به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، فراهم شدن مذاکره کره شمالی و آمریکا خبری است که در چند هفته اخیر نظر بسیاری از کارشناسان را به شرق آسیا متمرکز کرده است. نقطه ای که دقیقا طی یکسال گذشته شمارش معکوس برای شروع یک جنگ اتمی در آن آغاز شد و تهدیدات تا حدی اوج گرفت که آماده باش لازم به گوام، کره جنوبی و حتی ژاپن داده شد تا در برابر حمله احتمالی کیم جوان از خود محافظت کنند. طی مدت تنش آمریکا موشک های خود را به حالت آماده باش درآورد و حتی به آزمایش اتمی نیز دست زد و توییتر به محملی برای حملات لفظی کیم جوان و ترامپ تبدیل شد.
اما ورق به یکباره برگشت جهان با خبر نرمش یکباره پیونگ یانگ برای مذاکره با کاخ سفید مواجه شد. در این میان بسیاری معتقدند که دونالد ترامپ، با افزایش بیسابقه تنشها، تحریمهای بیسابقه و همینطور تهدید به حمله نظامی، علیرغم همه عواقب چنین حملهای، توانست رهبر کره شمالی را به پای میز مذاکره بکشاند. اما آیا واقعا می توان استدلال کرد که کاخ سفید با اعمال فشار کره شمالی را پای میز مذاکره آورد؟ و یا کیم جوان در عین حال که تلاش داشته روند بازدارندگی هسته ای را تکمیل کند گوشه چشمی نیز به مذاکره با دنیای اطراف خود داشته است؟ و آیا فراهم شدن میز مذاکره به معنای موفقیت آن است؟ شاید نگاهی به روند گذشته مذاکرات بین کره شمالی و آمریکا تا حدودی پاسخ این سوالات و آینده مبهم مذاکرات را برای ما مشخص کند.
پرونده ای که با پایان جنگ جهانی دوم گشوده شد و گاه از صفحه های مذاکرات دوجانبه امیدوار کننده عبور کرد و گاه تحت تاثیر فعالیتهای نظامی کره شمالی به صفحاتی با بوی جنگ رسید. شاید بتوان گفت مسئله ای به نام کره شمالی برای کاخ سفید با پایان جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد شکل گرفت. در سال1945 با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم، اشغال کره توسط این کشور پایان یافت و شبه جزیره کره به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شد. بخش شمالی به رهبری کیم ایل سونگ تحت حمایت اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت و ایالات متحده آمریکا نیز حامی بخش جنوبی شد.
در ژوئن 1950 ، بخش شمالی شبه جزیره کره با پشتیبانی چین و اتحاد جماهیر شوروی به جنوب حمله کرد و در مقابل ائتلافی تحت رهبری ایالات متحده به حمایت از بخش جنوبی وارد میدان نبرد شد. سرانجام پس از کشتاری وحشتناک که دیدن تصاویر آن هم جان هر انسانی را به درد می آورد، در 1953 توافقنامه تقسیم دو کره بین دو طرف درگیر جنگ امضاء شد، توافقی که هیچگاه منجر به امضاء یک توافقنامه صلح میان دو کره نشد و همزمان واشنگتن تحریمهایی را علیه کره شمالی اعمال کرد.
تقسیم دو کره و مصادف شدن آن با جنگ سرد موجب شد کره شمالی و جنوبی به عنون آوانگار منازعات منطقه ای دو قطب قدرت جهانی در شرق آسیا ایفای نقش کنند. هر بهانه و هر واکنش کوچکی بین دو قطب قدرت متاثر از متحدان منطقه ای آنها بود به طوریکه آمریکا و شوروی تمام تلاش خود را می کردند که جنگ را به میدان منطقه ای بکشانند. در سال 1968 بود که کره شمالی یک کشتی جاسوسی ایالات متحده آمریکا را به اتهام تجاوز از مرزهای آبی مجاز متوقف کرد. یکسال بعد نیز کره شمالی یک هواپیمای ناشناس آمریکایی را ساقط کرد. این موارد و رخ دادهایی از این دست شرق آسیا را به نقطه ای پر تنش طی جنگ سرد بدل کرد.
با پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا سرخوش از پیروزی در جنگی نفس گیر تصمیم گرفت تا جاییکه امکان دارد مرزهای مذاکره خود را به پیش ببرد. سال 1994 بود که جیمی کارتر سفری بی سابقه را به کره شمالی انجام داد. در ماه اکتبر این سال و سه ماه پس از مرگ کیم ایل سونگ، که به رهبری پسر او کیم جونگ ایل منجر شد، پیونگ یانگ و واشنگتن موافقتنامه دو جانبهای را امضا کردند که بر اساس آن کره شمالی متعهد شد تا در ازای تاسیس رآکتورهای غیرنظامی، برنامه هستهای نظامی خود را متوقف کند.
شاید مهمترین تجربه مذاکرات برای کره شمالی، تجربه "چارچوب مورد توافق" باشد که در سال ۱۹۹۴ و با دولت دموکرات بیل کلینتون به امضا رسید. ایالات متحده برای متوقف کردن برنامه هستهای کره شمالی متعهد شد در برابر توقف ساخت و عملیات رآکتورهای هستهای این کشور، ۲ راکتور هستهای آب سبک و مقاوم در برابر تکثیر سلاح هستهای برای تولید برق در این کشور ساخته و همینطور تا تکمیل این راکتورها نفت و سوخت سنگین مورد نیاز کره شمالی را نیز تامین کند.
به علاوه، قرار بود گامبهگام تحریمهای آمریکا علیه این کشور لغو شده و کره شمالی کمکم از برخی مزایای سیاسی بازگشت به جامعهجهانی برخوردار شود. اما تنها یک ماه پس از امضای این قرارداد، جمهوریخواهان مخالف این توافق کنترل کنگره ایالات متحده را به دست گرفتند. آنها این توافق را عملا رشوهای به کره شمالی برای تمکین به قوانین بینالملل قلمداد کردند و به همین سبب نیز با تامین بودجه ساخت راکتور آب سبک و همینطور تامین سوخت توافق شده موافقت نمیکردند.
تاخیرهای مداوم از طرف ایالات متحده در اجرای تعهداتش و شروع ساخت موشکهای میانبرد و دوربرد توسط کره شمالی تنشهای تازهای میان دو کشور ایجاد کرد. اما در سال 1999 پس از آزمایش اولین موشک بالستیک دوربرد از سوی کره شمالی، کیم جونگ ایل اعلام کرد که آزمایش موشکهای دور برد را متوقف کرده است. اقدامی که منجر به کاهش تحریمها از سوی ایالات متحده آمریکا علیه این کشور شد. همزمان با این اتفاق مادلین آلبرایت، وزیر امورخارجه وقت ایالات متحده آمریکا و کیم جونگ ایل در پیونگ یانگ با یکدیگر دیدار کردند و دوباره سیر نزولی در روابط سینوسی واشنگتن -پیونگ یانگ که جانی تازه گرفته بود، به یکباره جمهوری خواهان به کاخ سفید راه یافتند.
با روی کار آمدن دولت محافظهکار بوش، "چارچوب مورد توافق" اشتباه دولت کلینتون لقب گرفت و در سال ۲۰۰۲، دولت بوش با متهم کردن کره شمالی به غنیسازی اورانیوم از تامین بودجه برای ارسال سوخت به کره شمالی اجتناب کرد. در پی این تحولات کره شمالی با خروج از پیمان منع تسلیحات هستهای و اخراج بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی، برنامه هستهای خود را از سر گرفت و بدین ترتیب چارچوب مورد توافق شکست خورد و در سال2006 کره شمالی اولین آزمایش هستهای خود را انجام داد.
شاید سینوسی ترین رابطه بین پیونگ یانگ و واشنگتن مربوط به دوره ای است که در آن دونالد ترامپ پا به کاخ سفید گذاشت. در سال 2017 دونالد ترامپ اعلام کرد که کره شمالی هرگز قادر به ساخت سلاحی هستهای که امکان تهدید ایالات متحده آمریکا را داشته باشد، نخواهد داشت. پنج ماه بعد و در پی آزمایش دو موشک قاره پیما، کیم جوان اعلام کرد همه خاک آمریکا در دسترس سلاحهای دوربرد ما قرار گرفته است. در هشتم اوت همین سال و سه هفته پس از آن که کره شمالی یک موشک بالستیک را به فراز ژاپن ارسال کرد، دونالد ترامپ اعلام کرد که به زودی با سیاست "خشم و آتش" با کره شمالی برخورد خواهد کرد. در سوم سپتامبر 2017 نیز کره شمالی اعلام کرد که ششمین آزمایش هستهای خود را با موفقیت انجام داده و مدعی شد که یک بمب هیدروژنی را نیز آزمایش کرده است.
