به گزارش خبرنگار حوزه سياست خارجي گروه سياسي باشگاه خبرنگاران جوان، انتقال سفارت آمريكا از تل آويو به قدس رسما از سوی ترامپ اعلام شد، خبری كه غير منتظره نبود اما قابل تامل بود. ١٤ماه می مصادف با ٢٤ ارديبهشت طی مراسمی سفارت آمريكا از تل آويو به قدس شريف منتقل شد. همزمان با اين اتفاق مردم فلسطين در قدس،كرانه باختری و غزه اعتراض خود را با ٤٥ شهيد و نزديك به ١٨٠٠ زخمی نشان دادند.
دقيقا دسامبر سال گذشته بود كه رئيس جمهور آمريكا در اقدامی گستاخانه ضمن به رسميت شناختن قدس اشغالی به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستی اعلام كرد: سفارت واشنگتن را از تل آويو به اين شهر منتقل می كند. در حالی اين اقدام كاخ سفيد اعتراض های شديد بين المللی را در پی داشت تا جاییکه در استانبول نشستی اضطراری با حضور كشورهای اسلامی برگزار شد، تنها به چند پاره خط در اين محكوميت اكتفا شد. نكته قابل توجه در اينجاست كه مسير در پيش گرفته شده از سوی ترامپ بدون هيچ مانع جدی تا به امروز طی شد.
به واقع چه بر سر جهان اسلام آمد كه چنين منفعلانه تسليم به تاراج رفتن قبله اول پيامبرشان شدند؟ چه دليلی وجود داشت كه ترامپ بدون پروا از سفارت در قدس سخن گفت؟ هر كسیكه كمی با حقوق بين الملل آشنايی داشته باشد می داند انتقال اين سفارت به معنای رسميت يافتن اشغال سرزمين فلسطينی هاست و در عين حال حاكی از تيره و تار شدن آينده برای باز پس گيری درختهای زيتون آنسوی ديوار حائل است.
چند دليل را می توان در پاسخ به پرسش های مطرح شده بيان كرد:
١-اختلاف شديد داخلی ميان كشورهای مسلمان؛ تجاوز وحشيانه عربستان به يمن، اختلاف رياض با قطر، داعش در عراق، جنگ هفتادو دو ملت در سوريه و مواردی از این دست دلايل كمی برای يافتن پاسخ پرسش های با لا نيستند.
٢-قدرت طلبی و عطش سيری ناپذير برای قدرت كه از نبود حكومت های مشروع مردمی در منطقه نشأت می گيرد. حكومت هايی كه به دليل عدم اتكا به خواست و اراده مردم خود مشروعيت را در خارج از مرزهای خود جست و جو می كند.
٣-وجود مشاوران تندرو و يهودی در اطراف ترامپ يكی ديگر از دلايلی است كه بايد به آن اشاره كرد. اين افراد كسانی هستند كه در دوران انتخابات به لحاظ مالی و تبليغات گسترده برای دلال ملك تگزاسی سنگ تمام گذاشتند. همين كه جرالد كوشنر داماد ترامپ يك يهودی متعهد و متعصب است بايد از اول تا آخر قصه را خواند. شلدون آدلسون و رونالد لاورده پيشرو ترين سرمايه گذاران انتخاباتی ترامپ بودند تا آدلسون به تنهايی ده ها ميليارد دلار به كمپين انتخاباتی ترامپ كمك كرده بود.
از اين دلايل و علتهای مشابه بگذريم، انتقال سفارت آمريكا از تل آويو به قدس شريف چند درس اساسی برای ما و سياست مداران ما دارد، كه بايد همواره آنها را سرلوحه قرار دهيم.
*اولين و مهم ترين درسی كه می توان از فاجعه رخ داده در باغات زيتون مديترانه آموخت اين است" توبه گرگ مرگ است". سر ميز مذاكره رفتن با دشمن و راه مسير و سازش را طی كردن چيزی جز شكست ، ناكامی ، حسرت و امتيازدهی بيشتر را در پی ندارد.
مطمئنا اگر برخی گروههای فلسطينی می دانستند در آينده چنين تلخیای را تجربه خواهند كرد و دو كشور كه هيچ خانه ای را هم برای عبادت نخواهند داشت كمپ ديويد را به قتلگاه هر نوع مذاكره تبديل می كردند. دشمن همواره پيش خود محاسبه می كند كه اگر به من يك امتياز هر چند كوچك، حتی اگر يك وجب خاك هر چند نا چيز را دادند مطمئنا در فردايی نه چندان دور همه چيز را می دهند، اين جمله برای ما ايرانی ها يادآور مصاحبه اخير ترامپ است كه گفت آنها بازهم به ميز مذاكره باز می گردند اما كور خوانده زیرا ايران هيچگاه اسير تهديد و ژست ديپلماتيك نمی شىود.
