حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، هشتمین قسمت از برنامه گفتوگومحور «مثبت اشک» با حضور میثم مومنی نژاد شاعر و مداح اهل بیت (ع) برگزار شد.
مومنی نژاد در این برنامه در مورد موضوعات متعددی از جمله ویژگی شاعران آیینی و مداحان، لزوم داشتن استاد اخلاق در شعر و مداحی و اهمیت دستگیری مادحین از مردم صحبت کرده است.
گفتنی است؛ برنامه «مثبت اشک» یک گفتوگوی رو در روست که قرار است به شفافیت فضای مذهبی کشور کمک کند و ابهامات موجود در ذهن مخاطبان در این حوزه را با حضور یک میهمان شاخص، به صورت صریح بررسی کند.
مشروح این برنامه که در باشگاه خبرنگاران جوان با اجرای وحید قاسمی تولید میشود، هر روز در ایام محرم ساعت ۹ صبح روی سایت این مجموعه قرار میگیرد؛ لذا مخاطبان میتوانند با مراجعه به صفحه اول سایت باشگاه خبرنگاران جوان به نشانی www.yjc.ir به تماشای فیلم و بازخوانی متن آن بنشینند.
برای تماشای ویدئوی هشتمین قسمت این مجموعه اینجا را کلیک کنید؛ در غیر اینصورت، میتوانید متن کامل این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
مومنی نژاد: سلامت باشید؛ بسم الله الرحمن الرحیم. السلام علیک یا ابا عبدالله. سلام خدمت شما و مخاطبان محترم. در خدمتم.
مومنی نژاد: سلامت باشید؛ ان شاء الله توفیق شما هم بشود.
مومنی نژاد: خانه خدا ولادتگاه امیرالمومنین (ع) و میعادگاه عاشقان است. ان شاء الله قسمت همه مخاطبان شود که هم مدینه و هم شهر مکه را زیارت کنند.
مومنی نژاد: تا که از جانب معشوق نباشد کششی/ کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد. حالات در ایام مختلف کمی متفاوت است؛ در ایام محرم هم شاعرم و هم مداح. به هر حال محرم و صفر ماه عزا و ماتم است و بر عزاداری هم سفارش شده است؛ در این ایام بیشتر نوحهسرایی می کنم؛ اما بعد از ایام محرم و صفر مقوله فرق میکند؛ چون مجالس مداحی کمتر است، بیشتر به شعر میپردازم.
مومنی نژاد: فکر میکنم هر دو را با هم پیش بردم. من بزرگ شده مراسم مذهبی شهرستانها و تعزیهها هستم. از بچگی، هم نوای تعزیه را میشنیدم و هم شعر را و ناخودآگاه در ضمیرم گرایش به شعر و مداحی و نوحه سرایی با هم شکل گرفت.
مومنی نژاد: خیر؛ تعزیه خوانی را تجربه نکرده ام.
مومنی نژاد: آنچه خودم روی آن حساس هستم حفظ شأن اهل بیت (ع) است. باید دقت کرد که آنچه بوده است، در مقاتل ذکر شود. حتی جنس کلماتی که برای اهل بیت (ع) در اشعار، مداحی و نوحهها به کار برده میشود، باید در شأن اهل بیت (ع) باشد.
مومنی نژاد: طبعاً تأثیر میگذارد؛ ولی خب به ما یاد داده اند نگاهمان طوری باشد که ببینیم خدا و اهل بیت (ع) چگونه و چه میپسندند. مردم زمانی بَه بَه میکنند و زمانی ضدش را میگویند. آدم باید توشهای از این خواندن و شعر گفتن برای خود بردارد. آیت الله جاودان میگفتند در قیامت بگویی من بهترین شاعرم؛ میگویند خب بگو چه آوردهای؟ بهترین شاعر باشی و در هیئتها مردم و جوانان بپسندند؛ ولی مورد رضایت اهل بیت (ع) نباشد ارزشی ندارد.
