روایتی از صحبت‌های پنهانی و جالب شهید مدافع حرم «محمودرضا بیضایی» با یکی از دوستانش درباره فرمانده سپاه قدس در یک سخنرانی را می‌خوانید.

ماجرای جالب حرف های درگوشی دو مدافع حرم درباره سردار سلیمانی در یک سخنرانیبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شهید مدافع حرم «محمودرضا بیضایی» در تاریخ ۱۸ آذر ۱۳۶۰ در تبریز متولد شد و در روز ۲۹ دی سال ۱۳۹۲ در منطقه قاسمیه سوریه در راه دفاع از حرم اهل بیت (ع) توسط تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید.

آنچه در ادامه می خوانید برشهایی از کتاب «تو شهید نمی‌شوی» درباره این شهید است.

اسفند سال ۱۳۸۸ بود. مثل هر سال در تالار وزارت کشور برای سالگرد شهیدان آقا مهدی و آقا حمید باکری مراسمی برگزار شده بود. تهران بودم آن روزها. محمودرضا زنگ زد و گفت: «می‌آیی مراسم؟» گفتم: «می‌آیم. چطور؟» گفت: «حتما بیا. سخنران مراسم حاج قاسم است». مقابل تالار با هم قرار گذاشته بودیم. محمودرضا زودتر از من رسیده بود. من با چند نفر از دوستان رفته بودم. پیدایش کردم و با هم رفتیم و نشستیم طبقه بالا. همه صندلی‌ها پر بود و جا برای نشستن نبود. به زحمت روی لبه یکی از سکو‌ها جایی پیدا کردیم و همان جا نشستیم روی سکو. در طول مراسم با محمودرضا مشغول صحبت بودیم. ولی حاج قاسم که آمد محمودرضا دیگر حرف نمی‌زد. من گوشی موبایلم را درآوردم و همان جا شروع کردم به ضبط کردن سخنرانی حاج قاسم. محمودرضا تا آخر، همین طور توی سکوت بود و گوش می‌داد. وقتی حاج قاسم داشت حرف‌هایش را جمع‌بندی می‌کرد، محمودرضا یک مرتبه برگشت گفت: «حاج قاسم فرصت سر خاراندن هم ندارد. این کت و شلواری را که تنش هست می‌بینی؟ باور کن این را به زور قبول کرده که برای مراسم بپوشد و الا همین قدر هم وقت برای تلف کردن ندارد!»

موقع پایین آمدن از پله‌ها به محمودرضا گفتم: «نمی‌شود حاج قاسم را از نزدیک ببینیم؟» گفت: «من خجالت می‌کشم توی صورت حاج قاسم نگاه کنم؛ بس که چهره‌اش خسته است.» پایین که آمدیم، موقع خداحافظی با دیالوگ مشهور سلحشور در فیلم آژانس شیشه‌ای به او گفتم: «این شما، اینم مربی‌تون!» دلخور شدم که قبول نکرد برویم حاج قاسم را از نزدیک ببینیم. محمودرضا خودش هم همین طور بود؛ همیشه خسته. پرکار بود و به پرکاری اعتقاد داشت. می‌گفت: «من یک بار در حضور حاج قاسم برای عده‌ای حرف می‌زدم. گفتم من این طور فهمیده‌ام که خداوند شهادت را به کسانی می‌دهد که پر کار هستند و شهدای ما در جنگ این طور بوده‌اند. حاج قاسم حرفم را تایید کرد و گفت: بله همین بود».

منبع:میزان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
مرتضی
۰۹:۵۶ ۱۳ دی ۱۳۹۸
به ارزوش رسید لبیک یا لبیک
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
ناشناس
۱۲:۱۶ ۱۲ مرداد ۱۳۹۸
ماشالله به مدافعين حرم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۳۸ ۱۱ مرداد ۱۳۹۸
آقا سلام سردار عزیز به اقتصاد کشور وارد شوید چون خراب کاری کار دیگران است
Japan
ناشناس
۱۸:۴۲ ۱۱ مرداد ۱۳۹۸
خداوند به هر کسی تلب شهادت نمیده کاش میشد ماهم مدافع حرم میشدیم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۴۴ ۱۱ مرداد ۱۳۹۸
کاش منم مدافع حرم بودم
Iran (Islamic Republic of)
مهدی
۱۲:۳۹ ۱۱ مرداد ۱۳۹۸
کاش در اقتصاد کشور هم سردار سلیمانی ها بودند تا مردم بدلیل گرانی به اسلام و اعتقادات بدبین نمی شدند.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۵:۳۹ ۱۱ مرداد ۱۳۹۸
درود بر شهیدان راه حق
Iran (Islamic Republic of)
ندا
۰۳:۱۹ ۱۱ مرداد ۱۳۹۸

بنده حاج قاسم و بسیار دوست دارم و همیشه توی جمع یا هرجایی که بحث میشه ایشون رو أبي قاسم صدا میزنم، و آرزو دارم یک بار از نزدیک ایشون رو ببینم ،و اگه قسمتم نشد تو دنیا ببینمشون دعا میکنم در آخرت ان شاءالله نصیبم بشه.. دعای سلامتی و همیشه پیروز و موفق بودن رو براشون میکنم.. و ان شاءالله یکی از سربازان ایشون بشم.. أبی قاسم دعایم کنید به آرزوی دنیویم برسم اونم نظامی شدنمه،، دعایم کنید آقا جان..