به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛انتصاب نماینده انگلیسی دبیر کل سازمان ملل به جای «ولد شیخ» که از توانمندیهای سیاسی و تجربهی دیپلماتیک و زیرکیهای هوشمند برخوردار است، بخشی از راهبرد مرحلهای که پس از شکستهای بن سعود و بن زاید برای به تسلیم وادار کردن مردم یمن برنامه ریزی شده است.
رایزنیهای چند باره نماینده انگلیسی در عمان با نمایندگان انصارالله و حکومت یمن به منظور تدوین یک برآورد از وضعیت و خواستههای یمنی صورت گرفت و بلافاصله مدیریت جنگی از طریق استقرار یگان و تیمهای فرماندهی انگلیسی و حضور مستقیم نظامیان آمریکایی و مشارکت هوایی رژیم صهیونیستی، تغییر کرد.
مرحله جدید عملیات نظامی که شباهت کلی با اقدامات کم اثر سعودیها و اماراتیها و مزدوران آنها در محور های عملیاتی محدود انجام میگرفت، این بار با بسیج تمایمی امکانات و نیروهای نظامی، قبایل و حتی گروههای وهابی و داعشی در پیش از 11 محور و بشکل همزمان آغاز شد. تاکتیک همزمان محورهای عملیاتی که بمبارانهای شدید هوایی و حملات از مسیر دریا را در کنار داشت، برای ارتش و مردم و قبایل ضد اشغالگری، نوعی غافلگیری و محدودیت مانور جابه جایی را در برداشت.
حملات نظامی از 4 محور اصلی، جیزان، جوف، تعز و ساحل غربی انجام گرفت تا جای پای اولیه برای اشغال مناطق ساحلی و سپس حرکت به سمت صنعا و صعده محیا شده و با محاصره اشغال بندر شهر حدیده، امکان مذاکرات مرحلهای و فرسایشی مطرح و پس از یک تنفس جنگی و محکم کردن مناطق اشغال شده، مراحل بعدی نیز به اجرا در آید.
فشار عملیاتی شدید در یک هفته گذشته، اگر چه با تاکتیک رزمی برای متوقف کردن پیشروی اشغالگران و سپس جنگ فرسایشی در ساحل و گرفتن تلفات و خسارتهای سنگین همراه بوده ولی نماینده انگلیسی دبیر کل بلافاصله دست به کار شده و برای تست جدید از وضعیت یمنیها وارد صنعا شده است.
در کانالهای دیپلماتیک نیز، با توجه به اولویتهای اصلی پرونده یمن نسبت به پرونده سوریه و عراق برای غربیها، گفتگوهای اروپایی با دیپلماتهای ایرانی در بروکسل و دیدارهای منفرد دیگر با مقامات اروپایی صورت گرفته تا روند های برنامه ریزی شده در یمن (عملیات نظامی و رایزنی نماینده دبیرکل) با همراه کردن ظرفیت های ایرانی که هدف را مسائل انسانی عنوان کرده اند، تکمیل کنند.
تصویر بیرونی این رخدادها این است که ایران در حال معامله بر روی یمن است تا اروپاییها را در برجام نگهدارند، و نوعی فرصت طلبی ایرانی را در جنگ روانی علیه ایران نشان می دهد.
حال آنکه چیزی که تحت عنوان ضرورت رسیدگیهای انسانی و آتش بس در یمن دنبال میشود، یک نتیجه عملی برای کاهش آلام مردم یمن نیست بلکه با استراحت دادن به نیروهای مهاجم و تحکیم مواضع و چند رایزن یمنی و منطقه ای، مرحله جدید عملیات در ساحل و محورهای دیگر آغاز خواهد شد.
بندر الحدیده
همانگونه که رهبر انصار الله در آخرین اظهارات خود در روز شنبه عنوان کرد، سیستم نظارت و رصد ارتش یمن، حضور هواپیماهای اسرائیلی را در فضای صنعا ثبت کردهاند و انگلیسیها نیز حضور فعال خود را در جنگ جاری و فرماندهی جنگ در کنار آمریکاییها اعتراف و تاکید کرده اند.
آنچه بدیهی است اینکه یمنیها مهارت و توانمندی تاریخی در جنگهای فرسایشی و کوهستانی دارند و جغرافیای موازی مناطق ساحلی، این برتری را به یمنی ها خواهد داد تا برنامه عملیاتی مرحله دوم را با خسارت و تلفات بیشتر برای اشغالگران مواجه کنند.
این بدان معناست که مرحله دوم عملیات در ساحل و دیگر محورها نیازمند یک خیز متناسب با جغرافیاست و به دلیل کمبود نیروی انسانی نیروی های زمینی اشغالگر، تلاش استخباراتی برای همراه کردن برخی قبایل و بخشی از حزب کنگره و مناسباتی که جریان عبدالله صالح با حزب کنگره و خریدن برخی قبایل دارند، را به اجرا گذاشت که قادر است بر نتیجه گامهای بعدی عملیات اشغالگران تاثیر گذار باشد.
شاهزاده سعودی به همین منظور و تحت عنوان برنامه سازندگی در یمن وارد استانهای شرقی و جنوبی یمن شده و شانس همراه کردن قبایل با برنامه نظامی اخیر را افزایش می دهند.
سودانیها که همکاری خود را برای اعزام نیروی زمینی جدید در یمن، تقریبا متوقف کرده بودند، ظاهرا با دریافت کمک های مالی جدید، از سرگرفته اند تا نیروهای اماراتی که از مسیر دریا وارد عملیات شده اند، امکان بدست آوردن سر پلهای ساحلی و سپس ورود به مراحل جدید و جنگ فرسایشی و تحمل فشارهای نظامی یمنی را داشته باشند.
وهابیهای داعشی، اخوانی های حزب اصلاح و امتداد قبایل عبدالله صالح عفاش که امروز در خدمت امارات است و مزدوران دیگر کشورها، ستون فقرات حملات جدید نظامی در محورهای یاد شده را تشکیل میدهند که در سایه حملات هوایی شدید آمریکایی، اسرائیلی و انگلیسی برای جلوگیری از جابجایی نیروهای یمنی در مناطق وارد عمل می شوند.
شدیدتر شدن محاصره نظامی، بخش تکمیلی برای قحطی سازی و گرسنه نگهداشتن مردم یمن و مستهلک کردن بنیه دفاعی یمنیهاست که با سکوت و عدم اقدام بین المللی و سازمان ملل در حال اجراست و ایجاد فاجعه انسانی که در خدمت وادار کردن یمن به تسلیم در مقابل اشغالگران غربی- صهیونیستی و عربی است، بکار گرفته شده است.
اگر چه یمنی ها با تجربه تاریخی و تکرار شکست اشغالگران، روشهای پایداری و پیروزی نظامی را بخوبی میدانند ولی دیپلماسی کشورمان نباید بعنوان بخشی از پازل برنامه ریزی شده غربی عمل نماید، بلکه با استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک و مجامع بین المللی و مناسبات جهانی با بازیگران موثر و نیروهای مردمی و افکار عمومی جهانی، جلوی اقدامات ضد انسانی و جنایت جنگی که از طریق یک جنگ جهانی تحمیلی بر مردم یمن جاریست را بگیرد.
منبع:مشرق
انتهای پیام/