دونالد ترامپ در سخنرانی خود در سازمان ملل متحد، کره شمالی را تهدید به نابودی کامل کرد و گفت که رهبر این کشور یک ماموریت انتحاری را آغاز کرده است. روز بیست و سوم سپتامبر نیز به دستور ترامپ، هواپیماهای آمریکایی بر فراز محدودهای نزدیک به ساحل کره شمالی به پرواز درآمدند. واکنش کره شمالی به این اقدام، اعلام انجام یک آزمایش هستهای در اقیانوس آرام بود. همچنین کره شمالی تهدید کرد که در صورت تکرار اقدام مشابه یعنی پرواز هواپیماهای آمریکایی در محدوده کره شمالی، به آنها شلیک خواهد کرد. در عین حال پیونگ یانگ، ترامپ را متهم به تلاش برای جنگ افروزی علیه این کشور کرد و در مقابل واشنگتن نیز هشت بانک کره شمالی و 26 تبعه این کشور را به اتهام کمک مالی و تلاش برای پیشبرد برنامه هستهای کره شمالی تحریم کرد.
اما ناگهان صفحه دیگری از روابط آغاز شد. در فوریه 2018 و در جریان برگزاری بازیهای المپیک زمستانی در پیونگ چانگ کره جنوبی، یک رابطه ناگهانی میان دو کره شکل گرفت که در جریان مذاکرات فرستادگان رسمی کره شمالی و جنوبی، سئول از امکان مذاکره کره شمالی و ایالات متحده آمریکا در مورد برنامه هستهای پیونگ یانگ سخن به میان آورد. در هشتم ماه مارس جاری و در جریان بازدید از کاخ سفید، مون جائه این اعلام کرد کیم جونگ اون ، رئیس جمهور ترامپ را به مذاکره دو جانبه در ماه می آینده دعوت کرده است. در مقابل نیز ریاست جمهوری ایالات متحده نیز با تاکید بر ادامه اجرای تحریمهای حداکثری علیه کره شمالی، تایید کرد که این دعوت را قبول کرده است و دیدار تاریخی بین اون و این در مرز دو کره شکل گرفت.
اما امروز کار به جایی رسیده که با گذشت نزدیک به دو دهه از شکست توافق با آمریکا، کره شمالی به گزارش سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده حدود 60 بمب هستهای در اختیار دارد، موفق به مینیاتوریزه کردن کلاهک هستهای شده و موشکهای بالستیک (قارهپیما) را نیز با موفقیت آزمایش کرده است، اعلام کرده که دیگر سیاست دوگانه توسعه سلاحهای هستهای و توسعه توامان اقتصادی را دنبال نمیکند بلکه اولویتش رشد اقتصادی کره شمالی با نام "خط استراتژیک جدید" است.
به نظر میرسد که این بار و با در اختیار داشتن سلاحهای بازدارنده کیم جونگ اون باور دارد میتواند وارد مذاکراتی معنادار و از موضع قدرت شود. اما اینکه چقدر مذاکرات به نتیجه خواهد رسید و طرفین تا چه مقدار به شروط یکدیگر سر تعظیم فرود خواهند آورد. همه به روند های آتی بستگی دارد. اما آنچه که مسلم است شکنندگی مذاکره واشنگتن -پیونگ یانگ است چراکه با یک مانور نظامی در کره جنوبی کیم جونگ اون واکنش تندی به آن نشان داد و مذاکره با آمریکا را معلق دانست.
انتهای پیام/
مرگ بر آمریکا مرگ بر آمریکا مرگ بر ترامپ نادان
چون اولا سوخت فسیلی ندارد
دوما چین و روسیه هم از آمریکا میترسند و کره شمالی را حمایت نمیکنند
سوما مثل ایران کشوری چهار فصل نیست.......