حذف هاتگرام و تلگرام طلایی از گوشی کاربران توسط گوگل، بهانهای شد تا اظهارات مهدی انجیدنی درباره دو پوسته فارسی تلگرام در برنامه «۱۰:۱۰ دقیقه» را مرور کنیم.
به گزارش خبرنگار حوزه دنیای ارتباطات گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، مهدی انجیدنی، مدیر پیامرسان ایرانی گپ به دعوت باشگاه خبرنگاران جوان، مهمان برنامه گفتوگو محور «۱۰:۱۰ دقیقه» این خبرگزاری شد تا به برخی پرسشها در حوزه مبحث پیامرسانها پاسخ دهد. او به سؤالاتی پیرامون وضعیت پیامرسانهای بومی، فعالیت غیرقانونی برخی شبکههای اجتماعی در کشور، ابعاد پنهان فعالیت و فیلترینگ تلگرام، دلیل واکنش نشان ندادن پاول دورف به ماجرای فیلترینگ تلگرام در ایران، میزان تأثیر فعالیت هاتگرام و تلگرام طلایی پاسخ داد.
در چند روز اخیر به بهانه حذف دو پوسته غیررسمی تلگرام یعنی هاتگرام و تلگرام طلایی از گوشیهای کاربران توسط گوگل، مجدداً بحث در مورد فعالیت آنها داغ شده است. انتشار این خبر که مصداق بارز نقض حریم شخصی کاربران است، بهانهای شد تا اظهارات مدیرعامل گپ، یکی از پیامرسانهای داخلی درباره هاتگرام و تلگرام طلایی در برنامه «۱۰:۱۰ دقیقه» باشگاه خبرنگاران جوان را بازخوانی کنیم.
در ادامه بخشهایی از گفتوگو با مهدی انجیدنی را میخوانید.
این از همان چیزهای اشتباه است. شاید سادهتر بود به جای آنکه به مردم بگویند سالها اطلاعات از کشور خارج شده و الآن هم خارج میشود و مردم هم با این نگاه که من یک فرد عادی هستم و اطلاعات من به درد خارج نمیخورد و، چون توضیح یک سری مسائل مانند دیتامانینگ یا بیگدیتا برای مردم سخت است، شاید بهتر باشد بهجای بیان این حرفها به مردم بگوییم تلگرام برای حمایت از پیامرسانهای ایرانی فیلتر شد. اصلا غیر از بحث پیامرسانی داخلی در رسانهها ما برای کدام یک از صنایع خود یک رقیب خارجی آن را حذف کردیم؟ اگر این کار را کردیم اشتباه بود و باعث شده رقابت از بین برود.
خب نفری یک نسخه برمیداریم یک نسخه مسئولان خود ما برمیدارند و یک نسخه خود تلگرام برمیدارد. البته این چیزی است که نمیتوان به صورت قطعی بیان کرد، چون من سورس این پروژهها را ندیدم و به نقل از برخی دوستان میگویم. اما به صورت کلی این که میبینید تلگرام هیچ عکسالعملی نسبت به فیلترینگ نشان نداد برای من خیلی عجیب است که چرا رسانههای ما به این نکات ریز دقت ندارند. البته به پیامرسانهای داخلی خیلی دقت دارند. به عنوان مثال من یک عکس ساده از هوشمندسازی کارت سوخت منتشر کردم که موضوع خیلی ساده و خندهداری بود. در واقع میخواستم در یک توئیت بگویم که ما آمادگی داریم کارت سوخت مجازی را پیادهسازی کنیم. قاعدتاً برای چنین موضوعی من نمیروم پمپ بنزین عکس بگیرم. ضمن اینکه عکسبرداری در پمپ بنزین ممنوع است و باید مجوز دریافت کنم و بعد از عکسبرداری برچسب گپ را روی آن نصب کنم. به همین دلیل عکس یک پمپ بنزین را از اینترنت برداشتم که یک عکس عادی و بدون کپی رایت بود و روی آن یک QR کد گپ گذاشتم و توئیت کردم که به این شکل قابل پیادهسازی است.
