به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛حجه الاسلام والمسلمین علیرضا توحیدلو، روایتی از یک عابد مغرور را نقل کرده اند، روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی میگذشت. در راه به عبادتگاهی رسید که عابدی در آن جا زندگی میکرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود از آن جا گذشت.
وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت:
خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟
خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.
مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناهکار محشور مکن.
بیشتر بخوانید: روایتی خواندنی از حضرت سلیمان و اثر اعجاب انگیز توکل بر خدا
در این هنگام خدای برترین!
به پیامبرش وحی فرمود؛ که به این عابد بگو: ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمیکنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی، اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ. (۱)
بیشتر بخوانید:مهمترین ابزار شیطان برای نفوذ در عقیده انسان چیست؟
مناجات نامه
الهی! خواندی تأخیرکردم. فرمودی تقصیرکردم.
عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم.
بارالها! اگر کار به گفتاراست بر سرهمه تاجم؛ و اگربه کردار است به پشه و مور محتاجم
بارالها بیزارم از طاعتی که مرا به عجب آرد. مبارک معصیتی که مرا به عذر آرد.
الهی! اگر بر دار کنی رواست، مهجور مکن
و اگر به دوزخ فرستی رضاست، ازخود دورمکن
کریما! گناه درجنب کرم تو زبون است، زیرا که کرم تو قدیم وگناه اکنون است
بارالها! گفتی کریمم امید برآن تمام است. چون کرم تو درمیان است ناامیدی حرام است
الهی! همچو بید میلرزم که مبادا به هیچ نیرزم. فریاد ازمعرفت رسمی وعبارت عاریتی و عبادت عادتی وحکمت تجربتی وحقیقت حکایتی.
بارالها! اقرار کردم به مفلسی و هیچکسی.ای یگانهای که از همه چیز مقدسی. چه شود اگر مفلسی را به فریاد رسی. (۲)
گردآوری:افکار نیوز
انتهای پیام/
یاعلی
نماز و روزه هاتون مقبول
چقدر داستان تون آموزنده و تاثیرگذار بود
خیرببینید
ان شاء الله موفق باشید
تاثیرگذاره