اینکه ما صرفاً دنبال برطرف کردن جهل و افزایش آگاهی‌ خود باشیم، کافی نیست؛ باید ببینیم آیا نگاه ما درست است یا نه.

به گزارش حوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در محرم سال 96 در دانشگاه هنر تهران، سخنرانی با موضوع زاویه دید در هنر حماسی داشتند. در ادامه متن کامل این سخنرانی را بخوانید:

آدم‌ها با طرز نگاهشان زندگی می‌کنند، نه با آگاهی‌شان!

اینکه ما صرفاً دنبال برطرف کردن جهل و افزایش آگاهی‌های خودمان باشیم کافی نیست؛ بلکه باید ببینیم آیا نگاه ما به پدید‌ه‌ها درست است یا نه؟ باید ببینیم که برداشت نهایی ما از پدیده‌ها چیست؟ ما با برداشت‌ها، زاویۀ دید و طرز تلقی خودمان، زندگی می‌کنیم.

انسان‌ها با نگاه‌شان زندگی می‌کنند، نه با اطلاعات و آگاهی‌شان! انسان‌ها باید مراقب برداشت‌هایی که از افراد و پدیده‌ها پیدا می‌کنند، باشند؛ زیرا ممکن است به‌مرور زمان نگاه و برداشت آن‌ها نسبت به آن پدیده‌ها خراب بشود. مثلاً ممکن است به‌مرور زمان نسبت به موضوع «نماز» نگاه و برداشتی پیدا کنیم که نماز را لذت‌بخش نبینیم.

اگر طرز نگاه ما به نماز، زیبا نباشد از آن لذت نمی‌بریم

اگر نگاه شما نسبت به یک لباس، نگاه قشنگی باشد یا اگر تلقی شما از یک طرز لباس‌پوشیدن، تلقی خیلی مثبتی باشد، وقتی آن لباس را می‌پوشید، احساس خوبی پیدا می‌کنید و لذت می‌برید؛ درحالی‌که نه شکم‌تان را سیر می‌کند، نه تشنگی‌تان را برطرف می‌کند! آن‌وقت واقعاً فرقی نمی‌کند که آن لباس نو باشد یا کهنه، زشت باشد یا زیبا! چون برداشت شما از این لباس، برداشت خیلی خوبی است، الان که آن را پوشیده اید حس خوبی به شما دست می‌دهد؛ این حس خوب، ناشی از همان برداشت و تلقیِ مثبت شماست.

دربارۀ نماز هم همین‌طور است؛ وقتی تلقی و طرز نگاه ما به نماز، زیبا نباشد از آن لذت نمی‌بریم. چرا از نماز به‌عنوان یک لباس شیک و یک ژست مخصوص، لذت نمی‌بریم؟! چرا گاهی هیچ تلقی زیبایی از رو به قبله ایستادن نداریم؟! چون نگاه ما به نماز، نگاه درست و قشنگی نیست.

شیطان سعی می‌کند نگاه ما را به دنیا قشنگ کند و آن را در نظر ما زیبا جلوه دهد «لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ» (حجر/۳۹) هرچیزی را که روی زمین است، برای ما زیبا جلوه می‌دهد، حتی از این هم جلوتر می‌رود و عمل زشت انسان را برایش زیبا جلوه می‌دهد. انسان خودش می‌فهمد که فلان عمل زشت است، اما روی ذهنش کار کرده‌اند تا آن را زیبا ببیند!

طرز نگاهت به پُرخوری و زیاد خوابیدن چگونه است؟

ما باید نگاه‌مان را بررسی کنیم و برای‌مان مسئله باشد که نگاه‌مان چگونه است؟ این کار می‌تواند در رفتار ما تأثیرگذار باشد؛ مثلاً نگاه‌مان به پرخوری چگونه است؟ آیا احساس می‌کنی با پرخوری شبیه حیوانات می‌شوی؟ مثلاً وقتی نگاهت این باشد که با زیاد خوابیدن، شبیه فلان حیوان می‌شوی، از خوابِ زیاد، بدت می‌آید و بر خواب غلبه می‌کنی.

چرا طرز نگاه ما به بعضی از رفتار‌های زشت به‌گونه‌ای نیست که زشتی‌اش را حس کنیم؟ مثلاً ما دربارۀ غیبت چه نگاهی داریم؟ ببینید نگاه قرآن به غیبت چگونه است؛ می‌فرماید: آیا دوست داری گوشت برادر مرده‌ات را بخوری؟ «وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا» (حجرات/۱۲) دو نفر پشت سر سلمان فارسی گفتند: سلمان دست به دریا بزند، خشک می‌شود! پیامبر اکرم (ص) به آن دو نفر فرمود: آثار گوشت سلمان روی سر و روی‌تان هست (یعنی معلوم است که غیبت او را کرده‌اید) این‌قدر این مطلب را باید به خودمان تلقین کنیم تا نگاه ما به «غیبت‌کردن» بشود «آدم‌خواری»! باید نگاه خودمان را به مسائل و موضوعات مختلف، اصلاح کنیم.