بعد از این توئیت، یکی از افرادی که خود را متخصص امنیت سایبری معرفی کرده و در لندن زندگی میکند و ایرانی است انتقاد بسیار شدیدی کرد که پیامرسانهای داخلی اصلا توانمند نیستند. دلیلش هم این بود که بهجای آنکه برود از یک پمپ بنزین عکس بگیرد و از عکس اورجینال استفاده کند یک عکس را از اینترنت برداشته و توئیت کرده است. من میخواستم به او بگویم شما اگر بخواهید درباره قله اورست توئیت کنی خودت شخصا به آنجا میروی و عکس میگیری و بر میگردی؟ در مورد پیامرسان تلگرام هم همین طور است. هیچکس درباره برخی مسائل آن صحبت نمیکند. مثلاً اینکه چرا آقای پاول دورف قبلا به هر چیزی که ایرانیها در توئیتر ایشان را منشن میکردند جواب میداد؟ اگر به تایم لاین او مراجعه کنید به مسائل خیلی کوچک هم پاسخ میداد، اما بعد از فیلترینگ تلگرام در ایران بارها ایرانیان چه ساکن ایران و چه ساکن خارج از کشور ایشان را منشن کردند، اما ایشان هیچ جوابی نداد. اما در اینستاگرام خود اعلام کرد فیلم مورد علاقه ام ۳۰۰ است و اینکه یک نفر ایرانیان را لَت و پار کرده برایم جذاب است. چرا دیگر برایش مهم نیست پاسخ دهد؟
حالا این یک پله دیگر هم دارد. در دورهای که او در حال جذب سرمایه است برای پول مجازی و بلاکچین خود و این جذب سرمایه کاملا بر اساس تعداد کاربر است، اگر قاعدتا این حجم از کاربر از تلگرام گرفته میشد میدانید چقدر افت سرمایه برای این پروژه ایجاد میکرد؟ اصلا شاید نمیتوانست سرمایه جذب کند. چرا اصلا برایش مهم نیست؟
این را به شما رسانهها میسپارم.
جواب: این بر مبنای عدم شفافیت نبود. به این خاطر بود که هر چند میدانم اصلا علیه تلگرام نیستند که البته منظورم اصلا مجموعه شما نبود. اما ۹۰ درصد رسانههای ما بشدت طرفدار تلگرام هستند. دلیلش هم این است که یک بازار خوب پر از مشتری را برای آنها جمع کرده است. در ضمن هزینه سرور، پشتیبانی و سایر مسائل را ندارد. این باعث شده خیلی از متخصصان و رسانههای کشور ما چشمشان را بر واقعیت خروج اطلاعات از کشور ببندند و این موضوع اصلا برایشان مهم نیست و خیلی راحت از تلگرام استفاده میکنند.
این یک تحلیل است.
دور از جان.
به نظر من مهمترین دلیل آن، این بود که او مطمئن بود تلگرام فیلتر نمیشود. الآن هم نشده است وگرنه قطعا یک اقدامی انجام میداد.
یعنی اگر مطمئن نبود، همانطور که برای فیلترینگِ تعداد کمی User در روسیه آن همه جنجال به پا کرد یا اقداماتِ حسابهای توئیتری تلگرام در برزیل را نگاه کنید، تعجب میکنید که چقدر بعضی وقتها برای یک ISP که تلگرام را محدود کرده است توئیت زدند و واکنش نشان دادند. اما وقتی اعلام میشود که قرار است بزرگترین بازارش یعنی بازار ۴۰ میلیونی ایران از بین رود و کلی مردم توئیت میکنند که شما یک کاری بکنید یا جوابی دهید، او هیچ جوابی نمیدهد.
اکثر پیامرسانها خیلی وقت است که فعالیت میکنند، فقط از زمان فیلتر شدن تلگرام موضوعات آنها بیشتر در کشور برجسته شد و مردم با آنها آشنا شدند. میتوان گفت فقط برای یک بازه کوتاه ۱۰، ۱۵ روزه عضوگیری آنها زیاد شد و بعد دوباره همه چیز به روال عادی برگشت. تقریبا اوج عضوگیری تمام پیامرسانهای داخلی تا قبل از راهاندازی پوستههای ایرانی تلگرام، یک بازه ۷ الی ۱۰ روزه بود. در آن زمان همه با سرعت عضو گرفتند. خود ما تا ۳۰۰ هزار در روز هم رسیدیم و این اتفاق نشان میدهد که مردم بهشدت علاقمند هستند. اتفاقا یکبار یکی از دوستان گفت چه شد که پوستههای فارسی تلگرام یا به قول مسئولان سوپآپهای اطمینان به جای ایجاد اطمینان همه چیز را نابود کرد؟ من پاسخ دادم اتفاقا مشکل این است که مردم اطمینان کردند. به عنوان مثال گپ روزی ۳۰۰ هزار عضو میگرفت که این عدد در تاریخ اپلیکیشنها بینظیر است. در گزارش آقای ناظمی، رئیس سازمان فناوری اطلاعات، مشاهده کردید برای کارت سوخت، که چیزی مانند نان شب مردم است و از دو روز دیگر مردم نمیتوانند بنزین بزنند و خود من هم فراموش کردم ثبت نام کنم، در یک روز تعداد افرادی که توانسته بودند از طریق اپلیکیشن و خدمات الکترونیک ثبتنام کنند ۲ هزار نفر بود، اما در پیامرسانها، گپ به تنهایی ۳۰۰ هزار عضو در روز گرفت و یا سروش آمارش از ما هم خیلی بالاتر بود و این نشان از یک اقبال بسیار بالاست.
