انتشار کتاب «من تقی زاده هستم» بهانهای شد تا با نویسنده این کتاب به گفتگو بنشینیم و بررسی و مقایسهای میان انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی داشته باشیم که در ادامه میخوانید.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، لزوم تبیین تاریخ معاصر ایران موجب شد تا مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت با تعریف پروژهای با شیوه روایتگری، پرونده حدود یک صدسال از تاریخ معاصر ایران از دوره آغاز نهضت مشروطه تا سالهای بعد از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را گشوده و به تشریح حوادث آن بپردازد.
از آنجاکه سید حسن تقی زاده با عمر طولانی خود، نزدیک به هشتاد سال بهطور فعال در این سالها زیسته و در کوران حوادث این سالها، مسئولیتهای بزرگی بر عهده داشته است، بهعنوان راوی این حوادث و رویدادها انتخاب شد و اینک جلد اوّل این کتاب منتشر شده است. در این جلد رویدادها و وقایع پیش از شروع نهضت مشروطه تا کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ مورد بررسی قرار گرفته است، انتشار این کتاب بهانهای شد تا با علی معصومی نویسنده کتاب «من تقی زاده هستم» به گفتگو بنشینیم و بررسی و مقایسهای میان انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی داشته باشیم که در ادامه میخوانید:
ابتدا معرفی از خود و آثار منتشر شدهتان بفرمایید.
علی معصومی، متولد ۱۳۳۴ از استان قم و کارشناس ارشد تاریخ هستم که از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۱ بهعنوان روزنامهنگار در روزنامه جمهوری اسلامی مشغول به کار بودم و تاکنون بیش از ۵۰ جلد کتاب تألیف و منتشر کردهام.
اخیراً کتاب «من تقی زاده هستم» از شما به نشر رسید، هدف از تألیف و تحقیق پیرامون این شخصیت و دوران تاریخی وی چه بود؟
این کتاب بنا دارد موضوعات و حوادث دوران مشروطه را بازنمایی و بازگو کند که به این منظور شخصیت تقی زاده انتخاب شد، زیرا وی از شخصیتهای مشهور و شاخص این دوران و بهنوعی یک شخصیت محوری در حوادث و رویدادهای آن زمان است و این شخصیت محور شد تا مسائل دوران مشروطه و سپس تاریخ پهلوی اول و دوم بازگو شود که در جلد اول پیرامون دوران مشروطه بحث شد و در جلد دوم که در حال تدوین است، به حوادث دوران پهلوی پرداخته خواهد شد.
هدف از تألیف این کتاب این است که در ضمن نقد و تبیین مسائل و حوادث مشروطه، نقد و تبیین غربگرایی نیز صورت گیرد، زیرا شخصیت تقی زاده بهنوعی در رأس جریانهای غربگرایی و لیبرالیسم آن زمان قرار داشت که بنا داریم کارنامه آنان و بنیانهای ایجادشده مشخص شود.
شخصیت «تقی زاده» در دوران مشروطه چه اقدامات و فعالیتهایی داشت که بهعنوان شخصیت محوری آن معرفی میشود؟
تقی زاده یک روحانی و همچنین یک روحانی زاده بود، پدرش بسیار مورداحترام مردم تبریز بود و شخصی عالم و وارسته بهحساب میآمد، اما فرزندان این عالم هرکدام روحیه و شیوهای متفاوت داشتند که «سید حسن تقی زاده» با هرکدام از آنان تفاوت ویژه داشت و این فرد با راه و روش پدر خود موافق نبود و زمانی که مخالفت پدر را در برابر فراگیری دانشهای نوین دید، مخفیانه به یادگیری آنان پرداخت و درنهایت بعد از فوت پدر بهنوعی رها شد و به سمت غربگرایی و لیبرالیسم که مطلوبش بود، گرایش یافت.
تقی زاده افکار غربگرایی، لیبرالیسم و مدرنیته را از میرزا ملکم خان و عبدالرحیم طالبوف آموخت و از دوران جوانی به تبلیغ این مسائل در تبریز پرداخت و سپس به خارج از کشور رفت و با آغاز مشروطه به کشور بازگشت و به نمایندگی این شهر انتخاب شد و زمانی که وارد مجلس شد، خود واقعیاش را نشان داد و فاصله جدی خود با منش خانوادگیاش عیان شد.
