ماه محرم در ادبیات روایات ما و در مبانی شیعه از جایگاه رفیعی برخوردار است و بزرگان و عالمان و همچنین خود اهل بیت تاکید فراوانی بر تعظیم این ماه و به طور کلی عزاداری بر سیدالشهدا داشته اند. در گفتگو با حجت الاسلام محمود ریاضت به بررسی کارکردهای مجالس عزاداری و برخی آسیبهای آن پرداختیم. البته این کارشناس دینی معتقد است محرم فصل مناسبی برای آسیب شناسی نیست و باید بحث آسیبها را در بستر دیگری پیگیری کرد. متن زیر مشروح گفتگوی ما با این منبری هیئات مذهبی است.
*ماه محرم در معارف شیعه جایگاه رفیعی دارد. به عنوان مقدمه بحث جایگاه محرم سیدالشهدا را در سیر معرفتی ما در معارف شیعه تبیین بفرمایید.
میگویند که هدف از خلقت عالم، انسان بوده است. روایت میفرماید «خَلَقْتُ الْأَشْیآءَ لِأَجْلِک، وَ خَلَقْتُک لِأَجْلی» یعنی تمام اشیا را برای تو و تو را برای خود آفریدم. این روایت تفسیر همان آیهای است که میفرماید «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً».
هدف غایی خلقت خلیفه اللهی است. برای رسیدن به این هدف نیازمند وسیلهای به نام عبودیت هستیم. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» ما جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه بنده خدا باشند. عبودیت و بندگی وسیلهای است که انسان به آن هدف غایی که خلیفه اللهی است برسد.
سوال این است که ما چطور به این عبودیت دست پیدا میکنیم؟ میفرمایند شما مادامی که صاحب نفس مطمئنه نشوید نمیتوانید به مرحله عبودیت برسید.
شما مادامی که محرمی نشوید نمیتوانید صاحب نفس مطمئنه شوید. چون اطلاق خدا در قرآن «یَا أَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّة» به سرخیل محرمیها حضرت سیدالشهداست
میفرمایند شما مادامی که محرمی نشوید نمیتوانید صاحب نفس مطمئنه شوید. چون اطلاق خدا در قرآن «یَا أَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّة» به سرخیل محرمیها حضرت سیدالشهداست. امام صادق (ع) فرمودند: سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود قرائت کنید. زیرا این سوره، سوره امام حسین (ع) است. هر کس این سوره را قرائت نماید در روز قیامت در درجه امام حسین (ع) و همراه ایشان خواهد بود.
حضرت فرمود: بخاطر آیه «یَا أَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّة»؛ که مصداق اتم و اکمل نفس مطمئنه وجود امام حسین (ع) است. این روایت در همه تفاسیر ما ذیل سوره فجر آمده است؛ لذا برای اینکه صاحب نفس مطمئنه شویم تا به مقام عبودیت برسیم که به وسیله آن به مقام خلیفه اللهی برسیم، باید محرمی شویم. برای محرمی شدن باید دو گام برداریم یکی اینکه اول مَحرَم شویم و بعد مُحرِم.
محرم یک ماهی نیست که به صورت کارناوال بخواهیم یک سری برنامهها را برگزار کنیم. محرم مقطع زمانی نیست. محرم در سیر سلوکی انسان برای رسیدن به هدف در معارف ما جایگاه ویژهای دارد.
بیشتر بخوانید:از ورود کاروان امام حسین (ع) به سرزمینی با ۷ نام تا خریداری کل کربلا با یک شرط تاریخی !+فیلم
امیرالمومنین فرمودند: برای هر چیزی ظاهر و باطنی است. متاسفانه ما از باطن محرم بهره نمیبریم. ظاهر محرم تعظیم شعائر است. اما باطن محرم عبودیت محض است.
