به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ همزمان با اربعین شهادت حضرت سیدالشهدا (ع)، سرودههای شاعران کشورمان را در وصف مصیبت اهل بیت (ع) در زیر بخوانید؛
فاتح شـام بلایم یا حسین
زائر کرب و بلایم یا حسین
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
شام شد مبهوت ظالم سوزیم
معجـــرم شــد پرچــم پیــروزیم
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
من زبان را تیغ لا کردم حسین
شام را کرب و بلا کردم حسین
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
در اسارت استقامت کردهام
شام را صبـح قیـامت کردهام
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
خیــز و استقبــال کـن از خواهـرت
هرچه میپرسی مپرس از دخترت
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
بر سـر نی هم زبانم میشدی
با سر خود سایهبانم میشدی
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
من چهل منزل کتک خوردم حسین
تــا کـه پیغــام تــو را بـــردم حسین
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
پاشو پاشو برادر مسافرت رسیده
بعد تو خواهر تو یه روز خوش ندیده
میخوام پیشت بمونم روضه برات بخونم
حسرت گریه کردن رو قلب ما گذاشتن
خواستم عزا بگیرم برای تو نذاشتن
حالا عزا میگیرم خودم برات میمیرم
با گریه روی قبرت آب فرات میپاشم
رمق نداره زانوم نمیتونم که پاشم
جونم رسیده بر لب برس به داد زینب
کسی وصالی مثل وصال ما ندیده
بیاد یه قد خمیده دیدن سر بریده
یادته تا رسیدم حنجرت و بوسیدم
مگو که با خجالت خواهر چرا مینالی
شد گریه کردن آزاد جای رقیه خالی
من چارهای نداشتم بچه تو جا گذاشتم
پاشو بگو برادر چی سر ما آوردن
هر جوری که تونستن آبرومون و بردن
دستم و تا که بستم غرورم و شکستن
شکایتم ز شام و محله یهوده
به جون تو تمام پیکر ما کبوده
چه صحنهها که دیدم حسین دیگه بریدم
اشک است همدم دلِ هجران کشیدهها
آخر سپید شد به ره تو چه دیدهها
روزی اشک ما همه در چشمهای توست
ای ناله دارِ تنگِ غروب و سپیدهها
تو ناز کن لیلی خیمه نشینِ عشق
نازِ تو میکشند گریبان دریدهها
میگفت: عاشقی که تو را در بغل گرفت
مائیم و اشک حسرتی و این شنیدهها
آرامِ جانِ فاطمه برگرد از سفر
چشم انتظار تو همه قامت خمیدهها
ای کاش امشبی که رویِ سویِ کربلا
ما را دعا کنی وسط برگزیدهها
تا میشویم لحظهای دلتنگ کربلا
دل را حرم کنیم به این اشک دیدهها
ره وا کنید قافله سالار میرسد
زینب برای دیدن دلدار میرسد
غریبی، بیکسی، منزل به منزل
خبر دارد ز حالم چوب محمل
چهل روز است در سوز و گدازم
فقط خاکستری جا مانده از دل
چه بارانی دو چشم آسمان است
چه طوفانی دل این کاروان است
کنار قبر سالار شهیدان
همه جمعند و زینب روضه خوان است
شبیه آتش است این اشک خاموش
که میبارد ز چشمان عزاپوش
رباب است این که با لالایی خود
کنار خیمهها رفته ست از هوش
کاروان اربعینیها سلام
خاندان خستهی مولا سلام
ای حرمهای خدا خوش آمدید
محترمهای خدا خوش آمدید
خسته اید از راه طولانی همه
دسته گلهای بنفش فاطمه
ای سواران، این دیاری آشناست
یادتان میآید، اینجا کربلاست
بار بگشایید و خیمه بر کنید
از فرات ای تشنگان لب تر کنید
ای ریاحین حسین فاطمه
از سر ناقه چرا بی واهمه
خویشتن را اینچنین میافکنید
مثل برگی بر زمین میافکنید
کیست این بانو، خمیده میدود
چادر خود را کشیده میدود
میدود سمت مطاف عالمین
تا بگیرد در بغل قبر حسین
کیست این، با شور و ناله آمده؟
پیش مولا بی سه ساله آمده
این زنی که نیمه جانش بر لب است
زینب است و زینب است و زینب است
او علی و فاطمه، او مجتباست
در عزاداری مقدم بر شماست
تا که بانو سوز دل آغاز کرد
عقدهها را از گلوها باز کرد
کربلا را داد شور دیگری
کرد آن زهرا جبین نوحه گری
ای برادر خواهرانت را ببین
خیز از جا دخترانت را ببین
دختران پای تا سر سوخته
خواهران مو و معجر سوخته
این عزاداران که ناکام آمدند
مستقیم از کوفه و شام آمدند
گریه بر غمهات ای سالار دین
در گلوشان حبس شد یک اربعین
خیز از جا اشکها را پاک کن
در کنار خویش ما را خاک کن
بعد تو ای شاهراه زندگی
ای امید و تکیه گاه زندگی
روز و ماه و سال ما را میکشد
روضه گودال ما را میکشد
روضه افتادنت از پشت زین
روضه افتادنت روی زمین
تیر بود و تیغ بود و سنگ بود
لشکری با پیکرت در جنگ بود
کار دشمن با تنت بالا گرفت
بس که نیزه در وجودت جا گرفت
ظهر عاشورا برایم شد سیاه
تا که شمر آمد میان قتلگاه
عرش بود آن لحظه در جوش و خروش
یا بُنَیَّ میرسید آنجا به گوش
روبروی چشمهای مادرت
شد جدا از پیکر پاکت، سرت
غم تا غم یار است، از غم خیر دیدیم
از گریه و از آه و ماتم خیر دیدیم
هر وقت دم دادیم تو بر ما دمیدى
ما بین دم دادن دمادم خیر دیدیم
ما در همین عالم به لطف روضه تو
اندازه خیر دو عالم خیر دیدیم
ماه خدا جاى خودش را دارد، اما
ما بیشتر ماه محرم خیر دیدیم
از جاى جاى کربلا که هیچ حتى
از عکس هاى کربلا هم خیر دیدیم
پشت و پناه کشور ما پرچم توست
لحظه به لحظه زیر پرچم خیر دیدیم
خیر کثیرى که خدا فرمود: گریه ست
آیا ازین گریان شدن کم خیر دیدیم؟!
