به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،ابومحمد حسن بن علی عسکری علیهما السّلام (۲۳۱ یا ۲۳۲ - ۲۶۰ ه. ق) یازدهمین امام شیعیان است. ایشان فرزند امام هادی علیه السلام است و پس از شهادت پدر بزرگوارشان در سال ۲۵۴ به امامت رسیدند. سالهای امامت ایشان در شهر سامرا و غالبا تحت کنترل شدید خلفای عباسی سپری شد به نحوی که ارتباط آن حضرت با شیعیان بسیار محدود و تنها به وسله وکیلان خاص آن حضرت بود.
آن حضرت در سال ۲۶۰ هجری به وسیله زهری که به دستور معتمد عباسی به ایشان خورانده شد به شهادت رسیدند. ایشان پدر حجت خدا بر زمین، امام زمان عجل الله فرجه الشریف هستند.
۱- هلاکت در ریاست و افشاگری
«دَعْ مَنْ ذَهَبَ یَمینًا وَ شِمالاً، فَإِنَّ الرّاعِىَ یَجْمَعُ غَنَمَهُ جَمْعَها بِأَهْوَنِ سَعْى وَ إِیّاکَ وَ الاِْذاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّیاسَةِ، فَإِنَّهُما یَدْعُوانِ إِلَى الْهَلَکَةِ.»:
آن که را به راست و چپ رود واگذار! به راستى چوپان، گوسفندانش را به کمتر تلاشى گِرد آوَرَد. مبادا اسرار را فاش کرده و سخن پراکنى کنى و در پى ریاست باشى، زیرا این دو، آدمى را به هلاکت میکشانند.
۲- دوستی نیکان و دشمنی بدان
«حُبُّ الاَْبْرارِ لِلاَْبْرارِ ثَوابٌ لِلاَْبْرارِ، وَ حُبُّ الْفُجّارِ لِلاَْبْرارِ فَضیلَةٌ لِلاَْبْرارِ، وَ بُغْضُ الْفُجّارِ لِلاَْبْرارِ زَیْنٌ لِلاَْبْرارِ، وَ بُغْضُ الاَْبْرارِ لِلْفُجّارِ خِزْىٌ عَلَى الْفُجّارِ.»:
دوستى نیکان به نیکان، ثوابست براى نیکان؛ و دوستى بدان به نیکان، فضیلت است براى نیکان؛ و دشمنى بدان با نیکان، زینت است براى نیکان؛ و دشمنى نیکان با بدان، رسوایى است براى بدان.
(تحفالعقول، ص۵۱۷)
۳- خنده بیجا:
«مِنَ الْجَهْلِ أَلضِّحْکُ مِنْ غَیْرِ عَجَب. «خنده بیجا از نادانى است.
(تحفالعقول، ص۵۱۷)
۴- پلیدی خشم
«الْغَضَبُ مِفْتاحُ کُلِّ شَرٍّ.»:
خشم و غضب، کلید هر گونه شرّ و بدى است.
۵- ویژگیهای شیعیان
«شیعَتُنا الْفِئَـةُ النّاجِیَةُ وَالْفِرْقَةُ الزّاکِیَةُ صارُوا لَنا رادِئًا وَصَوْنًا وَ عَلَى الظَّلَمَةِ أَلَبًّا وَ عَوْنًا سَیَفْجُرُ لَهُمْ یَنابیعُ الْحَیَوانِ بَعْدَ لَظْىِ مُجْتَمَعِ النِّیرانِ أَمامَ الرَّوْضَةِ.»
پیروان ما، گروه هاى نجات یابنده و فرقه هاى پاکى هستند که حافظان [آیین]ما هستند و ایشان در مقابل ستمکاران، سپر و کمک کار ما [هستند]. به زودى چشمه هاى حیات [منجىِ بشریّت]بعد از گدازه توده هاى آتش! پیش از ظهور براى آنان خواهد جوشید.
۶- نا آرامی کینه توزی: ««أقَلُّ النّاسِ راحَةً أَلْحُقُودُ.
کینه توز، ناآرامترینِ مردمان است.