مرحوم مطهری میفرماید محرم یک سکه دو رو است. یک روی آن فاجعه و کشتار و خشونت و بی رحمی است، اما یک روی این سکه خیلی روشن و زیباست. آن جایی که از امام سجاد سوال میکنند که کجا به شما سخت گذشت فرمودند: شام. این ظاهر قضیه است. اما حضرت زینب (س) تعبیری دارند که در همین شام میفرمایند «ما رأیت الا جمیلاً» این باطن عاشوراست.
این عبارت تعبیر لطیفی در ادبیات عرب دارد. عربی قاعدهای دارد که میگوید اگر ما جملهای منفی بیاوریم و بعد از آن از «الا» استفاده کنیم، ما قبل و ما بعد «الا» در هم منحصر میشود مانند «لااله الاالله». اینجا «ما رأیت الا جمیلا» یعنی ندیدم جز زیبایی. یعنی آنچه دیدم زیبایی بود. این باطن عاشوراست.
*تصور برخی بر این است که هیئتهای عزاداری یک مسئله نوپدید است و حکومتها برای قوام خود روی به گسترش و تقویت آن آورده اند. در حالی که هیئتهای عزاداری پیشینهای دارد که به دوران خود اهل بیت باز میگردد. مروری بر پیشینه هیئتهای مذهبی و تاثیرات و کارکردهای آن در طول تاریخ برای شیعیان بیان بفرمایید.
سابقه بحث عزاداری برای شهید، به قبل از شهادت امام حسین (ع) باز میگردد. اصلاً قبل از خلقت عالم بحث عزاداری بر سیدالشهدا بوده است و اول جملهای که بر لوح محفوظ نگاشته شده بر طبق روایات روضه امام حسین است که «ان الحسین یقتل عطشانا»؛ لذا اولین روضه خوان خود خداوند بوده است.
پیامبر برای عموی خود حضرت حمزه دستور به اقامه عزا میدهند. در جنگ احد بدن حضرت حمزه تنها بود و مردم با دستور پیامبر به کنار بدن حضرت حمزه آمدند و شروع به عزاداری کردند. پس نفس گریه بر شهید و اقامه عزا جز شعائر دینی ماست.
اولین کسی که برای امام حسین (ع) جلسه روضه گرفته است خود پیامبر است. سیدبن طاووس در مقدمه لهوف این روایت را نقل میکند. امام حسین دو ساله یا سه ساله بودند که جبرئیل خبری برای پیامبر میآورد که حضرت خیلی ناراحت میشوند. میفرمایند مردم را خبر کنید و همه را به مسجد میآورند. از پیامبر سوال میشود که شما چرا اینقدر ناراحتید؟ حضرت میفرمایند که جبرئیل برای من خبری آورده که پسرم حسین (ع) را کنار شط فرات میکُشند.
آنجا پیامبر میفرماید «لقد بورک بولدی الحسین» من به پسرم حسین تبریک میگویم. پیامبر اولین کسی است که برای شهید تبریک میگوید. ما در پلاکاردهای شهدای دفاع مقدس از واژه تبریک و تسلیت استفاده میکردیم که این منشاء روایی دارد.
پیامبر ادامه میدهند که تبریک میگویم که خدا در عوض این شهادت سه چیز به او میدهد یکی استجابت دعا در قبه او و شفا در تربت او و ائمه در نسل او.
روایت میفرماید «فضجّ الناس بالبکاء فی المسجد، فقال النبیّ صلّی اللّه علیه و آله: أ. تبکون و لا تنصرونه» مردم شروع به گریه کردند که پیامبر فرمودند: گریه میکنید، ولی یاری اش نمیکنید.
باید گریه منجر به یاری شود اگر گریه منجر به یاری کردن سیدالشهدا نشود، یعنی منجر به توسعه راه و مرام امام حسین نشود، ارزشی ندارد
این مرز باریکی است که باید گریه منجر به یاری شود. وقتی امام زمان در زیارت ناحیه خطاب به امام حسین میفرماید اگر نبودم در کربلا یاری ات کنم به جای آن خون گریه میکنم. یعنی گریه باید جای یاری را بگیرد. اگر گریه منجر به یاری کردن سیدالشهدا نشود، یعنی منجر به توسعه راه و مرام امام حسین نشود، ارزشی ندارد.