هرچه می‌توانی نگاه مثبت خودت را تقویت کن

باید نگاه خودمان را مدیریت کنیم و این را برای خودمان تبدیل به یک مسئله و دغدغه کنیم. گاهی خداوند بر اساس نگاه ما مقدرات‌مان را تعیین می‌کند؛ اگر نگاهت این‌گونه باشد که «خدا مرا کمک خواهد کرد، خدا مرا رها نمی‌کند و...» آن‌وقت حتماً خداوند تو را کمک خواهد کرد و رهایت نمی‌کند، اما اگر نگاهت به خدا بد باشد (مثلاً اینکه خدا کمکم نمی‌کند و..) خدا همان را بر سرت می‌آورد.

هرچقدر می‌توانید نگاه مثبت خودتان را تقویت کنید. هیئت و روضۀ أباعبدالله‌الحسین (ع) یک نگاه خوب به ما می‌دهد و نگاه‌مان را تنظیم می‌کند. قرآن‌خواندن هم نگاه خوب به ما می‌دهد؛ خداوند به وسیلۀ قرآن نگاه ما را درست می‌کند.

قرآن به انسان «دید» می‌دهد و «نگاه» او را تنظیم می‌کند؛ مثلاً وقتی قرآن نگاهت را به «ظلم» تنظیم کند، نمی‌توانی از کنار ظلم، بی‌اعتنا عبور کنی. قرآن می‌فرماید: کشتن یک انسان مانند کشتن همۀ انسان‌هاست (مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً؛ مائده/۳۲) اگر نگاهت این‌گونه باشد، از خباثت و جنایت متنفر می‌شوی.

ببین چه کسی می‌خواهد نگاهت را تغییر بدهد؟

نکتۀ دیگر این است که مواظب باشید چه کسی می‌خواهد نگاه شما را تغییر بدهد؟ باید از نگاه‌مان محافظت کنیم و نگذاریم کسی نگاه‌مان را تغییر بدهد و خراب کند.

چه کسی به دنبال تغییر نگاه ماست؟ گاهی ممکن است یک فیلم نگاه ما را عوض کند؛ مثلاً یک فیلم دربارۀ تاریخ اسلام، می‌تواند برداشت و نگاهی را که در اثر مطالعات فراوان از یک شخصیت به‌دست آورده‌ایم تغییر بدهد؛ بدون اینکه خودمان متوجهِ این تغییر نگاه باشیم. گاهی یک سخنرانی ممکن است نگاه ما را خراب کند؛ باید حواس‌مان به بزرگ‌نمایی‌ها و کوچک‌نمایی‌ها باشد.

مراقب باشیم که هوای نفس و سلیقۀ دیگران در نگاه ما تأثیر نگذارد

حواس‌مان باشد که هوای نفس، سلیقه و حالات شخصی دیگران در تغییر نگاه ما تأثیر نگذارد. نباید به هر فیلم و هر سخنی دل سپرد! باید خودت صاحب‌دل باشی و نگاه درست را از بین آنچه به تو ارائه می‌دهند، انتخاب کنی.

در روایت می‌فرماید «مَنْ‏ أَصْغى‏ إِلى‏ نَاطِقٍ‏ فَقَدْ عَبَدَه‏» (کافی/۶/ ۴۳۴) تو چه محصول فرهنگی‌ای را دریافت می‌کنی؟ اگر مراقب نباشی و اگر تحلیل‌گر نباشی، عبد او می‌شوی. از خداوند بخواهیم کسانی را سر راه ما قرار بدهد که بهترین نگاه‌ها را به ما بدهند و کسانی را که نگاه ما را خراب می‌کنند، سر راه ما قرار ندهد.

با آدم‌هایی که به پدیده‌های مثبت، نگاه مثبت ندارند نشست و برخاست نکنید. آدم‌هایی که نگاه منفی دارند نگاهت را خراب می‌کنند. باید همۀ نگاه‌هایی را که به ما منتقل می‌شود کنترل کنیم، از نگاه‌مان مراقبت کنیم و برای نگاه‌های‌مان برنامه‌ریزی داشته‌باشیم.

تبلیغات آن‌قدر در نگاه انسان تأثیر ندارد که «تفکر» تأثیر دارد!