آنها که وسیله بودند مانند همان قضیه معروف که میگویند «پراید وسیله است و کار عزرائیل است» یعنی احتمالاً خدا نخواست. در مجموع میخواهم بگویم اصلا اینگونه نبود که مردم نخواهند و علاقمند نباشند. به محض اینکه این مهاجرت شروع شد، به قدری مهاجرت جدی و جذاب بود که برای خبرگزاریهای خارجی هم جالب بود به عنوان مثال فرانس ۲۴ برای این موضوع یک مطلب نوشت.
البته صورت سؤال شما غلط بود. اینکه میگویید همه کشور همّ و غمش شما بود، نمیدانم منظورتان از همه چه کسانی است؟
من در این زمینه خیلی استدلالهای مختلفی شنیدم و همیشه سعی کردم روی آنها فکر کنم و نگویم، چون به ضرر ما شد، بد هستند؛ اما موضوع سوپاپ اطمینان که توسط برخی مسئولان مطرح شد، به نظرم خیلی خندهدار بود و یک استدلالی بود که اصلاً به دلم نچسبید، درواقع اصلاً سوپاپ اطمینان نبود بلکه تَرَکی در یک سد بود که باعث شد آن سد بشکند.
بعضی دیگر از دوستان این نظر را هم داشتند که از نظر اجتماعی، جامعه پذیرش یک فشار روحی در فیلتر تلگرام را ندارد که من این را هم نمیتوانم خیلی باور کنم، چون همانطور که گفتم اگر جامعه خیلی نسبت به این موضوع حساس و وابسته به تلگرام بود، به صورت خودکار روزی ۳۰۰ هزار نفر به یک پیامرسان داخلی نمیآمدند. من اینطور به شما بگویم که مجموع ۷ پیامرسان روزی بالغ بر ۷۰۰-۸۰۰ هزار نفر در آنها ثبتنام میکردند؛ یعنی کافی بود مسئولان فقط کمتر از یک ماه صبر کنند. اگر این کار را میکردند و بعد این سوپاپ اطمینان را رو میکردند، تقریباً تمام کاربران عضو این پیامرسانها شده بودند. اتفاقاً بعضی وقتها انسان فکر میکند که شاید مهاجرت این حجم از کاربران برای برخی نگرانکننده شد و من حس میکنم خیلیها این باور را هم نداشتند که روزی ۷۰۰-۸۰۰ هزار نفر به پیامرسانهای ایرانی کوچ کنند، به این دلیل که مگر کل کاربران اینترنت ما چقدر است؟ حدود ۴۰ میلیون نفر هستند که ما میگویم در آن پیامرسان خارجی بودند که اگر قرار بود با این شیب به پیامرسان ایرانی بیایند، در یک بازه کوتاهی همه آنها منتقل میشدند، حالا اگر نگوییم همه آنها، حداقل ۵۰ تا ۶۰ درصد آنها به پیامرسانهای داخلی مهاجرت میکردند؛ کمااینکه همانطور که خود شما و خیلی از مسئولان گفتید، هاتگرام و تلگرام طلایی متعلق به خود جمهوری اسلامی است و اتفاقاً به دستگاههای امنیتی کشور مربوط میشوند، اما با این حال مردم خیلی راحت آنها را نصب کردند.
مردم که به خود شک ندارند به هر حال مردم که دزد، قاتل و جانی نیستند که از فعالیت در ابزارهای داخلی واهمه داشته باشند. آنها با خانواده و دوستان خود در پیامرسانها در ارتباطاند و کسبوکار خود را انجام میدهند و هیچ نگرانی ندارند؛ به همین دلیل هاتگرام را هم نصب کردند و با این قضیه کنار آمدند که یک نسخه از اطلاعات آنها اینجا ذخیره شود و یک نسخه از آن دست آقای دورف باشد. حرف من این است که اتفاقاً اگر آن دو پروژه فعال نمیشدند، به نظر من الآن مردم به خوبی و خوشی در پیامرسانهای ایرانی با هم در ارتباط بودند و هیچ مشکلی هم نداشتند.