اما چرا برخی مردم فکر میکنند که قصه عزاداری، حکومتی است؟ مشکل از جایی شروع شد که هیئات به ظاهر محرم چسبیدند و از باطن محرم غافل شدند.
رهبر انقلاب بر این نکته تاکید داشتند که قصه محرم و عاشورا سه رکن دارد. رکن اول منطق و تفکر است. رکن دوم حماسه و رشادت است و رکن سوم آن احساس و عواطف است. ایشان توصیه میکنند مواظب باشید منطق و تفکر و حماسه و رشادت تحت الشعاع عواطف و احساسات قرار نگیرد و یا فدای آن نشود.
الان به دو اصل اول پرداخته نمیشود و حتی برخی منبریها میگویند کار امام حسین عقلی نبوده است! و تفکر و منطق را میزنند و میگویند کار امام حسین (ع) کار دل است!
خود امام حسین میفرماید لا یَکمُلُ العَقلُ إلاّ بِاتِّباعِ الحَقِّ؛ عقل جز با پیروی از حق کامل نمیشود. بعد حضرت میفرماید کار من تبعیت از حق است. یعنی کار من یک خروجی دارد و باید منجر به تکمیل عقل شود.
در زیارت اربعین هم هشتاد کیلو متر پیاده میرویم تا آنجا بخوانیم «و بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ» کشته شدی برای اینکه من از جهل بیرون بیایم و عاقل شوم.
متاسفانه امروز خیلی از کسانی که در این عرصه افتاده اند از سواد محرم بی بهره اند؛ لذا به هر قیمتی میخواهند در و دیوار گریه کند!
*به نظر شما کارکردها و تاثیرات عزاداری سیدالشهدا در طول تاریخ تاکنون چه تطوراتی داشته است؟
ظاهر عزاداری هم بالاخره تاثیراتی دارد مثلا عزاداری تلطیف روحیه میکند و شور و هیجانی در جامعه ایجاد میکند. منتهی کارکرد عزاداری متعدد است. جنبههای فرهنگی، خانوادگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... را در بر میگیرد.
یکی از هجمههایی که به هیئات وجود دارد این است که چرا اینقدر هزینه میکنید و این را به محرومین و بی بضاعتها بدهید. این در حالی است که در کنار هیئتهای ما موضوع خیریه راه افتاده است و هزینهای که خیریه برای کمک به محرومین جمع میکند شاید دهها برابر هزینه است که در طول سال برای هیئات خرج میشود
ما در سطح کشور بیش از ۸۰ هزار هیئت داریم و اکثر آنها دارای خیریه هستند که به ایتام و محرومین رسیدگی میکنند، در موضوع زلزله کرمانشاه و قصه آب رسانی به آبادان و خرمشهر خیلی فعال بودند.
یکی از هجمههایی که به هیئات وجود دارد این است که چرا اینقدر هزینه میکنید و این را به محرومین و بی بضاعتها بدهید. این در حالی است که در کنار هیئتهای ما موضوع خیریه راه افتاده است و هزینهای که خیریه برای کمک به محرومین جمع میکند شاید دهها برابر هزینه است که در طول سال برای هیئات خرج میشود.
یکی از کارکردهای هیئات پیوست اجتماعی داشتن هیئات است که در دهه اخیر پررنگتر شده است. مثلا حسینیه اعظم زنجان خیریهای دارد به نام مهرانه که مجتمع عظیم درمانی برای بیماران سرطانی است. صفر تا صد هزینه این خیریه برای بیماران رایگان است.
حسینیه اعظم زنجان سال گذشته ۱۴هزار قربانی داشته است که بزرگترین قربانگاه بعد از مناست.
مردم این را نمیدانند. همه این کارها به صورت خیریه انجام میشود. درصد بالایی از مردم زنجان به این نتیجه رسیده اند که هزینه مراسماتی مثل شب هفت و شب چهلم اموات خود را به مهرانه بدهند. این کارکرد هیئت و عزای امام حسین است.