ما گریه کن هاى تو با هم گریه کردیم
ما گریه کن هاى تو با هم خیر دیدیم
با یاد یک معصوم وقتى گریه کردیم
از چهارده معصوم دیدم خیر دیدیم
حج پیمبر را به پاى ما نوشتند
ما از رسول الله اعظم خیر دیدیم
گر رفت عاشورا ولیکن اربعین هست
ما از صفر مثل محرم خیر دیدیم
انتهای پیام/
بوسه بر رگهای خونین بار گردن میزند زینب
وای از چشمان پرخون ودلش امشب
وای از این داغ دل در سینة مادر
وای از گمگشتة خونینْ تنِ پرپر
وای از دستان پرآب و لب عطشان
وای از آن کودکان مضطر و نالان
وای از ببریدن دست گرفته مشک
وای از چشمان عطشانی (پر تیری) که ریزد اشک
وای از افتادن سرو علم بر دوش
وای از داغش شکسته پشت و خون در جوش
وای از مردی، بزرگی، عزم، از هیبت
وای از حجب و حیا، از شرم، از غیرت
وای وای از دامن زهرا و بغض یاس
وای وای از یا اخا ادرک اخاک عباس
وای از جنگیدن شش ماهه در آغوش
وای از رعد صدای گریة خاموش
وای از رسوایی باطل به دست حق
وای از این حقنمایی در مصاف حق
وای از تیر سه شعبه در گلوی عشق
وای از پاشیدن خونها بسوی عشق
وای از رزمی مثال حیدر کرّار
وای از آن سینة صد چاک پر اسرار
وای وای از سینهای در زیر زانویی
وای وای از زخمیِ محرابِ ابرویی
وای وای از خنجری بر روی نحر عشق
وای وای از خون جاری سوی نهر عشق
وای وای از سرخی شیب خضیب یار
وای وای از گونههای خاکی خونبار
وای از سمِّ سُتوران بر تن پاره
وای از دزدیدن پیراهن پاره
وای از قربانی و ذبح عظیم عشق
وای از سرمستی جان در شمیم عشق
وای از ذبح عظیم عالم امکان
وای از خون دل شاهنشه خوبان
وای وای از لشکرِ قوم لعین در صف
وای وای از کشتن یعسوب دین در طف
وای وای از کشتن یحیای دین بر تشت
وای از گستاخی این مردم بدبخت (سرمست)
وای وای از تازیانه بر تن پر تب
وای وای از داغ غربت، بر دل زینب
وای از طفل سه ساله، گمشده بر خاک
وای از نامردهای ظالمِ سفاک
وای از بیتابی سر در فراق تن
وای از قرآن ناطق بر سر آهن
وای وای از کاف و ها و یا و عین و صاد
وای وای از کربلا وز ربِّ بالمرصاد
وای وای از این هلاکت، از یزیدِ دون
وای وای از این عطش، از صبر دل در خون
وای وای از هدیة خون دلی آرام
وای وای از شام، وای از شام، وای از شام
وای وای از رومیان و حضرت داوود (ع)
وای از سفّاکی این مردم نابود
وای وای از خیزران بر دُرِّ دندانها
وای وای از تشت زرّین زیر گردنها
وای از کنج خرابه، تشنگی، سرما
وای از رأسی در آغوشی پر از غوغا
وای از بیتابی طفلی بدون باب
وای از خاموشی لب بر لب مهتاب
وای وای از ماتم کرّوبیان در عرش
وای وای از صبر زینب بر سرا و فرش
وای وای از آن شکمهای پر از فتنه
وای از رزق حلال مردم تشنه
وای وای از انتقام حق بدست یار
وای وای از انتقام قادرِ قهّار
وای وای از انتظار قائم قوّام
وای وای از گریة مهدی به صبح و شام