مومنی نژاد: بله! الحمدلله اساتیدی بوده اند که شاید بخواهم نامشان را ببرم، شکست مقام ایشان باشد؛ چون شاگرد خوبی برایشان نبودم. به هر حال بحث ما مداحی و شعر است که قطعاً استادی میخواهد تا در کنار او یکسری نکات فنی را بیاموزیم. البته هم مداحان و هم شاعران امروز ما از نظر نکات فنی خیلی چیزها را بلد هستند. امروز دیگر به کسی که شعر میگوید به خاطر وزن و قافیه درست نمره نمیدهند؛ محتوا و مضامین ادبی اهمیت بیشتری دارد. مداحیها هم از نظر فنی خوشبختانه، در کنار اشعار پیشرفت خوبی داشته است؛ به نظر من آنچه امروز مهم است هم برای مداحان و هم شاعران، حضور یک استاد اخلاق در کنار آنهاست. استاد اخلاق باید باشد که بگوید، این خواندن و سرودنها برای هوای نفس نباشد؛ در شأن اهل بیت (ع) باشد؛ اینجا برو، آنجا نرو، این لباش را بپوش و آن لباس را نپوش، این حرف را بزن و آن حرف را نزن؛ همه اینها قطعاً استاد اخلاق میخواهد.
مومنی نژاد: شاید به این دلیل است که این روزها کمی فضاهای خواندن زیاد شده؛ قدیم هیئات کمتر بود و کسی که میخواست مداح شود، اول میرفت و سالها پای منبرها مینشست. بعد که می خواست شعر بخواند، تازه شعری به او میدادند تا حفظ کند. بعد از مدتها که شعر را حفظ میکرد و میخواند، تازه میرسید به قصیده «دختر فکر بکرمن» آقای کمپانی و آنقدر شعرهای قوی را حفظ میکرد تا روی دوشش عبا میانداختند. در واقع فرد مرحله به مرحله در این مسیر پیش میرفت؛ اول استاد را می دید، پای حرف او می نشست؛ حشر و نشر او را و نماز اول وقت خواندش را می دید؛ حلال و حرام و توجه استاد به این امور را می دید و قدم قدم تبدیل می شد به یک مداح و یا شاعر آیینی خوب.
الان اما؛ مداح تازه کار در هیئتها میخواند و شوری میگیرد. بعد از مدتی هوای نفس برش میدارد و با خود میگوید کسی شده و معروف شده؛ دوبار هم که اهل بیت به او لطف میکنند دیگر هیچ؛ اینجاست که استاد اخلاق باید بیاید وسط تا پردهها را کنار بزند و به او بگوید که آنچه مهم است فقط روضه خوانی و حفظ مقتل و شعر نیست؛ حفظ اخلاص از همه مهمتر است.
مومنی نژاد: از نظر ظاهر جلسه هم در فرم و هم در محتوا تغییر کرده ایم؛ زمانی در همین تهران مداح نبود، اما الان به جایی رسیدیم که در ایام محرم مداح به کشورهای دیگر صادر میکنیم! از شعر هم کم نداریم؛ امثال حاج آقای انسانی، سازگار و مجاهدیها هستند و دست مداحان خالی نیست و نمیماند. اما اینکه نگاهها به گذشته است، به خاطر اخلاصی است که در گذشته بود و هر چه جلو میرویم، کمتر و کمتر میشود. یک توسلهایی در گذشته بود که هرچه جلو میرویم، کمتر میشود؛ در گذشته بیمارانی را به هیئت میآوردند، مداح روضه میخواند و سینهزنی میشد. بیمار میایستاد و خوب میشد! یک یا دو مورد هم نیست ولی الان میتوانیم بگوییم این اتفاق ویژه رخ میدهد؟ البته که اتفاقات معنوی می افتد، اما در کنارش رویدادهای شیطانی هم جلو آمده است. فضای مجازی، شبهههایی که درباره محرم وارد میکنند و ... باعث میشود که اخلاص کم شود. جوان قدیم می دانست که با حضور در هیئت اهل نماز شب می شود، شسته و پالایش می شود؛ اما الان از این درجات هیئت ها کم شده است.
