کاظم چلیپا گفت: دولت باید در حراج شرکت کند و خیلی از آثار فاخر هنری را بخرد و در موزه‌ها به نمایش بگذارد.

کاظم چلیپا هنرمند نقاش که با اثری از مجموعه «باغ سوخته» در دهمین دوره حراج تهران حضور دارد، معتقد است که حراج تهران توانسته ارزش مادی آثار هنرمندان را مشخص کند و اظهار امیدواری کرد که اقتصاد هنر در طول سال به صورت جدی و ساختارمندی مورد بررسی و توجه قرار بگیرد.

این هنرمند درباره سبک کارهای خود به خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: به طور کلی کارهایم در سه دوره تقسیم‌بندی می‌شوند؛ دوره اول متأثر از انقلاب و فضای جنگ بود و دوره دوم هم با توجه به اینکه پدرم نقاش سنتی و قهوه‌خانه‌ای بود، به سبک سنتی بازگشتم. البته این سبک هیچ‌گاه از ذهن من خارج نشده بود، چراکه در اصل نقاشی را در فضای سنتی نقاشی‌های پدرم آموخته‌ام.

او دوره آخر کارش را متأثر از جهان امروز برشمرد و یادآور شد: مجموعه «باغ سوخته» در همین دوره کار شده است. در واقع می‌توان گفت مجموعه «باغ سوخته» نگرانی‌های مرا نسبت به جهان امروز و محیط زیست نشان می‌دهد. از طرفی دیگر در این دوره می‌خواستم آثارم به گونه‌ای باشد که علاوه بر برقراری ارتباط با فرهنگ‌های گوناگون کشور، بتواند به دنیای خارج  نیز راه پیدا کند.

چلیپا در توضیح دغدغه‌های اصلی خود درباره آثاری که در سال‌های اخیر آنها را خلق کرده است، گفت: امروزه مردم جهان متوجه نیستند که در حال نابودی محیط اطرافشان هستند و شاید بتوان گفت که در آینده دغدغه بزرگ جهان همین مساله محیط زیست انسان‌ها خواهد بود. در این میان باید بتوانیم امید به زندگی را در خودمان نگاه داریم.

وی افزود: پدرم هنرش را در نقاشی‌ها و قلمش به نمایش گذاشته بود. با وجود آنکه در آخر عمر خود یکی از چشمانش را از دست داد و نمی‌توانست کار کند، اما همچنان امید به زندگی و کار کردن داشت و می‌خواست این حس را در درون خودش بیدار نگاه دارد. به طور کلی انسان‌های زیادی ممکن است حاصل سال‌ها تلاششان را به ناگاه از دست بدهند، اما هنوز ایستاده‌اند و این ایستادگی آنها نشان از گذشته پُربارشان دارد.

این هنرمند درباره سبک کاری حرفه‌ای خود اظهار کرد: شیوه کارم بیشتر ترانسپرانت است که مقداری به جلوه‌های رنگ کشیده شده است. این شیوه تا اندازه‌ای پیچیده و در نقاشی‌های غرب مرسوم است که مشکل می‌توان به آن رسید. اثری هم که به این دوره از حراج تهران فرستاده‌ام مربوط به دوره آخر، در همین سبک و از مجموعه «باغ سوخته» است که در سال ۸۷ کار شده است.

چلیپا همچنین با تاکید بر اهمیت پیشرفت اقتصاد هنر در ایران، بیان کرد: یکی از بحث‌های مهم در هنرهای تجسمی کشورمان داشته‌های سنتی ماست. خیلی از کلکسیونرهایی که داشته‌های سنتی ارزشمندی دارند و حتی تمایل دارند که این آثار را در موزه‌های سنتی به عرصه نمایش  بگذارند، دوست دارند بهایی را که پرداخته‌اند به دست آورند. بر همین اساس معتقدم که آثار سنتی نیز نیازمند یک حراج سنتی ساختارمند و برنامه‌ریزی شده همانند حراج تهران است.