خیلی از هیئتها را میشناسم که خیریه گوشت و مرغ دارند. چون خیلی از خانوادهها نمیتوانند گوشت بخرند. اینها آمدند یک واحدی را در هیئت خود راه انداخته اند به نام قربانی اول ماه که هر کس میخواهد صدقهای بدهد یا قربانی بکند در قربانی کردن مرغ یا گوسفند مشارکت میکند. این گوشت هم به خانوادههایی که توان خرید گوشت ندارند داده میشود.
برخی از هیئات خیریه زیارت راه انداخته اند و در سال یک عده از کسانی که تا به حال زیارت امام رضا (ع) نرفته اند را به مشهد میفرستند.
شما اگر مجالس امام حسین (ع) را جمع کنید خیلی از این خیریهها هم جمع میشود.
*ما به حواشی جلسات و هیئات مذهبی زیاد پرداخته ایم به جای اینکه به اصل بپردازیم، در بازار داغ آسیب شناسی هیئات مذهبی خود این مسئله پرداختن به حواشی هم یک آسیب است، نظر شما در این مورد چیست؟ به طور کلی آسیب شناسی باید چگونه انجام شود؟
اولاً ما با این مسئله مواجه هستیم که نزدیک محرم که میشود هر سال یک عده به دنبال آسیب شناسی هیئات مذهبی اند و این مسئله خود یک آسیب است و هر کس به خود اجازه میدهد در این موضوع اظهار نظر کند. البته خود این عنوان درست نیست و مجلس اهل بیت آسیب ندارد، آنچه که ممکن است آسیب وارد کند معطوف به منِ سخنران یا مداح یا گرداننده هیئت است.
اما از طرف دیگر باید پذیرفت که امروز در فرهنگ عامه جامعه ما، هیئات ما دچار یک خرده فرهنگهایی شده اند که این در عامه مردم قابل پذیرش نیست و زننده است. این برای مجلس امام حسین نیست، بخاطر اعمال ماست.
۴۸ هزار هیئت در تهران داریم و امام حسین هر هیئتی با هیئت دیگر فرق دارد! مجالس امام حسین میخواهد دل ما را حسینی کند، اما اتفاقی که افتاده مهمترین آسیب این است که ما امام حسین (ع) را دلی کرده ایم.
الان با یک ملغمهای مواجه هستیم که همه نوع تعریفی از امام حسین ارائه میشود الا آن تعریفی اهل بیت از امام حسین دارند. ما به نقل فلان عارف و فلان خیاط و چلویی و گاندی و... اهمیت میدهیم و آن را به خورد مردم میدهیم در حالی که به قال الصادق و قال الباقر در این خصوص بی توجه ایم. به دنبال قال حافظ و قال مولوی و قال خیاط افتاده ایم
الان با یک ملغمهای مواجه هستیم که همه نوع تعریفی از امام حسین ارائه میشود الا آن تعریفی اهل بیت از امام حسین دارند. ما به نقل فلان عارف و فلان خیاط و چلویی و گاندی و... اهمیت میدهیم و آن را به خورد مردم میدهیم در حالی که به قال الصادق و قال الباقر در این خصوص بی توجه ایم. به دنبال قال حافظ و قال مولوی و قال خیاط افتاده ایم.
به نظر من باید از رشد بی رویه هیئات جلوگیری کنیم. الان ۴۸ هزار هیئت در تهران داریم که اینها سخنران میخواهند و ما این تعداد مبلغ نداریم.
مرحوم حاج آقا مجتبی تعبیر زیبایی داشتند. ایشان میفرمودند: حسین مداری با حسین پنداری متفاوت است. گاهی اوقات بعضیها پندارشان این است که امام حسینی اند. ایشان میفرمود: مواظب باشید امام حسینی که در ذهن شماست با امام حسینی که واقعیت دارد متفاوت نباشد. ایشان میفرمود: مردم کوفه امام حسینی در ذهنشان بود که با امام حسین حقیقی تفاوت داشت لذا گفتند او دین ندارد.