(تحفالعقول، ص۵۱۹)
۷- دوست نادان
«صَدیقُ الْجاهِلِ تَعَبٌ.»:
دوست نادان، مایه رنج است.
۸- بهتراز حیات و بدتر از مرگ
«خَیْرٌ مِنَ الْحَیاةِ ما إِذا فَقَدْتَهُ أَبْغَضْتَ الْحَیاةَ وَ شَرُّ مِنَ الْمَوْتِ ما إِذا نَزَلَ بِکَ أَحْبَبْتَ الْمَوْتَ.»:
بهتر از زندگى چیزى است که، چون از دستش دهى، از زندگى بدت آید، و بدتر از مرگ چیزى است که، چون به سرت آید مرگ را دوست بدارى.
(تحفالعقول، ص۵۲۰)
۹- نعمت بلا
«ما مِنْ بَلِیَّة إِلاّ وَ لِلّهِ فیها نِعْمَةٌ تُحیطُ بِها.»:
هیچ بلایى نیست، مگر این که در آن از طرف خدا نعمتى است.
(تحفالعقول، ص۵۲۰)
۱۰- اکرام بدون افراط
«لا تُکْرِمِ الرَّجُلَ بِما یَشُقُّ عَلَیْهِ.»:
هیچ کس را طورى اکرام مکن که بر او سخت گذرد.
۱۱- تواضع و فروتنی
«ألتَّواضُعُ نِعْمَةٌ لا یُحْسَدُ عَلَیْها.»:
تواضع و فروتنى، نعمتى است که بر آن حسد نبرند.
(تحفالعقول، ص۵۲۰)
۱۲- سختی تربیت نادان
«رِیاضَةُ الْجاهِلِ وَ رَدُّ المُعْتادِ عَنْ عادَتِهِ کَالْمُعْجِزِ.»:
پرورش دادن نادان و ترک دادن معتاد از عادتش، مانند معجزه است.
(تحفالعقول، ص۵۲۰)
۱۳- کلید تمام گناهان
«جُعِلَتِ الْخَبائِثُ فى بَیْت وَ جُعِلَ مِفْتاحُهُ الْکَذِبَ.»:
تمام پلیدىها در خانه اى قرار داده شده و کلید آن دروغگویى است.
(بحار الانوار ج۷۸، ص۳۷۷)
۱۴- چشم پوشی از لغزش و یادآوری احسان: «جُعِلَتِ الْخَبائِثُ فى بَیْت وَ جُعِلَ مِفْتاحُهُ الْکَذِبَ.»
تمام پلیدىها در خانه اى قرار داده شده و کلید آن دروغگویى است.
(بحار الانوار ج۷۸، ص۳۷۷)
۱۵- مدح نالایق: «مَنْ مَدَحَ غَیْرَالمُسْتَحِقِّ فَقَدْ قامَ مَقامَ المُتَّهَمِ. ِ»
هر که نالایقى را ثنا گوید، خود در موضعِ اتّهام قرار گیرد.
۱۶- انس با خدا: «مَنْ آنـَسَ بِاللّهِ إِسْتَوْحَشَ مِنَ النّاسِ»
کسى که با خدا مأنوس باشد، از مردم گریزان گردد.
۱۷- خرابی منارهها و کاخها: «إِذا قامَ الْقائِمُ أَمَرَ بِهَدْمِ الْمَنائِرِ وَ الْمَقاصیرِ الَّتى فِى الْمَساجِدِ. ِ»
هنگامى که قائم (علیه السلام) قیام کند، دستور به خرابى منارهها و کاخ هاى مساجد دهد.
(الغیبةللشیخالطوسی، ص۱۳۳)
۱۸- ادبی بسنده: «کَفاکَ أَدَبًا تَجَنُّبُکَ ما تَکْرَهُ مِنْ غَیْرِکَ. َ»
در مقام ادب براى تو همین بس که آنچه براى دیگران نمی پسندى، خود، از آن دورى کنى.
(مسند الامامالعسکرىعلیه السلام، ص۲۸۸)
انتهای پیام/