مومنی نژاد: یک زمان من اول راه بودم و از استادم پرسیدم چه کنم؟ در ایام عزاداری امام حسین (ع) بودیم که گفت: برو و خلوت ترین و کم جمعیت ترین هیئت را پیدا کن و برایشان بخوان. برای من مثال هایی زد از مداحان نامی کشور که از همین جا شروع کردند و امروز به جایگاهی رسیدند. باید بگویم، تا وقتی جوان امروز در مقوله مداحی یا شعر، نگاهش به دست جوان دیگر باشد، راه به جایی نمیبرد. کمی باید فاصله میان جوانان با بزرگترها کمتر بشود و به هم نزدیکتر شوند. اگر الگو برداری از قدیمیهایی باشد که الان هم هستند، جهت و راه درست خودمان را میتوانیم پیدا کنیم.
مجری: شما یادداشتی مرقوم فرمودید در ایام شهادت امام صادق (ع) و در آن برخی ابیات دوستان شاعر را ذکر کرده بودید و اشاره داشتید که این ابیات سندیت ندارد و در سیره حضرت صادق (ع) ذکر نشده است. آیا بازخورد خاصی نداشت؟
مومنی نژاد: گاه انسان کاری انجام میدهد و هیچ چشمداشتی هم به کار کسی ندارد. بعد میبیند چیز خوبی از آب درآمد. من داشتم شعری برای ایام شهادت امام صادق (ع) انتخاب میکردم. شبکههای مجازی را چک میکردم که دیدم بعضی از شعرها، ابیاتی دارد که نه در مقاتل امام صادق (ع) و نه در سیره اهل بیت (ع) آمده و نه در شان امام صادق (ع) است. همینطور ناخودآگاه آنها را نوشتم و انتشار دادم. الحمدلله خیلی هم بازتاب خوبی داشت. حتی یکی از شعرا به من زنگ زد و گفت حرکت خوبی است و بیا ریشه دارتر به آن بپردازیم.
مومنی نژاد: گاهی اوقات پیش میآید؛ به هر حال آن موقع کاری انجام شد و در آن برهه مناسب بود. خودم هم فکر نمیکردم بازتاب این چنینی داشته باشد. من به این دلیل آن مطلب را نوشتم چون امام صادق (ع) صاحب اکرام است و مقتل ایشان نباید اینگونه بیان شود. برای اینکه مردم را بگریانیم، نباید هر حرفی را بزنیم. متاسفانه الان اشعار خانم حضرت رقیه (س) زوایایی دارد که میشود به آن پرداخت و به مقوله هایی چون زدن و کشیدن و بردن رسیده! چیزی که سخت و سنگین است. اغلب شعرها هم اینگونه است؛ ذاکری در مجلسی این اشعار را میخواند و برای من به عنوان هیئتی خیلی سنگین بود. به او گفتم و در جواب من گفت: من تازه خوبترین شعر را انتخاب کردم و خواندم... چرا اشعار ما باید به این سمت برود؟! ما باید از دختری بگوییم که یزیدیان میگفتند هنگامی که تازیانه یا کتک میخورد، یکبار به آنها ناسزا نگفت و آیات قرآن را می خواند؛ دخترکانی که با آستین هایشان حجاب خود را حفظ میکردند. اینها ارزش است و باید میان مردم زنده شوند.
مومنی نژاد: تا جایی که بتوانم اجرا میکنم. ما باید در قالب شعر این کار را انجام دهیم. مقام معظم رهبری هم فرمودند که یک بیت شعر کار یک ساعت منبر را انجام میدهد. میشود یک بیت از حجاب گفت تا انقلابی را در دل مردم ایجاد کرد. باید ارزش های عاشورا را در قالب شعر به مردم عرضه کرد. روز عاشورا امام حسین (ع) در آن اوج گرما، وقتی میخواهد به میدان برود در اوج مصیبت، فرزندش پای اسب را نگه میدارد. امام آن لحظه میتواند به خانم حضرت زینب (س) بگوید این کودک را بگیر، من دارم به سوی خدا میروم؛ اما از اسب پیاده میشود و میگوید چیه بابایی؟ چه میخواهی؟ این درس در قلب عاشوراست... باید اینها را در اشعارمان بگوییم. شاعران باید ارزشهای عاشورا را در دل و محتوای شعرها بیاورند و آنها را به مردم معرفی کنند.
