پس از سخنان بنیانیان، عابدینی مدیر مرکز راهبردی قوه قضائیه طی سخنانی گفت: مدیریت فرهنگی به مثابه مدیریت مؤلفههای فرهنگی به مدیریت نظام نمادها، مصنوعات و خدمات؛ مدیریت نظام رفتاری، هنجارها، سبک زندگی؛ مدیریت نظام عواطف، ارزشها و اخلاقیات و نظام شناختی آگاهیها و باورها قابل دستهبندی است.
وی افزود: کارکردهای فرهنگ در قالب ۴ دسته کارکردهای شناختی-تحلیلی، کارکردهای روحی-روانی، کارکردهای تجاری-صنعتی و کارکردهای استعلایی-استیلایی قابل تقسیم بندی و ارزیابی است.
عابدینی ادامه داد: پذیرش تنوعات فرهنگی به عنوان مظهر توانمندی و قدرت کشور، لزوم بررسی و احصاء نگاهها و برداشتهای مختلف در حوزه مسائل فرهنگی به منظور حرکت در جهت دستیابی به وحدت نظر، ترسیم و تبیین شاخصهای استاندارد در بخش فرهنگی، لزوم بازنگری معضلات و سیاستهای فرهنگی کشور، تعیین راهکارهای جایگزین برای اجراییسازی اهداف فرهنگی در کشور، لزوم اقدام جدی در زمینه معضلات فرهنگی موجود در دانشگاهها و در میان جوانان هم از سایر عوامل لازم در مسیر پیوستنگاری فرهنگی است.
مدیر مرکز راهبردی قوه قضائیه گفت: عدم تولید دانش انباشته برای تبیین دقیق مفهوم مشترکی از معنای فرهنگ از جمله مشکلات جدی است که باید مورد توجه باشد.
وی افزود: در عرصه مدیریت فرهنگی بخشهایی از امور را باید به بدنه نخبگانی واگذار کنیم و این به معنای واگذاری مدیریت فرهنگی به عرصه حاکمیت و هدایت ظرفیت حوزه و دانشگاه در جهت هدایت اهداف مورد اجماع فرهنگی است.
عابدینی ادامه داد: در کنار وظائفی که در حوزه مدیریت فرهنگی کشور بر عهده شورای عالی انقلاب فرهنگی تلقی میشود، باید سایر متولیان عرصه فرهنگ از جمله اساتید حوزه و دانشگاه به هدایت ذینفعان و مرتبطین خود در جهت یک هدف مشترک اقدام کنند ضمن آنکه اساساً مدیریت فرهنگی با تکثر و تنوع تنافی ندارد.
بنیانیان در پایان گفت: به نظر میرسد ما در سبک مدیریت فرهنگی دچار معضل هستیم، چرا که تصور کردهایم مدیریت صنعتی را میتوان در عرصه فرهنگی وارد کرد حال آنکه عرصه مدیریت فرهنگی مقولهای کاملاً متفاوت است و بایستی متناسب با همان حوزه فرهنگی به مدل برای مدیریت فرهنگی ارائه شود.
انتهای پیام/