یعنی همان کاری که هایک در هندوستان انجام داد، درواقع این کار، کار عجیبی نیست و ما اولین کسانی نیستیم که آن را انجام میدهیم، اگر شما کمی سابقه پیامرسانهای ملی در سایر کشورها را مشاهده کنید، میبینید که هندوستان تماماً تحت پوشش واتساپ بود، در واقع ۱۰۰ درصد بازار هند دست واتساپ بود، اما بعد چند پیامرسان بومی فعالیت خود را آغاز کردند و الآن بخش بزرگی از بازار را در اختیار دارند، اما واتساپ هم همچنان فعال است. این کار در چین، ژاپن، کره و یا خیلی دیگر از کشورها انجام شد و در حال حاضر پیامرسانهای بومی آن کشورها بازار را در اختیار دارند.
آن دو ۷ روزه فعال شدند.
قطعاً همینطور است! من از اول هم مخالف این موضوع بودم. چون خود وزیر هم گفته بود ما امنیت این پوستههای تلگرام را تأیید نمیکنیم و مرکز ماهر هم اعلام کرد امنیت اینها تأیید نمیشود، همان روزها در مصاحبه با یکی از روزنامهها گفتم، استدلال من این است که اگر دولت میخواهد یک سوپاپ اطمینان ارائه کند و اگر قرار است مردم از تلگرام استفاده کنند، اجازه دهید از خود تلگرام استفاده کنند. چرا باید از یک واسطهای استفاده کنند که اصلا معلوم نیست چقدر امنیت دارد و وزیر ارتباطات میگوید ما امنیت آن را تأیید نمیکنیم؟
این خیلی موضوع عجیبی بود و از طرفی چرا اینقدر زود این اتفاق افتاد؟ اگر قرار است ما یک سوپاپ اطمینان داشته باشیم، نیاز به تست نداشت، چون یک پوسته بود که به سرور تلگرام وصل میشد و کار فنی نداشت. میتوانستیم این کار را بعداً انجام دهیم، اگر ۳ روز هم مردم در تلگرام به اختلال میخوردند، ایرادی نداشت، اما اگر کشور ما میتوانست با پیشرفت پیامرسانهای داخلی در یک صنعتی رشد کند، میدانید چقدر در کشور شغل ایجاد میشد یا چقدر برای ما استقلال ملی ایجاد میشد؟ اینجا بحث ارزش و فایده است؛ من همیشه گفتهام و الآن هم مجدداً میگویم که من هیچوقت با فیلتر هیچ پروژهای به نفع پروژه دیگر موافق نیستم، اما یک زمانی است شما میگویید خانه من سرمایه من است و همه کشورها هم میگویند بازار ما دارایی ماست و هیچوقت مفت به کسی نمیدهیم بلکه روی آن معامله میکنیم یعنی میگویند اگر میخواهی فلان مقدار از این بازار را به تو دهم، فلان مقدار از تو میگیرم یا فلان امتیاز یا منابع را میگیرم. درواقع هیچکس بازار خود را مفت به کسی نمیدهد و اگر دهد اشتباه کرده است؛ چون این سرمایه شما است. ما بخش زیادی از سرمایه خود را به دست کسی دادهایم و خوشحال هستیم از اینکه سرویس مجانی دریافت میکنیم و این مانند کسی است که کلید خانه خود را به کسی داده و خدا را شکر میکند که آن کس از او اجاره نمیگیرد، الآن دقیقاً در چنین وضعی هستیم.
به نظر من ۶۰ تا ۷۰ درصد آن اتفاق میافتد و بخش دیگر آن محقق نمیشود به این دلیل که به قول معروف بازار نسبت به اتفاقات شرطی میشود. درواقع وقتی یک اتفاقی رخ میدهد و به سرعت جلوی آن گرفته میشود و بعد از یک مدتی مجدداً فعال میشود، بازار صبر میکند تا ببیند دوباره آن کات اتفاق میافتد یا نه. قطعاً اگر این دفعه فیلترینگ یا محدودیتها اعمال شوند، بازار با با یک شیب ملایمتری عمل میکند، اما به نظر خودم ....
نه؛ منظورم همین دو پوسته تلگرام و چند مشابه دیگر آنها است. به نظر من اتفاقی که رخ میدهد، این است که در مجموع پیامرسانهای ایرانی ما باز هم به رکورد ۵۰۰ هزار نصب میرسند.
انتهای پیام/