شرح و تفسیر حکمت ۳۴۸ نهج البلاغه با موضوع شدیدترین گناه را در اینجا بخوانید.

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛نهج البلاغه با مرور قرن‌ها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزون‌تر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است. این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی(ع) درباره قرآن آمده است: « ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه » قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان می‎پذیرد و نه اسرار آن منقضی می‎شود. در سخن مشابهی نیز آمده است : «لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه» نه شگفتی های آن را می‎توان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی می‎شود و از بین می‎رود.

سخنان امام علی(ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بیش از هزار سال از عمر این کتاب شریف می‎گذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاش‌هایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.

شرح و تفسير حکمت 348 نهج البلاغه

وقال علیه السلام:أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ.
امام علیه السلام فرمود : شديدترين گناهان گناهى است كه صاحبش آن را كوچك بشمارد.
امام علیه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته مهمى در ارتباط با گناهان اشاره كرده مى فرمايد: «شديدترين گناهان گناهى است كه صاحبش آن را كوچك بشمرد»؛ (أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ). دليل آن روشن است. كسى كه گناهى را كوچك مى شمرد به آسانى به آن گرفتار مى شود و گاه آن را آنقدر تكرار مى كند كه به صورت ملكه او درمى آيد وغرق در آن مى شود و سرانجام به عذاب الهى در دنيا و آخرت گرفتار خواهد شد. اضافه بر اين، از يك نظر هيچ گناهى كوچك نيست، زيرا گناهكار فرمان خدا را مى شكند و عصيان پروردگار هرچه باشد بزرگ و مهم است. به عكس هرگاه انسان براى گناهى اهميت قائل باشد از آن فاصله مى گيرد وخود را حفظ مى كند و كمتر آلوده آن مى شود؛ يعنى ابهت گناه، سدى در برابر آلودگى به آن است.

اين درست به آن مى ماند كه انسان بگويد: «فلان دشمن من حقير است، من اعتنايى به او ندارم، من بايد از فلان دشمن ديگر خود را حفظ كنم» و چه بسا اين تصور سبب مى شود كه آن دشمن حقير، ضربه كارى به او وارد كند در حالى كه هيچگونه آمادگى براى دفاع در مقابل او ندارد؛ ولى هرگاه در برابر دشمنى قرار گيرد كه ازنظر او خطرناك است كاملاً آماده دفاع مى شود. كوتاه سخن اينكه انسان ضربه را از جايى مى خورد كه به آن اهميت نمى دهد. كلينى؛ در كتاب شريف كافى در باب «استصغار الذنب؛ كوچك شمردن گناه» حديث جالبى از امام صادق علیه السلام نقل مى كند كه: «اتَّقُوا الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّهَا لا تُغْفَرُ قُلْتُ وَمَا الْمُحَقَّرَاتُ قَالَ الرَّجُلُ يذْنِبُ الذَّنْبَ فَيقُولُ طُوبَى لِى لَوْ لَمْ يكُنْ لِى غَيرُ ذَلِکَ؛ از گناهان كوچك بپرهيزيد، چراكه بخشوده نمى شود. راوى سوال مى كند: منظورتان از گناهان كوچك چيست؟ فرمود: گناهى است كه انسان مرتكب مى شود و مى گويد: خوشا به حال من اگر فقط گناه من همين باشد».

درواقع چنين كسى فرمان الهى را حقير شمرده و نسبت به آن اهانت كرده است. در همان باب از كتاب كافى حديث ديگرى از امام صادق علیه السلام از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل شده است كه فرمود: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله نَزَلَ بِأَرْضٍ قَرْعَاءَ فَقَالَ لاَِصْحَابِهِ ائْتُوا بِحَطَبٍ فَقَالُوا يا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ بِأَرْضٍ قَرْعَاءَ مَا بِهَا مِنْ حَطَبٍ قَالَ فَلْيأْتِ كُلُّ إِنْسَانٌ بِمَا قَدَرَ عَلَيهِ فَجَاءُوا بِهِ حَتَّى رَمَوْا بَينَ يدَيهِ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله هَكَذَا تَجْتَمِعُ الذُّنُوبُ ثُمَّ قَالَ إِياكُمْ وَالْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ لِكُلِّ شَىءٍ طَالِباً أَلا وَإِنَّ طَالِبَهَا يكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَآثارَهُمْ وَكُلَّ شَىءٍ أَحْصَيناهُ فِى إِمامٍ مُبِينٍ؛ پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در سفرى در سرزمين خشك و بىآب و علفى فرود آمد وبه يارانش فرمود: مقدارى هيزم بياوريد.
(تا آتش براى رفع نياز روشن كنيم) عرضه داشتند: اى رسول خدا! اينجا زمين بى آب و علفى است، هيزمى ندارد. پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: هركدام از شما به هراندازه كه مى توانيد بياوريد. (آنها در بيابان پخش شدند و) هركدام چيزى با خود آورد و آنها را در برابر پيامبر صلی الله علیه و آله روى هم ريختند. (و از فزونى آن تعجب كردند). پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: گناهان اينگونه جمع مى شوند. از گناهان كوچك بپرهيزيد، زيرا هر گناهى بازخواست كننده اى دارد. آگاه باشيد بازخواست كننده گناهان آنها را مى نويسد و آثار آنان را حفظ مى كند و (خداوند در قرآن مى فرمايد): هرچيزى را در امام مبين (لوح محفوظ) شمارش كرده ايم». بعيد نيست كه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله آتشى در آن هيزمها افكنده باشد و هنگامى كه آتش از آن زبانه كشيده اين سخن را فرموده باشد. اشاره به اينكه آتش هاى عظيم قيامت از درون اين گناهان كوچك برمى خيزد.

