به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، داود صالحی روحانی کارآفرین عنوانی است برای «داود صالحی» روحانی حوزه علمیه قم. آقای صالحی چند سالی است که با ایجاد یک موسسه خیریه سعی دارد از فعالیتهای خرد اقتصادی با هزینههای پایین حمایت کند. این مجموعه با ارایه تسهیلات چندمیلیونی از کارآفرینهایی که نیاز به سرمایه اندک دارند؛ حمایت میکند. آنچه در ادامه میآید گفتوگوی ما با این روحانی کارآفرین است.
خُب، طلبگی کجا و عرصه کارآفرینی کجا؟ چه شد که با وجود مشغلههای فراوان طلبگی، این شیوه خدمت را هم دنبال کردی؟
اصل طلبهشدن برای خدمت به مردم و دین خداست، من هم از همان ابتدای طلبگی در حوزه فعالیتهای اجتماعی و خدماتی فعال بودم. اصولا اعتقاد دارم بستر کار فرهنگی و تبلیغی در خدمتکردن و ارایه خدمت به مخاطبان است.
«خدمتخیرخواهانه در عرصه کارآفرینی» یا «موعظه روحانی»؛ به نظرت در جامعه امروز ما کدام یک کاربرد بیشتری دارد؟
روحانیت در طول تاریخ همیشه در خدمت به مردم پیشتاز بوده و حتی اگر موعظهای وجود دارد و داشته با همین نگاه و نظر بوده است. یک نوع از موارد خدمت هم همین خدمت فرهنگی است که در ادبیات عامه به آن تبلیغ میگوییم. البته توجه به معیشت و مشکلات مردم همیشه مدنظر روحانیت بوده و در این زمینه تلاش هم کرده، شاید پس از انقلاب تصور دیگری از روحانیت در ذهن مردم توسط جریانی مشخص ایجاد شده باشد، ولی واقعیت این است که روحانیت در همه اعصار و دورانها برخاسته از متن مردم و همراه خوشی و ناخوشیهای مردم بوده است؛ بنابراین حضور در عرصه خدمات اجتماعی و فعالیت خیرخواهانه در عرصه کارآفرینی هم از این کل مستثنی نیست.
در پیشینه دینی ما کارآفرینی چه جایگاهی دارد؟
در ادبیات دینی ما بالاترین عبادت، خدمت به خلق خدا برشمرده شده که کارآفرینی بهترین مصداق و بالاترین مصداق این خدمت است. مولدبودن و موثربودن برای جامعه و خیر رساندن به خلق خدا بالاترین ارزش را دارد. مصرفکنندگی صرف هیچ ارزش و تعریفی در ادبیات دینی ما ندارد.
اگر مجبور به انتخاب باشی، طلبگی را انتخاب میکنی یا فعالیتهای خیرخواهانه در عرصه کارآفرینی را؟
من اگر دوباره زندگی کنم، حتما طلبگی را مجدد انتخاب میکنم. ولی یقینا حوزه خدمات اجتماعی و خدمت به مردم و واسطه رزقوروزی مردم شدن را از خدا خواهم خواست. در نتیجه طلبگی یک مرام است و کارآفرینی یک وظیفه که مکمل همدیگر هم هستند.
درآمدتان چقدر است؟
من کارمند هیچ سازمان و تشکیلاتی نیستم، هیچ جا حقوق ثابت دولتی و حتی شهریه طلبگی هم دریافت نمیکنم. از فعالیتهای شخصی خودم درآمد دارم که متغیر میان ماهی یک تا ٥میلیون تومان است.
تفریح و سرگرمیتان؟
در فضای مجازی حضور دارم و صفحههای متعددی دارم، به تیراندازی، شنا، غواصی و چتربازی هم علاقه دارم.
در مورد حضور طلاب در فضای مجازی صحبت کنید.
باید از این فرصت و ابزار درست استفاده کنیم و اینکه استراتژی درستی در برخورد با این پدیده داشته باشیم.
جوانان امروز با چه چالشهایی روبهرو هستند؟
توانمندی و اثرگذاری جوانان امروز را باور نداریم. کار و کار و کار، فرزندان و نوجوانان را با کار و فعالیتها تاثیرگذار باید آشنا کنیم.
در دوران جوانی شما، جوانان با چه چالشهایی روبهرو بودند؟
دوران جوانی ما تازه جنگ تمام شده بود. در آن دوران گفتمان سیاسی و اقتصادی موجود باعث میشد در برخی امور ظرفیت جوانان و نیروی انسانی کاملا مغفول شود. این موضوع من را آزار میداد.
به طور مثال، شما خودتان در چند سالگی ازدواج کردید؟
در ۲۵ سالگی.
تاریخ تولد؟
۱۳۵۴.
چه سالی وارد حوزه شدهاید؟
١٣٧٣.
محلزندگی؟
قم.
تعداد فرزندان؟
۳ پسر دارم.
چه سالی شاغل شدید؟
۲۸ سالگی به صورت جدی وارد اشتغال به معنی درآمدزایی شدم، دیر بود و از این تاخیر راضی نیستم.
جوانان مشکلات اقتصادی را دلیل برای عدمورود به زندگی مشترک اعلام میکنند؛ موافق این موضوع هستید؟
ابدا. مشکل در عدمآمادگی برای پذیرش کار و فعالیت در سیستم آموزش است. وقتی آموزشها ناظر به نیازها و مسائل و مشاغل و مزیتها نباشد، طبیعی است که آمادگی کافی برای شغل و درگیری جدی با فعالیتهای جامعه وجود ندارد. آموزش وپرورش، دانشگاه و حتی حوزه علمیه توجه به نیازهای واقعی جامعه ندارند، وقتی اینچنین شد پای معیشتمان لنگ میزند.
وضعیت اقتصادی شما در شروع زندگی مشترکتان چگونه بود؟
من در موقع تشکیل زندگی فقط یک دوچرخه داشتم، به علاوه یک شهریه طلبگی. بخشی از بحرانهای مالی را با انتخاب یک سبک زندگی ساده و بیتکلف گذراندم و بخشی دیگر را با کار.
منبع: روزنامه شهروند
انتهای پیام/