*دومين درس مهم اتفاق اخير اين است كه حقانيت راه مقاومت و ايستادگی بر همگان ثابت شد، كشوری كه يك كوچه را در اختيار دشمن قرار دهد، در آينده كل خاك را تقديم می كند. پس كلام معمار انقلاب مبنی بر مقاومت و ايستادگی امروز بيش از هر زمان ديگری نمود پيدا كرده است.مقاومت همان گفتمانی است که یک ملت فارغ از قدرت متقارن و هم سطح با دشمن در راه آرمان های خود مبارزه می کند و تا آخرین نفس برای آرمان و خواسته های خود مبارزه می کند.
مقاومت امروز در موشک هایی حلول پیدا کرده است که آژیر خطر را در میان یهودیان مهاجر روشن می کند و لرزه بر اندام به اصطلاح قوی ترین ارتش جهان می اندازد. امروز موشکهای مقاومت و حزب الله مرزهایی را در می نوردند که تا قبل از انقلاب اسلامی نفوذ ناپذیر تلقی میشدند. مقاومت و ایستادگی یعنی نتانیاهو پشت تریبون بایستد و از هراس دشمنی سخن بگوید که یک هزارم هزینه تسلیحاتی آن را صرف نمی کند.
*سومين نكته مربوط به اتحاد و ائتلاف است. اختلافات داخلی پاشنه آشيلی است كه دشمن به راحتی در راستای اهداف خود بهره برداری میكند. ايجاد شكاف و رخنه در بين كشورهای عرب منطقه رمز قفلی بود كه رژيم صهيونيستی امروز به آن متاسفانه دست پيدا كرده است. درست در زمانيكه جهان اسلام نياز به وحدت و يكپارچگی دارد از رياض صدای نفاق و خيانت به گوش می رسد.كاخ سفيد و تل آويو هر دو به خوبی نقاط ضعف كشورهای عرب منطقه را درک كرده اند و با سوء استفاده از آن اهداف خود را به پيش می برند مهم ترين نقطه ضعف كشورهای منطقه عطش قدرت است و تمام.
اگر کشورهای منطقه مسیر اتحاد را در پیش گرفته بودند می توانستند به راحتی امروز سفارت های خود را در قدس بازگشایی کنند و در مسجد الاقصی نماز وحدت بخوانند اما ای دریغ که نبود توسعه سیاسی و حتی انسانی در منطقه و در بین برخی کشورهای عرب مسلمان چنین چشم اندازی را تیره و تار کرد. میل سیری ناپذیر قدرت موجبی شد گفته هابز فیلسوف سیاسی که متعقد است "انسان گرگ انسان است" به منصه ظهور بنشیند.
حمید رضا آصفی سخنگوی سابق وزارت خارجه در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان،اظهار کرد:این اقدام آمریکا را باید در یک تصویر بزرگتر دید؛ در مثلث آمریکایی - سعودی - اسرائیلی. آمریکاییها وقتی مطمئن شدند کشورهایی مانند عربستان با این اقدام مخالفت نمیکنند، گستاختر شدند.
همچنین حسین شیخ الاسلام کارشناس مسائل خاورمیانه در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص اهمیت راه مقاومت، اظهار کرد: در حال حاضر جبهه مقاومت در لبنان رئیس جمهور انتخاب میکنند و در مجلس نیز اکثریت را به خود اختصاص داده و همچنین در سوریه نیز مقاومت در مقابل همه توطئه ها موفق شده است، از اینرو آمریکایی ها عصبانی هستند. وی تصریح کرد: روزی بود که افکار عمومی اروپا، فلسطین را مصداق تروریسم میدانست و اسرائیلیها را مظلوم، اما حالا آنها فهمیدند که تروریسم واقعی رژیم کودککش صهیونیستی است و مظلوم واقعی مردم فلسطین هستند و روز به روز بیشتر طرفدار جبهه مقاومت می شوند.
لذا با توجه به مواردی كه ذكر شد بايد گفت اتفاقات كنونی و تلخ منطقه درس خوبی را برای ما دارد، گويی آينده در زمان كنونی خود را نشان می دهد. ما هم يكبار پای ميز مذاكره نشستيم اما طرفی نبستيم؛ پس مقاومت و ايستادگی تنها مسير رسيدن به اهداف و خواسته هايمان در نظام بين الملل است. نبايد بگذاريم اختلافات داخلی روزنه نفوذ دشمن را فراهم كند پس اتحاد و يكپارچگی تنها مسيری است كه می تواند ما را به سر منزل مقصود برساند و زمينه رشد و اعتلای كشور را فراهم كند.
انتهای پيام/