما آنقدر خوب و هنرمندانه خوانده اند که مردم الان شعر محتشم را متوجه میشوند. بعضی اوقات خواننده شما نمیخواهد عرق بریزد و به خودش زحمت بدهد، میخواهد یک شعر آسانی باشد پیچیدگی هم نداشته باشد خیلی هم تلمیحات و اینها در آن وجود نداشته باشد و بخواند. شما سطح اثرت را کاهش نده تا درونش خیال انگیزی، عنصر عاطفه و همه عناصر شعری در آن باشند، یک شعر کامل باشد. حتی مضامین توحیدی و اخلاقی و پند و اندرزی باشد، همه اینها باشد.
مجری: حاج آقا یک خاطره دلچسب از این دیدارهایی که رفته اید خدمت حضرت آقا؟
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: سال ۸۵ یک از مداحان اهل بیت یک ترکیب بند برای تولد حضرت زهرا(س) خواند. بعد از برنامه حضرت آقا آن ترکیب بند را از من گرفتند. دو روز بعد از دفتر آقا تماس گرفتند و این ترکیب بند را برای من فرستاده بودند. دیدم حضرت آقا با قلم مبارکشان ابیات آن را تصحیح کرده بودند که برای من خیلی شیرین بود.
مجری: خیلی از بینندگان ما شاعرها هستند. توصیهای دارید برایشان؟
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: توصیه من به برادران عزیزم و خواهران گرامی این است که ما در کنار انجمنهای نقد ادبی که نقد ساختار هست، باید انجمنهایی داشته باشیم برای نقد مفاهیم و مضامین و شعر را در کنار این که از لحاظ دستوری و زبانی بررسی میکنیم از لحاظ معنایی هم بررسی کنیم و نمره بدهیم. آسیب شناسی کنیم که این باعث رشد شعر میشود.
مجری: حاج آقا این آخر کاری ما را مهمان کنید یکی از کارهایتان را بشنویم.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: بسم الله رحمن الرحیم
آن شب که باغ حال و هوای دعا گرفت/ هر شاخهای قنوت برای خدا گرفت
شعر علیل و واژه بی اشتهای آن/ با اشکهای شوق تشرف شفا گرفت
در گرگ و میش صبح در انبوه خیر و شر/ دل بی دلانه حالت خوف و رجا گرفت.
اما پس از طلوع فراگیر آفتاب/ بی اختیار دامن مهر تو را گرفت
مهر تو شرح روشن اشراق ناب بود/ خورشید با تبسم تو روشنا گرفت
عالم قرار بود پس از تو شود خراب/ مهرت قدم نهاد که عالم بقا گرفت
با فطرت اویس دل آمد به سوی تو/ از عطر مصطفای وجودت صفا گرفت
باغ از شکوفه هر سحر احرام شوق بست/ اذن طواف در حرم کربلا گرفت
بی شک سراغ رایحه گیسوی تو را/ حافظ هزار بار ز باد صبا گرفت
با شوق تو مشارق الهام جلوه کرد/ با عطر تو عوالم ایجاد پا گرفت
دیدم چگونه شاهد بزم شهود شد/ آن عاشقی که رخصت یا لیتنا گرفت
از داغ تو که در دل افلاک جا گرفت/ آدم به ناله آمد و خاتم عزا گرفت
فیض عظیم با «و فدیناه» موج زد/ این جام را خلیل به لطف شما گرفت
حتی پیامبر به پیامت امید داشت/ آن روز که تو را به سر شانهها گرفت
عمان درست گفت خدا در دم نخست/ وقتی که امتحان ز همه اولیا گرفت
قلب تو بیشتر ز همه درد و داغ خواست/ جان تو بهتر از همه جام بلا گرفت
ای دم به دم حماسه ببخشا که شعر من/ از حد گذشت و حال و هوای رسا گرفت
در حیرتم کمیت چگونه میان شعر/ از دشمنان خون خدا خون بها گرفت
آنان که در مقام رضا آرمیده اند/ دیدند دعبل از چه امامی قبا گرفت
من در خور عطای شما نیستم ولی/ باید دهان شاعرتان را طلا گرفت
وقتی خروش کرد که باز این چه شورش است؟ / آری چه شورشی که جهان را فرا گرفت
مجری: قلم شما نفس شما گرم.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: سلامت باشید.
مجری: ممنونم که تشریف آوردید. خیلی گفت و گوی خوب و گرم و دلچسبی بود. انشاءلله اربعین با هم کربلا باشیم.
حجت الاسلام و المسلمین زمانی: انشاءلله قسمت همه محبان حضرت باشد.
مجری: الهی آمین. بینندگان گرامی سپاسگزار همراهی امروز شما هستیم. این شبها خیلی ما را دعا کنید. در پناه خداوند متعال باشید. یا علی مدد.
انتهای پیام/