به گزارش خبرنگار حوزه دریچه فناوری گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، روایت تاریخچه سری Devil May Cry نخستین موضوعی است که گیمرها در آغاز بازی Devil May Cry 5 با آن برخورد میکنند و داستان آن بگونهای است که گویی داستان Devil May Cry 5 سالها پیش و حین ساخت نسخه اول این بازی نوشته شده است. طرفداران سری محبوب Devil May Cry سالها بود که انتظار ساخت نسخهای جدید که ارتباط مستقیمی با داستان اصلی داشته باشد را میکشیدند و این انتظار تنها مختص آنها نبود و به طور کلی افرادی که به سبک HnS علاقه دارند، مدتهاست که از داشتن عنوانی برجسته در این سبک محرومند و در سالهای اخیر، به ندرت شاهد عرضه یک اثر با کیفیت در این سبک بودیم. چند ماه پیش کمپانی «کپکام»، با معرفی بازی Devil May Cry 5 و بازگشت مجدد شخصیتهای اصلی، طرفداران سری را به آرزوی خود رسانید. باید دید آیا این سری دوباره میتواند خود را به عنوان یکی از سرآمدان سبک HnS معرفی کند یا خیر.
نخستین نکتهای که پس از ورود اولیه به محیط بازی خودنمایی میکند، گزینه روایت تاریخچه سری Devil May Cry است. این موضوع از دو جهت بسیار قابلتوجه است؛ در وهله اول کپکام با تعبیه این بخش سعی بر ارایه تجربهای جذاب Devil May Cry 5 برای تمامی گیمرها چه آن دستهای که موفق به تجربه نسخههای پیشین نشدهاند، دارد تا پیش از ورود به بازی با شخصیتها و گذشته هر یک آشنا شوند.
اما نکته قابل تامل دیگر که با دیدن این بخش به ذهن خطور میکند، داستان کاملا وابسته Devil May Cry 5 به نسخههای پیشین خود است تا کپکام بدین ترتیب یادآوری مختصری از اتفاقات رخداده پیشین این بازی ارایه دهد و به محض ورود به بازی، سناریو دوم قوت میگیرد و درکنار حضور شخصیتهای قدیمی، سرنخهای زیادی از اتفاقات گذشته مشاهده میشود.
نویسندههای Devil May Cry 5 در حدی استادانه سناریوی بازی را نوشتهاند که در نیمه ابتدایی آن هزاران سؤال در ذهن گیمرها ایجاد خواهد شد و در بخش پایانی، نه تنها به تمامی این سوالات پاسخ داده میشود، بلکه تمام نکات مبهم موجود از نسخههای پیشین بازی نیز جواب خود را دریافت میکنند. این موضوع بهحدی خوب و کامل انجام میگیرد که گویی داستان Devil May Cry 5 سالها پیش و حین ساخت نسخه اول این بازی نوشته شده است. اما جدا از کیفیت و روند داستان Devil May Cry 5، موردی که این بازی را در این بخش ممتاز میکند، روایت فوقالعاده داستان است.
درست در نقطه ای که اکنون روایت بهصورت غیرخطی و درکنار فلشبکهای متعدد انجام میشود. روایت جداگانه داستان از نگاه شخصیتهای مختلف باعث میشود تا هیچگاه از روند پیشرفت بازی خسته نشوید و همواره با شوق و علاقه زیاد نظارهگر اتفاقات در حال رخ دادن باشید. ایتسونو با این ترفند پیچ و خمهای داستانی رو تا جای ممکن افزایش داده تا در بخشهای پایانی بازی و حین مواجهه با پاسخ نکات مبهم موجود، هیجان فوقالعادهای به گیمرهای تزریق شود که یا کاملا مات و مبهوت به نمایشگر خیره خواهند ماند، یا از شدت هیجان از جای خود بلند شده و فریاد خواهند زد.
در ابتدا بازی را با نیرو آغاز میکنیم و سبک کلی مبارزات او همان چیزی است که در نسخه قبل دیده بودیم. هر چند با تغییرات مناسبی که در تواناییهایش ایجاد شده و پس از کمی پیشروی و ارتقا مهارتها، سیستم مبارزه نیرو فرم کلی خود را یافته و با یکی از هیجانانگیزترین سیستم مبارزات در میان عناوین HnS روبرو خواهید شد. «نیرو» شخصیت جدید داستان است که توانایی خاصی در خلق دستهای مکانیکی دارد که این دستها، دلیل عمده لذت بردن از مبارزه با نیرو است. چندین نمونه مختلف از این دستهای مکانیکی را در ابتدا به همراه خواهید داشت و به مرور نیز نیکو تعداد بیشتر و متنوعتری از آنها را برای شما خواهد ساخت.
تفاوت بین قابلیتهای دستهای مکانیکی بسیار زیاد است، یکی از آنها به دشمنان شوک الکتریکی وارد کرده و دیگری با ضربات شلاق به جان آنها میافتد. یا اینکه به کمک یکی از دستها، موشکی شلیک شده که میتوانید بر روی آن سوار شده و به سمت دشمنان حمله کنید. ترکیب قابلیتهای دست مکانیکی با کمبوهای متنوعی که نیرو انجام میدهد و نیز امکان کشیدن دشمنان به سمت خود، مبارزات را به امری جذاب و هیجانانگیز تبدیل میکند. جهت بالانس شدن سیستم مبارزات نیرو، محدویتهایی برای استفاده از دست مکانیکی در نظر گرفته شده و در صورت بلاک کردن ضربه شما و یا استفاده از قدرت ویژه، دست از بین رفته و باید با جستجو در محیط، به دنبال جایگزین آن بگردید.
دانته نیز که این بار از همیشه جوانتر بود، مانند همیشه شخصیتی بسیار خوش تیپ و جذاب است و یک پروتاگونیست فوق العاده قدرتمند و با ابهت و البته یکی از محبوبترینها در دنیای بازیهای رایانهای محسوب میشود. بعد از این نسخه نوبت به بازی چهارم رسید که در نسل هفتم برای پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ و رایانههای شخصی عرضه گردید و برای اولین بار ما را با شخصیت Nero آشنا کرد و بازی بسیار خوبی هم بود.
سپس کپکام به سراغ یک تغییر اساسی در سری رفت و بازی ریبوت این سری با نام DMC: Devil May Cry را به استودیو نینجا تئوری واگذار کرد و آنها هم یک بازی بی نظیر و معرکه ساختند که یکی از برترین هک اند اسلشها تا به امروز است و البته به خاطر تغییرات ظاهری دانته برخی با آن مخالف بودند، اما هرگز کسی نمیتواند کتمان کند که این بازی که به صورت بین نسلی برای نسل هفتم و هشتم عرضه شد یک هک اند اسلش بی نظیر و قدرتمند است.
هیدئاکی ایتسونو به نحوی تکههای پازل را در Devil May Cry 5 بههم چسبانده است که حین بازی مدام با خود خواهید گفت، این دقیقا همان چیزی است که بیش از ۱۱ سال منتظر آن بودیم. مبارزات فوقالعاده، تنوع عالی دشمنها، باسفایتهای متعدد، موسیقی جذاب و صدالبته داستانی بینظیر که باعث میشود میخکوب پای بازی بنشینید و از تک تک لحظات آن لذت ببرید.
انتهای پیام/