وقتی در ذهن مردم ما کرده اند که شما هرکاری میخواهید بکنید اگر گریه کنید به بهشت میروید، دیگر نمیتوانید این را بگویید امام حسین شب عاشورا به اصحاب فرمود: اگر کسی دین مردم را به گردن دارد نماند، چون اگر کشته شود برای او سودی ندارد.
بخش اول را همه میگویند، ولی بخش دوم را هیچ کس نمیگوید. سواد را به همین خاطر گفتم که افراط و تفریط نشود. بخش رجا گفته میشود که یک قطره اشک چه میکند، اما شرط آن گفته نمیشود. در معارف ما همه چیز مشروط است.
گردانندههای جلسات ما به جای اینکه مخاطب پسند حرف بزنند، باید خدا پسند حرف بزنند. ما متاسفانه دنبال این هستیم که با یک حرفهایی جلب محبوبیت مردم را بکنیم؛ لذا برخی حرفها را تقطیع میکنند و قبل و بعد آن را میزنند تا روایت خود را ارائه کنند.
*برخی در سالهای اخیر به دنبال این بودند که رویکرد انقلابی حرکت سیدالشهدا را تخطئه کنند و گفته شد حرکت امام حسین انقلابی نبود و حضرت از جایی که تهدید میشد خارج شد و اصلاً انقلاب در این نهضت معنی ندارد؛ لذا میخواستند این نهضت را از رویکرد انقلابی آن تهی کنند، پاسخ شما به این مسئله چیست؟
اولین حرف امام حسین (ع) این است که مثل منی با مثل یزید بیعت نمیکند و اگر چنین شود «علی الاسلام والسلام»، این خود یک حرکت انقلابی است. نتیجه این حرکت انقلابی سیدالشهدا هم عاشورا بود
نفس عدم بیعت امام حسین (ع) با یزید خودش یک حرکت انقلابی است. «هیهات مناالذله» کلمه امام حسین است که خودش یک حرکت انقلابی است. من با ظلم حاکم سازگاری ندارم.
کسانی که طرفدار بنی امیه بودند و هنوز هم هستند میخواهند بگویند امام حسین (ع) اول بیعت کرده و بعد خروج کرده است. کلمه خروج در زبان عرب موقعی استفاده میشود که بیعتی بوده و بعد خروج از آن رخ میدهد. مثلا خوارج اول بیعت کردند و بعد در نهروان خروج کردند.
مرحوم آیت الله علی دوانی میگفت که راوی این روایت «خرجت لطلب اصلاح امتی...» موثق نیست و این ساخته و پرداخته کسانی است که میخواهند ثابت کنند امام حسین خروج کرده است.
اولین حرف امام حسین (ع) این است که مثل من با مثل یزید بیعت نمیکند و اگر چنین شود «علی الاسلام والسلام»، این خود یک حرکت انقلابی است. نتیجه این حرکت انقلابی سیدالشهدا هم عاشورا بود.
امام حسین به محمد حنفیه فرمود: من در دل تخته سنگها باشم هم من را بیرون میکشند و به شهادت میرسانند. اما برخی چرایی آن را نمیگویند. چون حرکت امام حسین انقلابی بوده است و در مقابل یزید سر خم نکرده و بیعت نکرده است.
از طرف دیگر هم برخی دچار افراط شدند و به دنبال این هستند که اصلاً حرکت امام حسین (ع) با انقلاب خودمان تطبیق دهند. امام حسین یک حرکت گسترده دارد که خیلی فراتر از انقلاب ماست. انقلاب ما یک شعاعی از انوار تابناک نهضت حسینی است نه همه نهضت حسینی؛ لذا هرکس به دنبال فیلتر کردن حرکت امام حسین و ارائه قرائت خود از نهضت حسینی است.
منبع:مهر
انتهای پیام/