به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اصغر زارعی کارشناس مسائل غرب آسیا طی یادداشتی برای روزنامه فرهیختگان نوشت: سران تعدادی از کشورهای عربی که در زمره دیکتاتوریهای جهانی دستهبندی میشوند، به خاطر نداشتن پشتوانه مردمی که ضامن امنیت یک کشور و دولت است، به دنبال آن هستند که با در پیش گرفتن روند سازش با رژیمصهیونیستی توجه غرب و در راس آن آمریکا را به دست بیاورند.
این دیکتاتوریها در دور جدید تلاشهایشان برای حفظ حکومتهای سلطنتی و ریاستجمهوریهای مادامالعمر به دنبال اجرای طرح «معامله » قرنهستند که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به آنها دیکته کرده است. اجرای «معامله قرن» البته به این سادگیها نیست و در بسیاری از کشورها میتواند به بروز اعتراضات گسترده مردمی منجر شود. دیکتاتورهای عربی نمیخواهند مانند انورسادات گلوله نظامیان مسلمان پایاندهنده دوران خوش حکومتشان شوند. این سلاطین چندی است با احتیاط بسیار زیادی پروژه حساسیتزدایی از رابطه با رژیم صهیونیستی را شروع کردهاند تا از این به بعد بهتر بتوانند غرب و سرپل آن در غرب آسیا یعنی رژیم صهیونیستی را پشتیبانی کنند.
اهمیت این دیکتاتوریها برای غرب تا این حد است که ترامپ در اوج فشارهای پرونده قتل «خاشقجی» روزنامهنگار سعودی و درحالی که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در گزارش خود مقامات سعودی را مسئول قتل خاشقجی دانسته بود، اعلام کرد ثبات عربستان سعودی برای حفظ موجودیت رژیم صهیونیستی حیاتی است، روابط میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی پس از پیمان ننگین سازش در سال ۱۹۷۸ در زمان ریاستجمهوری انورسادات بر مصر آغاز شد.
پس از آن شاهد فشارهای سنگین لابی صهیونیستی در ایالات متحده، اروپا و برخی کشورهای عربی بودیم که تدریجا نهتنها سرزنش و نکوهش مصر، کنار گذاشته شد بلکه دیگر کشورهای عربی بهخصوص عربستان سعودی نیز به تدریج روابط پنهانی را با مسئولان رژیم صهیونیستی آغاز کردند. این روابط هرچه جلوتر آمد پیچیدهتر و گستردهتر شد. اکنون این روابط در حال علنی شدن است و برخی خاندانهای سلطنتی منطقه با فشار آلسعود و کشورهای اروپایی و آمریکا روابط خودشان را با رژیم صهیونیستی گسترش بیشتری دادهاند. سفر غیرمترقبه بنیامین نتانیاهو به عمان و دیدار با سلطان قابوس پادشاه و سفر وزرای صهیونیست به امارات از جمله این تلاشها برای عادیسازی روابط است.
عربستان با اقداماتی که در سالیان اخیر برای همسوسازی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی در دستور کار قرار داد، موفق شد نیابتا روابط کشورهای عربی- اسلامی را با رژیم صهیونیستی سروسامان دهد. این روزها که اتحادیه عرب بهعنوان بزرگترین اتحادیه منطقه با بیش از ۲۲ کشور عضو - به غیر از دو سه کشور- روابطشان را با رژیم صهیونیستی بهبود بخشیدهاند و درصدد گسترش آن نیز هستند، عربستان سعودی نقشی بسیار حیاتی و تاثیرگذار در تحکیم موقعیت و حمایت از رژیم صهیونیستی در منطقه داشته است و با بسیاری از تهدیدها و نگرانیهای جدیای که متوجه امنیت و بقای این رژیم در منطقه بوده، نیابتی وارد نبرد شده است. بحرانسازی در سوریه، عراق و لبنان نمونههای اقدامات عربستان برای تضمین امنیت تلآویو است. رژیم آلسعود میتوانست این سرمایهگذاری را برای تضعیف و از بین بردن رژیم صهیونیستی به کار گیرد، ولی متاسفانه ظرفیتهای جهان اسلام را تبدیل به جنگهای گسترده و برادرکشی در سوریه، عراق، یمن کردهاند. این مساله باعث شد رژیم صهیونیستی حداقل چند سال نگرانی شدیدی درباره امنیت و ثباتش نداشته باشد.
در این مسیر یک نکته وجود دارد و آن اینکه همچنان نقش اول مقابله با محور مقاومت را عربستان و برخی دولتهای متحد آن در منطقه برعهده گرفتهاند. متاسفانه آلسعود همچنان سنگر اول حمایت از رژیم صهیونیستی است. این بالاترین خدمتی است که رژیم آلسعود در جهت دفاع از منافع آمریکا، اتحادیه اروپا و بهخصوص رژیم صهیونیستی در منطقه انجام میدهد. اما خوشبختانه این هزینهها برای رژیم صهیونیستی نتیجه عکس داده است. شکلگیری و تقویت مقاومت در منطقه بزرگترین خطر برای بقای رژیم صهیونیستی است. اگر روزی توطئه در سوریه، با هدف تضمین امنیت رژیم صهیونیستی بحران شکل گرفت، این پروژه بر ضد امنیت این رژیم تبدیل شده است.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/