به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان سعودی در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، از آمادگی کشورش برای اعزام نیروی نظامی به منظور برقراری و تحکیم ثبات در سوریه خبر داد. وزیر خارجه سعودی روز سه شنبه ( ۲۸ فروردین) گفت: این "ایده جدیدی" نیست و گفتوگو با آمریکا در این زمینه از زمان آغاز جنگ داخلی در سوریه در جریان بوده است.
این صحبتها در حالی مطرح شده است که پیش از آن وال استریت ژورنال در گزارشی به این موضوع پرداخته بود که دونالد ترامپ مایل است پروسه ثباتبخشی در سوریه را به نیرویی متشکل از نظامیان چند کشور عربی واگذار کند. در واقع دولت ایالات متحده در تلاش است تا یک نیروی نظامی متحد از کشورهای عربی را جایگزین نیروهای نظامی خود در سوریه کند تا در پروسه ثبات پس از شکست داعش در این کشور حضور داشته باشند. در همین راستا جان بولتون، مشاور جدید امنیت ملی دونالد ترامپ با رئیس سازمان اطلاعات مصر درباره تمایل قاهره برای مشارکت در تشکیل چنین نیروی متحدی شامل کشورهای عربی گفتگو کرد. این نشریه در گزارش خود افزوده بود: ایالات متحده برای جمعآوری میلیاردها دلار پشتیبانی مالی جهت برقراری امنیت و ثبات در سوریه پس از داعش با عربستان سعودی، قطر و امارات عربی متحده رایزنی کرده است.
گزارش مزبور صحبتهای دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده برای گروهی از مهندسان، مکانیکها و کارگران دستگاههای سنگین را مبنای تحلیل خود قرار داده بود که ترامپ در این سخنرانی حین صحبت در خصوص زیرساختهای آمریکا از مرزهای کشورش فراتر رفت و به منطقه غرب آسیا پرداخت و گفت: آمریکا هفت تریلیون دلار در منطقه «هدر» میدهد. در واقع این گفتههای جمهوری خواه تاجرپیشه نشان از بازگشت به دوران کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری بود که میگفت اولویت دولت باید مسائل داخلی و رسیدگی به چالشهای آمریکاییها باشد و نه مسائل متعدد بین المللی. همچنین دونالد ترامپ اظهار کرده بود: ما داریم بر داعش غلبه میکنیم و به زودی از سوریه خارج میشویم، بگذارید حالا بقیه به این موضوع رسیدگی کنند. خیلی زود ...خیلی زود... ما صد در صد آنچه برخی به آن میگویند خلافت یا سرزمین پس میگیریم و از آنجا خارج میشویم و به کشورمان بازمیگردیم، جایی که به آن تعلق داریم و میخواهیم آنجا باشیم. از سوی دیگر بنا به گزارش روزنامه والاستریت ژورنال دونالد ترامپ از وزارت امور خارجه این کشور خواسته بود که کمکهای نقدی برای بازسازی سوریه را به حالت تعلیق درآورد.
اوایل فروردین ماه بود که دونالد ترامپ بر خروجش از سوریه تاکید و اعلام کرد دیگر باید دوستان ما خودشان هزینههای امنیتی منطقه را بر عهده بگیرند. همین خبر کافی بود تا عربستان سعودی نارضایتی خود را نسبت به این تصمیم آمریکا اعلام کند و این بی میلی از خروج آمریکا در صحبتهای ولیعهد جوان سعودی مشخص بود. او در گفتوگو با مجله تایمز بر ضرورت حضور نیروهای نظامی آمریکا در سوریه تاکید و از آمریکا خواست نیروهای خود را از سوریه خارج نکند. به گفته او نیروهای نظامی آمریکا تنها مانع بر سر راه گسترش نفوذ ایران در منطقه محسوب میشوند. با اعلام این دیدگاه رئیس جمهور کاسب مسلک آمریکایی عنوان کرد برای حضور در سوریه به بیش از 3 میلیارد دلار هزینه نیاز دارد و عربستان باید آن را تامین کند.
10 روز پس از چنین اظهاراتی از سوی مقامات سعودی و آمریکایی شبانه 110 موشک کروز آمریکایی به همراه ائتلاف فرانسوی - انگلیسی مرزهای سوریه را در نوردیدند. اقدام نظامی که حتی اسم حمله را نیز نمی توان روی آن گذاشت. این اقدام نظامی نه تنها نتیجهای در پی نداشت، بلکه نشان داد سعودیها برای پیش برد منافع خود از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند و به دنبال تامین اهداف جاه طلبانه خود هستند.