آنچه بیش از رسانه و تبلیغات در پیدا کردن نگاه خوب تاثیر دارد «تفکر» است. تبلیغات آن‌قدر در نگاه انسان تأثیر ندارد که تفکر تأثیر دارد! تبلیغات هم باید طوری باشد که ما را به تفکر وادار کند. مثلاً اگر یک سخنرانی، ما را به تفکر وادار کرد و آن تفکر ما را به نتیجه رساند، آن سخنرانی خوب و درست خواهد بود. قرآن هم انسان را به تفکر وادار می‌کند و در اصل، قرآن برای «اولوالالباب» و صاحبان خرد، نازل شده است. ببینید «تدبر» و «تفکر» در قرآن چقدر سفارش شده است!

یکی از موضوعات مهم برای تفکر، که نگاه آدم را خیلی تنظیم می‌کند، فکرکردن دربارۀ جاودانگی، عاقبت و نتایج دورِ زندگی است.

عاقبت‌اندیشی، نگاه انسان را تنظیم و تصحیح می‌کند

بهترین راه، برای اینکه انسان نگاه قشنگ و درست پیدا کند، چیست؟ کسی که می‌خواهد نسبت به همه‌چیز، نگاه صحیح و قشنگی پیدا کند باید عاقبت‌اندیش و دوراندیش باشد؛ یعنی به زمان‌های دور، نتایج دور، آخرت، مرگ و زندگی پس از آن بیندیشد.

بعد از هر رنجی، به آخرِ آن بیندیش، همین اندیشیدن، آن رنج را کم می‌کند. بعد از رسیدن به یک خوشی و لذت هم به آخر آن بیندیش، این اندیشیدن شیرینی آن را کاهش خواهد داد و نمی‌گذارد زیاد غرقِ آن لذت بشوی. اندیشیدن به آخرت و آخر هر کاری، نگاه انسان را تنظیم می‌کند و نگاه دقیق و درست به او خواهد داد.

عاقبت‌اندیش‌ها به همه‌چیز درست نگاه می‌کنند

عاقبت‌اندیش‌ها به همه‌چیز درست نگاه می‌کنند. هرکسی به زمان‌های بسیار دور نگاه نکند، همه‌چیز را کودکانه تحلیل خواهد کرد و نگاه دقیقی به پدیده‌ها و اشخاص و حرف‌ها و اتفاقات، پیدا نخواهد کرد.

در روایات فرموده‌اند که هر شب سورۀ واقعه را بخوانید؛ این سوره، فکر تو را به قیامت و آخر کار می‌برد و همۀ نگاه‌های خرابت را درست می‌کند، لذا فردا صبح آماده می‌شوی که همه‌چیز را درست نگاه کنی.

خیلی دربارۀ آخرت و عاقبت کار‌ها نگاه کن؛ دربارۀ آخرِ هر چیزی فکر کن، و بعد هم آخر عمرت، و بعد هم آخرِ آخر عمرت، دربارۀ صحرای محشر و قیامت و بعد هم به آخرِ قیامت فکر کن! اگر به این مسائل فکر کنی، کم‌کم نگاهت به همه‌چیز تنظیم می‌شود، برخی چیز‌هایی که فکر می‌کردی زشت است، در نظرت زیبا می‌شود و برخی چیز‌هایی که فکر می‌کردی زیباست، در نظرت زشت می‌شود.

برای تنظیم نگاهت، در مواجهه با هر پدیده‌ای از خودت بپرس: «بعدش چه؟»

برای تنظیم نگاه باید در مواجهه با هر موضوع و مسئله‌ای از خودت یک سؤال بپرسی؛ «بعدش چه؟» بهترین ماشین را هم بخری، لذت و هیجانش یک هفته است؛ بعدش چه؟ فرض کن به کسی که از او ناراحت هستی، اگر یک فحش هم بدهی، بعدش چه؟ تو-مثلاً هفتاد سال-زندگی خواهی کرد، بعدش چه؟

وقتی می‌گویی «بعدش چه؟» نگاهت به چیز‌هایی که برایت مهم و لذت‌بخش هستند، تغییر پیدا می‌کند و مصداق این روایت خواهی شد که فرمود: «قُرَّةُ عَیْنِهِ فِیمَا لَا یَزُول» (نهج‌البلاغه/خطبه ۱۹۳) یعنی با چیز‌هایی که از بین نمی‌رود، خوشحال می‌شوی؛ یعنی فقط چیز‌های زائل نشدنی نور چشم و مایۀ لذت و شادی تو خواهد بود.

در روایت می‌فرماید: «أَعْقَلُ‏ النَّاسِ‏ أَنْظَرُهُمْ‏ فِی‏ الْعَوَاقِب‏» (غرر‌الحکم/ ص ۲۱۷) اگر عاقبت‌اندیش باشی برای هر کاری می‌گویی «بعدش چه؟» آن وقت به‌خاطر آبرو، اعتبار، مال دنیا و... گناه نمی‌کنی.