مومنی نژاد: باید در یک مسیر باشند؛ هم سخنران و هم مداح. متاسفانه گاهی از آن طرف و این طرف کوتاهی میشود.
مومنی نژاد: من... نه.
مومنی نژاد: آقای قاسمی؛ اهل بیت (ع) به شعرای آیینی صله میدادند؛ صلههای خوب و سنگین هم میدادند، اما شعرا چه میکردند؟ دعبل چه کار کرد؟ فرزدق چه کار کرد؟ بیت المالش را قطع کردند، اما فرزدق در آن اوج فقر هنگامی که امام سجاد (ع) برایش صله فرستاد، گفت «آقا من نمیخواهم! من برای خدا و دوست داشتن شما این کار را کردم». وقتی امام امر میکند، میگیرد. اغلب کسانی که صله برایشان فرستادند، گفتند نمیخواهیم و ما برای خدا و شما شعر خواندیم؛ ولی به امر ائمه اطهار (ع) گرفتند.
الان هم آقای قاسمی برخی از مداحان هستند که بعد از یک ماه تازه میبینند، پاکتی بیست تومان داخل آن است یا دو هزار تومان. خیلیها بنا بر تبرکش و باتوجه به سالهای قبل، در زمان دریافت صله پاکت را باز نمیکنند که داخلش را ببینند. سال دیگر هم میروند و در همان هیئتها میخوانند. آن کسی که بیاید و تعیین کند که چقدر بگیرد تا بخواند، اصلاً در دستگاه اهل بیت (ع) نیست. دستگاه امام حسین و اهل بیت (ع) چه برای شاعر و چه برای مداح، جایگاه کسب و کار دنیا و مال اندوزی نیست؛ جای کسب و کار برای آخرت است. خودشان وقتی ببینند که تو برای آخرتت نیت کردی، دنیا و آخرت را برایت میسازند.
مومنی نژاد: آقای قاسمی وقتی کار تبلیغاتی ضعیف باشد، عده ای برای خدا و امام کار می کنند اما آن طرف هم دیگرانی هستند که با ابزارهای قوی و تبلیغات گسترده کار اینها را زیر سوال می برند.
مومنی نژاد: یک جملهای امام خمینی (ره) دارد و البته شاید هم برای ایشان نباشد. جمله این است: ده تا درویش در یک گلیم میگنجند، دو پادشاه در یک اقلیم نه. حکومت، مردم و همه اگر با اخلاص برای امام حسین (ع) کنار هم بیایند، در هم میگنجند و همه آنها یکی است. اما اگر هرکس بیاید و منم منم کند، اخلاص از بین میرود و اختلاف به وجود میآید. ضعف در تبلیغات گاه نمیگذارد، اثر خوب پخش شود و آثار بد فرصت پخش پیدا میکنند.
مومنی نژاد: تخصص هم باید باشد؛ یک نفر گفت یک بنده خدایی با تقواست و خیلی هم علاقه به کارش دارد، ولی کارش را بلد نیست. در جوابش گفتند: تقوا هم ندارد؛ اگر داشت کاری که بلد نبود را قبول نمیکرد.
مومنی نژاد: سلامت باشید؛ من بیشتر سعی میکنم نوحه سنتی بخوانم؛ یکی از نوحه هایی که همواره میخوانم و بازتاب خوبی هم داشت، نوحه ای بود که در اصل در سبک نوحه خوانی آقا مهدی خرازی است. ایشان یک زمان، بار مدیحه سرایی شهر تهران را به دوش می کشید. اغلب مداحان نوحه های او را خوانده اند و یکی از معروف ترین نوحه های او همانی است که برای زیارت امام رضا (ع) میخوانند: «السلام ای شهید خراسان، ای پناه همه بی پناهان». خلاصه، یکی از دوستان نوحه ای از ایشان خواند و من هم برای ایام فاطمیه، ایام محرم و ماه صفر، ایام عزاداری پیامبر (ص)، امام حسن (ع) و امام رضا (ع) از روی آن نوحه ساختم.