راهبردی تحت عنوان "offshore balancing" در سیاست خارجی مطرح است که از سوی برخی استادان روابط بین الملل هاروارد وارد عرصه سیاست خارجی شده است. که بر مبنای آن آمریکا باید موازنه را به خارج از مرزها و با توسل به متحدین منطقهای خود انجام دهد. در این صورت هزینه آمریکا در مدیریت مناطق ژئوپلتیکی تا حد زیادی کاهش مییابد و از ظهور قدرت تازه نفس در مناطق جلوگیری میکند. به کلام دیگر، آمریکا با کمک گرفتن از بازیگران وابسته منطقهای خود قدرت کشورهایی که بالقوه توان تبدیل شدن به یک قدرت مسلط منطقهای را دارند، متوازن میکند. راهبرد آمریکا برای این منظور حضور مستقیم در منطقه به اشکال مختلف است یا اینکه با استفاده از مهرههای منطقهای خود تلاش میکند قدرت نوظهور را متوازن کند. آنچه امروز در سیاست خاورمیانهای آمریکا ملاحظه میکنیم، تلاش کاخ سفید برای کاهش حضور و ظهور نیروهای آمریکایی در خاورمیانه و استفاده از همپیمانان منطقهای آمریکاست تا منافع منطقهای واشنگتن در غرب آسیا محفوظ بماند. شاید بتوان مهمترین دلیل این راهبرد در سیاست خارجی آمریکا را وجود بحرانهای مالی در آمریکا، توازن سازی اقتصادی و سیاسی قدرتهایی مانند چین، روسیه، تغییر الگوی شبکههای ژئو پلتیکی و ... دانست.
به نظر میرسد آمریکا در سیاست جدید خود در منطقه قصد دارد از الگوی منطقهای ریچارد نیکسون، رئیسجمهور اسبق آمریکا بهره گیرد و با احیای دکترین دو ستونی، امنیت مبتنی بر نظم لیبرال را بر پایه ستونهای منطقهای شکل دهد. در این میان عربستان خوش رقصی خوبی را برای آمریکاییها انجام میدهد تا به یکی از دو ستونهای امنیتی یا اقتصادی در منطقه تبدیل شود. در ادامه این روند دیدیم که سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی در کاخ یمامه، میزبان ماتین لوتفی، رئیس کمیته فرعی مشارکتهای ناتو و تعدادی از رؤسای مجمع پارلمانی اعضاء سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بود تا تمایل و رغبت خود را برای حضور در سوریه و کمک به آمریکا به طور قطعی نشان دهد. پیشنهاد ناتوی عربی و تشکیل اتحادی از کشورهای عربی شامل مصر، اردن، امارات در همین راستا و برمبنای راهبرد کنونی سیاست خارجی آمریکا قابل تبیین است.
در این میان عربستان سعی میکند خود را به عنوان آوانگارد این حرکت نشان دهد. تمام توانمندی این کشور گره زدن امنیتش به کشورهای دیگر مثل آمریکا است، همچنین از طرف دیگر ریاض به لحا ظ موازنه سازی با قدرتهای در حال ظهور منطقهای نمی تواند موفق عمل کند، چرا که بیش از آنکه بخواهد حرکتی راهبردی در منطقه انجام دهد با مخالفت دیگر کشورهای عربی مواجه می شود، بنابراین تقلای بن سلمان برای گرفتن نقش در تئاتر امنیتی ترامپ در منطقه بی نتیجه خواهد بود.
در باغ سبز ترامپ برای بن سلمان تنها به یک جهنم ختم میشود که در آن رقابتهای نظامی و تسلیحاتی به اوج میرسد و جبهه گیری امنیتی در منطقه تشدید میشود که برنده اصلی آن رژیم صهیونیستی است و در نهایت پیش زمینه حضور نظامی گستردهتر نه تنها کاهش نمییابد بلکه افزایش پیدا میکند. به نظر میرسد اظهارات ترامپ مبنی بر خروج از منطقه و پررنگتر کردن نقش عربستان در بحران سوریه آن هم به صورت مستقیم و نظامی، باتلاق دوم برای فرزند ماجراجوی سعودی است چرا که رقبای آمریکا در این بحران دست برتر را دارند.
انتهای پیام/