تقی زاده فردی غربگرا، شیفته مشروطه انگلیسی و ... بود و در دوران مشروطه محرک اصلی بسیاری از حوادث و ترورها شد و گروههای ترور متعدد تشکیل داد که یکی از گروههای وی نقش اصلی را در ترور اتابک ایفا کرد که درمجموع میتوان گفت، «تقی زاده» بهنوعی بنیانگذار تروریسم است علیرغم اینکه حرف از حقوق بشر میزد، در عمل بسیار وحشیانه عمل میکرد.
تقی زاده در ترور شیخ فضلالله نوری و حتی ترور شخص محمدعلی شاه نقش اصلی را ایفا کرد و در این دوران در تحریک مشروطه خواهان و مخالفان آنها بسیار تأثیرگذار بود بهنوعی که با هر ترور، گروههای مختلف بهرهبرداری لازم خود را میبردند.
با توجه به تحقیقات گستردهای که پیرامون انقلاب مشروطه داشتید، مقایسهای پیرامون این انقلاب با انقلاب اسلامی داشته باشید و نقاط اشتراک و تفاوت آنها را بفرمایید.
انقلاب اسلامی پدیده منحصربهفردی است که نمیتوان آن را با دیگر انقلابها مقایسه کرد، زیرا انقلابهای دیگر هرکدام از بستر و تفکر غرب نشأت میگرفت، انقلاب فرانسه، شوروی یا مشروطه همگی در بستر تفکر غرب شکل گرفت، اما انقلاب اسلامی از تفکری دیگری برخاسته بود که تفاوتهای متعددی هم در ماهیت و شیوه، با این انقلابها داشت.
در انقلاب مشروطه بسیار خشن رفتار شد به طوریکه امان مردم بریده شد، آنها بنا داشتند بر تمام ایران حاکم شوند که با ابزارهای تبلیغی نیز موفق شدند این تسلط را ایجاد کنند، زیرا در آن دوران افراد مذهبی تسلطی بر ابزارهای تبلیغی نداشتند که موجب شد یک شکست تبلیغی بخورند درحالیکه تعداد جمعیتی آنها بیشتر بود، درمجموع مشروطه خواهان به قول شیخ فضلالله نوری، ۵ هزار نفر بودند.
این گروهها علیرغم آنکه تعداد نفرات کمتری داشتند با استفاده از ابزارهای رسانهای توانستند که مشروطه را منحرف کنند، زیرا در ابتدا مشروطه، نهضت عدالتخواهانه دینی بود و این گروهها اسم مشروطه بر آن نهادند. این انقلاب از ابتدا به دنبال اهداف اسلامی بود، اما این گروهها راهزنی کردند و به دلیل تسلط بر تبلیغات نوع جدید و ترور توانستند این جریان را برای خود کنند. این انقلاب با انقلاب اسلامی ایران که ۹۸ درصد مردم را همراه خود داشت بسیار متفاوت است.
چه عوامل و رخدادهایی موجب شد که نهضت عدالتخواه دینی که به دنبال اهدافی اسلامی بود، منحرف شود و به مشروطه و رویکردی غربگرایانه مبدل شود و آیا این عوامل امروز انقلاب اسلامی را هم تهدید میکند؟
بر اساس تحقیقات و مطالعات تاریخی که داشتهام، مهمترین عامل انحراف آن جریان، غربگرایی و تفکرات لیبرالیستی است که این عامل امروز نیز انقلاب اسلامی را تهدید میکند. بعد از دهه نخست انقلاب اسلامی کمکم رنگ لیبرالیست در انقلاب پررنگتر شده است و هر دولتی که بر سرکار آمده است، رنگ غربگرایانه اش بیشتر شده است بهطوریکه امروز مشکل اصلی کشور اقتصاد و ... نیست، زیرا این مشکلات قابلحل است، اما تفکر لیبرالی چالش بزرگ امروز کشور بهحساب میآید که آینده نظام را تهدید میکند.
در جریان مشروطه نیز جریان غربگرا و لیبرالیست که اقلیت هم بودند، حاکمیت پیدا کردند و امروز نیز همان جریان با زور تبلیغات و رسانهها و همچنین هیاهوهای خاص این عصر تلاش دارند تا مجدداً بر اکثریت حاکمیت پیدا کنند.