مومنی نژاد: بخشی که مربوط به حضرت رقیه است را می خوانم: «می شناسم من ای عمه جان این میهمان را/ بوسه ها می زنم جای چوب خیزران را/ بوی بابا رسیده پدر آمد/ مژده ای اشک دیده پدر آمد/ مژده ای اشک دیده پدر آمد/ یا ابا یا ابا مظلوم حسین جان.
مومنی نژاد: بله؛ در یک فضاهایی اگر مداح صحبت کند و بعد یک اشاره کوچک به روضه کند، آنچه میخواست برای مصیبت اهل بیت (ع) انجام میشود. اگر مداح مستقیم وارد آن فضای سنگین شود و بخواند، فکر میکنم زیاد بازدهی ندارد. رهبری هم در دیدار با مداحان فرمودند که در مشهد کسی بود که همیشه با گل و بلبل روضه هایش را میخواند و با آن اشارهها میکرد. امروز مردم ما خیلی شعر فهمتر هستند؛ سریع میگیرند. به هر حال خیلی پای روضه نشستند و با روضهها آشنا هستند. حتی وقتی مداح میخواهد به ماجرایی گریز بزند، مردم میدانند از کجا میخواهد گریز بزند به کجا...
مومنی نژاد: خب اگر شاعر کمی فضای شناختش را نسبت به اهل بیت (ع) بالا ببرد و مضامین زیارت جامعه کبیره را بخواند؛ اصول کافی باب الحجه (کتاب الحجه) را بخواند؛ بصائر الدرجات که مقام معظم رهبری سفارش کردند و درباره امام شناسی است را بخواند؛ خود به خود هنگامی که قلمش میخواهد به سمت سرایش شعر برای ائمه برود، قلم در دستانش میلرزد و همین برایش حد و مرز میچیند.
مومنی نژاد: پشت صحنه اش هستم.
مومنی نژاد: بله؛ ما یک هیئت خانوادگی در شهرستان خود داریم. زمانی فقط هر سال برای اربعین با هر سختی که بود، میرفتیم آنجا و شروع به طعام دادن میکردیم. بعد از مدتی به یک فضای وسیع خیر مردمی رسیدیم و این کار خیر به همان سمتی که باید رفت. تا اینکه برای حوادث اخیر سیل و زلزله زنگ زدند و گفتند بچههای هیئت اربعین، با همان حس و حال بروند و آنجا غذا بپزند؛ آنها رفتند، ولی من نتوانستم بروم و پشت صحنه بودم. مردم کمک کردند و دست به دست هم دادند و رفتند؛ مدتی در آنجا آشپزی کردند و همان غذایی که در اربعین میپختند را در آنجا (مناطق زلزله زده) پختند.
این امور زنجیروار به هم وصل هستند؛ کل خیر فی باب الحسین (ع). هر کس آمد در دستگاه امام حسین (ع) و اهل بیت (ع)، باید خیرش بجوشد، انقلابی باشد و بانی خیر شود؛ حتی اگر برای کافری اتفاقی بیفتد، باید بیاید روی صحنه. در سوره هل اتی میخوانیم که بعد از سه روز سختی که بر اهل بیت (ع) گذشته بود و گرسنه بودند، کافری آمد و آنها ردش نکردند؛ این مکتب اهل بیت (ع) است. کسی که این طور باشد، اهل بیتی است؛ کسی که در مشکلی از خود ضعف نشان داد و نرفت و گفت، دولت برود رسیدگی کند و به من ربطی ندارد، از اهل بیت (ع) دور شده و در مسیر اهل بیت (ع) نیست.