امام‌خمینی (ره) بعد از پانزده سال تبعید، در آستانۀ پیروزی و قدرتمندی، داشت وارد ایران می‌شد، خبرنگار از ایشان پرسید «چه احساسی دارید؟» ایشان فرمود: هیچ احساس خاصی ندارم. این مسائل امام را تکان نمی‌دهد. وقتی هفتاد و دو تن به شهادت رسیدند، مسئولین برای دلداری ایشان آمدند، ولی امام آن‌ها را دلداری می‌داد! شخصیتی مثل امام (ره) که خیلی چیز‌ها برایش مهم نیست، یک جا‌هایی فریادش بلند می‌شود، ببینید ایشان کجا‌ها فریاد می‌زند؟ با این امام، نگاه خودتان را تنظیم کنید، شبیه ایشان بشوید، تا فکرتان شبیه فکر ایشان بشود و شبیه ایشان، عالم را ببینید.

نهج‌البلاغه بخوانید؛ بگذارید علی (ع) به شما نگاهِ صحیح بدهد

بچه‌های ما را می‌گذارند که ریاضی بخوانند و می‌گویند «می‌خواهیم ذهن‌شان منطقی بار بیاید» خُب بگذارید نهج‌البلاغه هم بخوانند و أمیرالمؤمنین (ع) به آن‌ها دید و نگاه درست بدهد؛ مهندسیِ نهج‌البلاغه فوق‌العاده است! کلام دقیق و حساب‌شدۀ أمیرالمؤمنین (ع) از نگاه دقیق و فوق‌العادۀ ایشان است. حضرت می‌فرماید: «عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ وَ صَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِم‏» (نهج‌البلاغه/خطبه ۱۹۳) خدا در جان و دل خوبان، بزرگ است و دنیا در چشم آن‌ها کوچک است؛ یعنی اصلاً دنیا در دل‌شان وارد نشده که بخواهند دنیا و غیر دنیا را در دل‌شان مقایسه کنند؛ لذا می‌فرماید که دنیا در چشم آن‌ها کوچک است نه در دلِ آنها!

أمیرالمؤمنین (ع) به ما طرز دید و نگاه درست می‌دهد. ایشان در جای دیگری می‌فرمایند: «غَضَّ أَبْصَارَهُمْ ذِکْرُ الْمَرْجِع‏‏» (نهج‌البلاغه/خطبه ۳۲) یادِ آن جایی که باید به آن برگردند، چشم این‌ها را بسته است.

تکرار برخی آیات دربارۀ قیامت و معاد، چه دلیلی دارد؟

زیاد به عاقبت و آخرت فکر کنید، به زیارت اموات و اهل قبور بروید، به زیارت قبور شهدا بروید، قبرستان نگاه انسان را به دنیا دقیق می‌کند و او را عاقبت‌اندیش می‌کند. عاقبت‌اندیشی، نگاه انسان را به شهادت عوض می‌کند به‌حدی که شهادت‌طلب می‌شوید و زندگی بدون شهادت برای‌تان ننگ می‌شود.

اهل قیامت باشید؛ یک سوم آیات قرآن دربارۀ قیامت و معاد و بهشت و جهنم است، در این آیات، تکرار زیاد است؛ معلوم می‌شود که می‌خواهد با دلت بازی کند و به تو تلقین کند. فقط خدا و اولیاء خدا هستند که اجازه دارند چیزی را به ما تلقین کنند و روی ما اثر بگذارند.

خداوند در ابتدای قرآن می‌فرماید ما روی هرکسی اثر نمی‌گذاریم! «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقین‏» (بقره/۲) این کتاب هدایت است برای «متقین». منظور از متقی در اینجا کسی نیست که عالی‌ترین درجۀ تقوا را داشته باشد، بلکه آن تقوایی مد نظر است که فرمود: تقوایت را به تو الهام کرده‌ام؛ «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» (شمس/۸) درواقع یک نوع تقوای فکری است.

از خدا بخواهیم نگاه ما را به آیات قرآن زیبا کند تا به باطنش راه پیدا کنیم. بعد از آن، قرآن نگاه‌مان را به همه چیز درست خواهد کرد.

به عاقبت دنیا بیندیشید؛ به ظهور امام زمان و حکومت مهدوی فکر کنید؛ کم‌کم دل‌تان را می‌برد. هر کسی به دنیایی که امام‌زمان (ع) خواهد ساخت فکر کند، تمدن غرب دیگر برایش ارزش نخواهد داشت. واقعاً کسی که انقلابی نباشد به چه عشقی زندگی می‌کند؟ چه سرگرمی و شور و هیجانی دارد؟ اصلاً آیا انقلابی بودن، بدون مهدویت امکان‌پذیر است؟!

انتهای پیام/ 

 

برچسب ها: قرآن ، نماز
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.