با توجه به تجربهای که از دوران مشروطه برای کشور باقیمانده است، چه عواملی میتواند ماندگاری کشور را پسازاین چهلسالگی تضمین و ایجاد کند؟
در درجه اول باید بصیرت مردم را افزایش داد، زیرا بصیرت مانند نورافکن در مقابل افراد قرار میگیرد تا جریانها و حرکتها را بشناسد و اهداف واقعی و پنهانی جریانات را شناسایی کند که اگر این شناخت نباشد مردم دچار خسران میشوند.
مقایسه تاریخ و روند حرکتها و شعارها با دوران مشروطه بسیار مهم و اساسی است، باید بدانیم، افرادی که در آن دوران شعارهای غربگرایانه سر میدادند سرانجام به چه وضعیتی رسیدند و عاقبت افرادی که میگفتند اگر این وضعیت حاکم شود ایران گلستان میشود، به چه جاهایی رسید و درنهایت سرانجام کشور نیز به کجا رفت.
این افراد تنها به دنبال قدرت گرفتن بودند که درنهایت موجب شدند کشور ۷۰ سال عقب بماند و زیر یوق و سیطره غرب قرار گیرد که این فرصت از دست رفت و هیچ دستاوردی برای کشور باقی نگذاشت و در این مدت کشور نه استقلال، نه فرهنگ غنی و نه صنعت قوی داشت که اگر داشتیم انقلاب اسلامی ایجاد نمیشد، زیرا انقلاب شکل گرفت تا همین دستاوردها برای کشور حاصل شود.
متأسفانه امروز افرادی به دنبال آن هستند تا همان تفکر شکستخورده را که ایران را ۷۰ سال عقب نگه داشت زنده کنند و با بزکهای امروزی تحویل نسل جدید دهند تا کشور دوباره به همان مسیر رود که این امر ارتجاع به دورهای است که هیچ دستاوردی نداشت.
عملکرد دولت فعلی را با توجه به تحقیقات خود در دوران مشروطه ارزیابی کنید؟
وضعیت و منش دولت فعلی روشن و عیان است و بهنوعی در روند لیبرالیست و غربگرایی این دولت سرآمد و پیش روست بهطوریکه مسئولان این دولت به دنبال عادیسازی روابط با دشمن و کنار آمدن با آنها هستند و توجهی به استعدادها و توانمندیهای داخلی ندارند که نشان میدهد این دولت همان مسیر و روش جریانهای انحرافی دوران مشروطه را در حال پیمودن است یعنی همان مسیر شکستخورده قبلی را در حال طی کردن است و هرروزی که میگذرد روش و منش خود را عیانتر و بیرودربایستیتر بیان میکند.
در این ۴۰ ساله انقلاب اگر مسئولان گرایشی به تفکر غربی داشتند مخفیانه و در لفافه طرح میکردند، اما امروز دولتمردان فعلی عیانتر به این موضوع میپردازند و حتی برخی باافتخار میگویند که ما لیبرال هستیم و بنا داریم لیبرالیست را پیاده کنیم و این فاجعهای برای انقلاب است.
یکی از اهداف انقلاب جارو کردن تفکر جریان غربگرایی بوده است حال رشد آن تفکر در درون این انقلاب فاجعه و چالش است.
نکته پایانی ...
انقلاب با تمام موانع داخلی و خارجی همینکه تاکنون ماندگار بوده است، خود دستاورد و معجزهای بزرگ است، کشوری که بتواند خود را در میان گرگهای زمانه، تهدیدها و جریانهای دشمنانه داخلی حفظ کند، پیروزی بزرگی به دست آورده است که درعینحال این انقلاب در عرصههای دیگر نیز موفقیتها و دستاوردهای متعددی داشته است.
انقلاب یک اراده الهی پشت سرخود دارد و به دنبال یک تغییر الهی است و هرکس نخواهد با این تغییر الهی همراه شود، به نظر بنده منکوب خواهد شد و درنهایت قطعاً انقلاب پیروز خواهد شد و روسیاهیاش برای مخالفان و دشمنان و افرادی که انقلاب را در آن برهههای حساس تنها میگذارند، باقی خواهد ماند و این اراده و تقدیر الهی است.
منبع: فرهنگ سدید
انتهای پیام/