مومنی نژاد: آقای قاسمی! اصحاب خیلی جای کار دارند. همه زندگی آنها درس است؛ یکی از یاران امام حسین (ع) فرزندش اسیر شده بود. مدام راه میرفت و روی دستش میزد و میگفت من زنده باشم و فرزندم اسیر شود؟ امام که میبینند وضع اینگونه است به او میگویند: «بیعتی بر تو نیست تو الان فرزندت گرفتار است برو»، اما آن فرد پاسخ میدهد: «گرگهای بیابان مرا زنده زنده بخورند، اگر شما را تنها بگذارم...»
باید بیندیشیم که مگر امام حسین (ع) نزد آنها چه جایگاهی داشت که میگفتند فقط شما برایمان اهمیت دارید. بعد از آن امام حسین (ع) لباس گران قیمتی را میفرستند و به شخصی میگویند برو و فرزندش را آزاد کن. آن صحابی هم به شهادتش رسید و هم فرزندش آزاد شد. آدم اگر در دستگاه امام حسین (ع) بماند، هم دنیا و هم آخرتش آباد میشود.
مومنی نژاد: حالا در بسیاری مجالس روضه حبیب و حر خوانده می شود؛ اما باید به بقیه هم پرداخت. حالا غیر از آن زندگینامه اصحاب، جای گریز دارد به قصه علی اصغر (ع)؛ جای گریز دارد به قصه ابوالفضل (ع). مداحان می توانند دهه های محرم را برای اصحاب بخوانند. علاوه بر مادحین، سخنرانان هم باید بیایند از اصحاب صحبت کنند؛ البته نه تیتروار. خدا رحمت کند علامه عسگری را، میگفت: به یک نفر گفتم درباره اهل بیت (ع) کتاب بنویس؛ آمد و نوشت فلان تاریخ به دنیا آمد، فلان تاریخ به شهادت رسید. باید سیره اصحاب را و سبک زندگی آنها را گفت. فضای کوفه در سال ۶۱، خیلی بسته بود که دو پیرمرد به نام حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه از کوفه بیرون زدند. در آن فضا ببینید چه کردند که به مقام و رکاب امام حسین (ع) رسیدند. در خصوص حضرت حر برخی جسارت میکنند و در تعزیهها میگویند که آدم خوبی نبود. اینکه راه را بر امام حسین (ع) بست، درست؛ اما یک مواردی در بعضی تعزیهها هست که ...
مومنی نژاد: اصحاب خیلی جای کار دارند آقای قاسمی ... شعرا هم خیلی جای کار برای این بزرگواران دارند. الحمدلله در چند سال گذشته هم کارهایی شده است.
مومنی نژاد: من فکر کنم اوج تصویری که انتخاب کنم، همان ضریح آقا ابا عبدالله الحسین (ع) باشد. بیشتر از این ظرفیتش را ندارم.
مومنی نژاد: میشود یک طور دیگر جواب بدهم؟ بنده خدایی آمد پیش حاج میرزا اسماعیل دولابی و گفت: امام حسین (ع) زندگی من را تامین کرده است؛ دنیا، زندگی، مشکلاتم و... خیلی که گفت آقا میرزا نگاهی به او کرد و گفت: یک کم بی معرفتی. گفت: چرا؟ دارم میگویم امام حسین (ع) همه زندگی من را تامین کرده است. حاج آقای دولابی گفت: اهل بیت (ع) این کار را برای دشمنانشان هم میکنند، تو که دوستی. من دیدم و همه دیده و شنیده ایم؛ آن کسی که در دستگاه امام حسین (ع) است، خیلی خیر از امام حسین (ع) دیده است.
مومنی نژاد: سوالهای سخت میکنید! بیت آقای غروی اصفهانی را می خوانم: «گرچه سیه رو شدم غلام تو هستم/ خواجه مگر بنده سیاه ندارد؟»
مومنی نژاد: مخلص شماییم. پر حرفی و بی ادبی کردیم، ببخشید.
مومنی نژاد: ان شاءالله، من تشکر میکنم از شما و همکارانتان، ان شاءالله که با دعای شما امسال همه ما اربعین کربلا باشیم.
انتهای پیام/