وی ادامه داد: بزرگ‌ترین کاری که حراج تهران انجام داده، این است که ارزش کار هنرمندانی که سال‌ها زحمت کشیده اند را مشخص می‌کند. ممکن است هنرمندی منزوی بوده و جایگاه اجتماعی مناسبی هم به او داده نشده باشد، اما حراج تهران توانسته است فارغ از این موضوع ارزش مادی کار آن هنرمند را مشخص کند و به عنوان مثال اعلام کند که ارزش این اثر فلان هنرمند، 100 میلیون تومان نیست و 1 میلیارد تومان است. البته در مورد ارزش‌های هنری، جایگاه هنرمند و ساختار هنری آثار معاصر و مدرن ایران به تفصیل صحبت شده است.

این هنرمند یادآور شد: کسانی که سال‌ها آثار فاخر هنرهای تجسمی را جمع‌آوری کرده بودند، به واسطه حراج ارزش کارشان معلوم شد. اما در این میان باید به این نکته نیز توجه کرد که این گردش اقتصادی باید در طول سال و در جامعه هنری پویاتر باشد. یکی از خروجی‌های حراج تهران ارزش‌گذاری داشته‌های هنری برای نسل بعد است، اما نسل بعد کجا می‌تواند این آثار را ببیند؟ بنابراین دولت باید در حراج شرکت کند و خیلی از آثار فاخر را خریداری کند و در موزه‌هایی نه فقط در تهران بلکه در استان‌های دیگر نیز به عرصه نمایش بگذارد.

وی افزود: درست است که آثار برخی از هنرمندان مدرن در موزه هنرهای معاصر وجود دارد، اما باید در شهرهای دیگر ایران که در سال‌های اخیر پیشرفت کرده‌اند و جمعیت زیادی هم دارند، موزه‌هایی با گنجینه‌های غنی راه‌اندازی شود. البته این نگاه باید در سطح خاورمیانه نیز وجود داشته باشد. ایران در خاورمیانه از لحاظ هنری همانند نگین انگشتری است و آثار هنری ارزشمندی را از لحاظ محتوا، موضوع و تکنیک دارد. هنرمندان ایران از نسل قدیم تا نسل جدید تقلیدی کار نمی‌کنند و می‌دانند که چه می‌خواهند.

چلیپا با تأکید بر لزوم فرهنگ‌سازی در حوزه‌‌های هنری، خاطرنشان کرد: به غیر از فیلم «کمال‌الملک» چند آثار نمایشی دیگر با موضوع زندگی هنرمندان ساخته شده است؟ یا تاکنون دیده‌اید که در فضاهای داخلی فیلم ها تابلوی خوب و فاخری نصب شده باشد؟ این درحالی است که باید ارزش آثار هنری را تبلیغ کرد تا مردم به این آثار علاقه‌مند شوند و به دنبال خرید آثار هنری بروند؛ اما به غیر از حراج تهران چه نهاد یا موسسه دیگری این کار را انجام می‌دهد؟

وی در پایان خاطرنشان کرد: باید بررسی کرد که اقتصاد هنر در کشورهای پیشرفته جهان چه راهکارهایی دارد و گردش‌های مالی که برای یک تابلو رخ می‌دهد، کجا به نفع هنرمند قرار می‌گیرد. متاسفانه ما هیچ نشریه‌ای در زمینه اقتصاد هنر نداریم. به هر حال این تعداد دانشجو که در رشته‌های هنری فارغ التحصیل می‌شوند، نیاز به نشریه‌ای تخصصی دارند که بدانند چطور باید درآمدزایی کنند. این نشریه باید در زمینه اقتصاد هنر در کشورهای پیشرفته تحقیق کند و با توجه به آن راهکارهایی را مناسب با ایران ارائه بدهد.

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.