اسماعیل امینی نویسنده کشورمان، در گفتوگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص جایگاه و کیفیت نقد ادبی در ایران، گفت: نقد ادبی صورتهای مختلفی دارد؛ یک صورتش رسانهای و روزنامهای است که با زبان ساده تری برای مخاطب عمومی نوشته میشود و میتواند تحلیل و تفسیر آثار ادبی را برای کسانی که در ادبیات تخصصی ندارند، معرفی کند. صورت دیگر نقد ادبی علمی و دانشگاهی است؛ این نقد براساس نظریه و محتوی آن دارای مباحث علمی است و وظیفه اصلی آن دسته بندی آثار ادبی است.
امینی با اشاره به تفاوت نقد ادبی در میان نویسندگان گذشته نسبت به نویسندگان معاصر، اظهار داشت: تکیه نقد در فرهنگ گذشته ما محتوایی، زمانی و حتی دسته بندی و ارزش گذاری آثار ادبی هم بر اساس ارزیابی محتوایی و زمانی بوده است.
وی افزود: نقد ادبی پدیده جدید و گستردهای است به دلیل آنکه مستلزم انشاء در رسانههاست و اگر رسانه نباشد، نقد فقط منحصر به محافل خاص ادبی است.
این نویسنده در خصوص تفاوت بین نظریه و نقد ادبی، بیان کرد: نظریه ادبی در تلاش است تا مشترکات آثار ادبی را چه در زمینه آفرینش و چه در زمینه ارتباط مخاطب پیدا کرده و به دسته بندی آنها بپردازد. محک زدن آثار ادبی فقط بر اساس نظریه ادبی نیست؛ گاهی طبق نظریههای فلسفی، زبان شناسی است و همچنین محک زدن آثار بر اساس نقد ادبی مرتبط با نظریههای آفرینش ادبی است.
امینی با اشاره به آموزش نقد ادبی در میان نویسندگان، اظهار داشت: نقد ادبی به دلیل آنکه کاملاً کار ادبی است، آموزش دادنی است تا بتوانیم منتقدان خوبی پرورش دهیم.
امینی در خصوص اینکه نقد ادبی دچار رکود شده است، بیان کرد: نقد ادبی در حال رکود نیست؛ اما مانند چیزهای دیگر که رونق دارند و توجه را جلب میکنند جنس تقلبی آن هم وجود دارد. شعر هم توجه جلب میکند اما نمونه تقلبی، مصنوعی و سطحی آن مثل چیزهای دیگر وجود دارد. شعر، طنز و ترانه تقلبی بسیار زیاد وجود دارد؛ در واقع هر چیزی که مشتری داشته باشد طبیعی است که نوع تقلبی و شلخته اش رایج شود، متاسفانه نقد ادبی سطحی و تقلبی هم زیاد است.
این نویسنده با اشاره به فواید نقد ادبی، اظهار داشت: نقد ادبی دو فایده بزرگ دارد؛ یکی در خصوص یادآوری به مولف مبنی بر میزان خلاقیت، جدید بودن و تکرار کار گذشتگان که این کار راه را به نویسنده نشان میدهد که از سردرگمی درآید تا کار خودش را تکرار نکند و یا کار خلاقانه دیگران را دنبال نکند. چنانکه ما امروزه چند ناشر پرکار و پر فروش داریم که تجربههای تکراری دورههای افول سبک هندی را در شعر تکرار میکنند، تازه فکر میکنند کار خلاقانهای انجام داده اند در حالی که چنین چیزی قبلا اختراع و کهنه شده و الان هیچ فایدهای ندارد.
وی در ادامه افزود: یک فایده خیلی مهم طبقه بندی علمی و منطقی آثار ادبی است؛ یعنی نویسنده به خواننده اثر میگوید چه مقدار با اثر خلاق، دسته اول و جدی مواجه است یا این کار چه قدر تکرار گذشته است.
امینی در خصوص نبود رویکرد جدی به نقد ادبی، گفت: همیشه با جدیت به نقد ادبی پرداخته شده است. منتهی تصور کنید نقد هم مثل شعر و رمان مخاطب گسترده داشته باشد یا مثل کتابهای پرفروش و پررون. اما این تصور درستی نیست به دلیل اینکه کار نقد علمی است و مخاطب خاص دارد.
وی اظهار داشت: طبیعی است که کتابهای علمی به اندازه داستان، رمان و شعر مخاطب ندارند؛ البته یک جنس از نقد ادبی در رسانههای ما رایج شده است که فقط جنسش ادبی است، یعنی حرفهای دورهمی و بسیاری از حرفهای غلط و نامفهوم را به عنوان نقد ادبی به مخاطب عرضه میکند.
امینی در پایان خاطرنشان کرد: از نظر من ادبیاتی که در دانشگاه تدریس میشود باید تقسیم بندی و تخصصی شود. مثلا ما باید در سرتاسر دانشگاههای داخل کشور کارشناس ارشد نقد ادبی یا کارشناس ارشد ویراستاری داشته باشیم؛ این کار بسیار مفید و سودمند خواهد بود، اما در مجموع آن ۴ واحد ادبیاتی که بچهها از کارشناسی تا دکتری در دانشگاه پاس میکنند خیلی کمکی به رشد نقد ادبی به صورت علمی و موفقیت آمیز نخواهد کرد.
انتهای پیام/