در حديث ديگرى كه مرحوم «شيخ طوسى» در كتاب امالى آورده است مى خوانيم كه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله به ابوذر فرمود: «يا أَبَا ذَرٍّ لا تَنْظُرْ إِلَى صِغَرِ الْخَطِيئَةِ وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى مَنْ عَصَيتَ؛ اى اباذر! نگاه به كوچكى گناه مكن؛ بلكه نگاه به عظمت خدايى كن كه او را عصيان مى كنى». در حديث ديگرى از امام كاظم علیه السلام مى خوانيم كه فرمود: «لَا تَسْتَكْثِرُوا كَثِيرَ الْخَيرِ وَلا تَسْتَقِلُّوا قَلِيلَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ قَلِيلَ الذُّنُوبِ يجْتَمِعُ حَتَّى يكُونَ كَثِيراً وَخَافُوا اللَّهَ فِى السِّرِّ حَتَّى تُعْطُوا مِنْ أَنْفُسِكُمُ النَّصَفَ؛ كار خير را، هر چند زياد انجام دهيد بزرگ نشمريد (كه شما را از ادامه راه بازمى دارد) و گناهان كم را اندك ندانيد، زيرا گناهان كم جمع مى شود و تبديل به بسيار خواهد شد و از خدا در پنهانى نيز بترسيد تا انصاف را بتوانيد از ناحيه خود رعايت كنيد». اين حديث مى تواند اشاره به نكته ديگرى در باب كوچك يا كم شمردن گناه باشد كه اگر انسان گناه را كم و يا كوچك بشمرد از تكرار آن بيم ندارد و زمانى متوجه مى شود كه به گناهان كبيره و بسيارى تبديل شده است، بنابراين كوچك شمردن گناه به هر حسابى كه باشد گناهى ديگر است.

شرح و تفسير حکمت 348 نهج البلاغه
افزون بر اينها كوچك و بزرگ بودن گناه دقيقآ روشن نيست؛ چه بسا ما گناهى را كوچك بشمريم و در پيشگاه خداوند بزرگ باشد و مايه خشم و غضب او گردد، همانگونه كه در حديث پرمعنايى از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله آمده است: «إِنَّ اللَّهَ كَتَمَ ثَلاثَةً فِى ثَلاثَةٍ كَتَمَ رِضَاهُ فِى طَاعَتِهِ وَكَتَمَ سَخَطَهُ فِى مَعْصِيتِهِ وَكَتَمَ وَلِيّهُ فِى خَلْقِهِ فَلا يسْتَخِفَّنَّ أَحَدُكُمْ شَيئاً مِنَ الطَّاعَاتِ فَإِنَّهُ لا يدْرِى فِى أَيهَا رِضَى اللَّهِ وَلا يسْتَقِلَّنَّ أَحَدُكُمْ شَيئاً مِنَ الْمَعَاصِى فَإِنَّهُ لا يدْرِى فِى أَيهَا سَخَطُ اللَّهِ وَلا يزْرِينَّ أَحَدُكُمْ بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ فَإِنَّهُ لا يدْرِى أَيهُمْ وَلِى اللَّهِ؛ خدا سه چيز را در سه چيز مخفى داشت: رضاى خود را در طاعتش و خشم خود را در معصيتش و وليش را در ميان خلق، بنابراين هيچيك از شما چيزى از طاعات را كوچك نشمرد، چراكه نمى داند شايد در آن رضاى خدا باشد و هيچيك از شما چيزى از معاصى را كم نشمرد، زيرا نمىداند شايد خشم و غضب پروردگار در آن باشد و به هيچكس از خلق خدا عيب جويى و اهانت نكنيد، چراكه نمى دانيد كدام يك از آنها از اولياءالله هستند».
انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.