به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ یکی از انواع ادبی که در ادبیات دفاع مقدس نوشته می شود و مخاطبان زیادی دارد، خاطره نویسی است. کتاب های زیادی به بیان خاطرات رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس پرداخته اند. در این میان کتاب «پزشک پرواز» با کتاب های دیگر یک تفاوت عمده دارد. کتاب «پزشک پرواز» که فاطمه دهقان نیری آن را به نگارش درآورده و توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده ،اثری است که نگارش آن دو سال طول کشیده و ۲۰ ساعت برای نگارش کتاب مصاحبه گرفته شده است. این کتاب حاصل ده جلسه مصاحبه با دکتر محمدتقی خرسندی، فوق تخصص گوش و حلق و بینی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دربرگیرنده خاطرات او از کودکی تاکنون و به طور خاص خاطرات سالهای جنگ ایران و عراق و حضور او در مناطق جنگی است.
کتاب «پزشک پرواز» جایش در میان ادبیات دفاع مقدس ما خالی بود. بیش از ۸۰۰ کتاب تا کنون در زمینه دفاع مقدس منتشر شده است، اما جای خاطرات پزشکان حاضر در این دوران در این میان خالی بود. قبلاً دو کتاب از خاطرات پزشکان عراقی منتشر شده بود. در کتاب پزشک پرواز بخشی از خاطراتی که منتشر می شود، درباره پزشکان ایرانی است که در جنگ حضور داشتند. نگارش این کتاب یک شروع و فصل تازه در ادبیات دفاع مقدس ماست.
نکته ای که در خاطرات خرسندی در کتاب پزشک پرواز وجود دارد، شخصیت وی است که می تواند برای جوانانی که جویای علم هستند مغتنم باشد. به خصوص اکنون که با بحران شخصیت در جامعه روبرو هستیم، جوانان ما شخصیت و هویت خود را در این کتاب بجویند.
یکی از دلایلی که به خاطرات پزشکان در جنگ پرداخته نشده، وقت اندک پزشکان است. منابع در این باره کم است و هر نویسنده دیگری بخواهد بنویسد، باید سراغ پزشکان حاضر در هشت سال دفاع مقدس برود. نویسندگان باید در خدمت پزشکان باشند تا ناگفته های آنها از جنگ برای نسل جدید گفته شود.
اکنون با راوی کتاب، محمدتقی خرسندی آشتیانی آشنا می شویم. او در سال ۱۳۲۹ در شهرستان آشتیان متولد شد. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی، تخصص پزشکی خود را در رشتۀ گوش و حلق و بینی، از بیمارستان امیراعلم، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران اخذ کرد و فلوشیپ گوش را طی یک سال در این بیمارستان گذراند. سپس چهار ماه دورۀ تکمیلی فک و صورت را در بیمارستان حضرت فاطمه (س) طی کرد. او اکنون عضو هیئت علمی واستاد تمام دانشکدۀ پزشکی دانشگاه تهران است. آنچه در کتاب پزشک پرواز می خوانید، خاطرات دکتر از دوران کودکی و نوجوانی، خاطرات تحصیلی، رویدادهای دفاع مقدس، و سرانجام خاطرات پس از دفاع مقدس تاکنون است که گوشه ای از آن را در قسمت زیر می خوانید:
«وقتی در مشهد دانشجو بودم، شنیدم دکتری هست به نام دکتر شیخ که رایگان ویزیت میکند و پولی از بیمار نمیگیرد، و مردم هر قدر میخواهند، ویزیت میپردازند. پسرش توی دانشگاه مشهد همدورۀ ما بود و دندانپزشکی میخواند. گاهی واحدهای مشترک داشتیم. از دیگران شنیدم پدرش چهار مطب دارد و با دوچرخه، از صبح بهنوبت به مطبهایش میرود و بیماران را مجانی ویزیت میکند. دوست داشتم بروم و این دکتر را ببینم.
به عنوان بیمار به مطباش رفتم. شلوغ بود. معاینه کرد. نسخه نوشت. پول ویزیت را گفت بروم پشت پرده پرداخت کنم. پردهای آنجا نصب کرده بودند. رفتم پشت آن. دیدم یک لگن گذاشتهاند آنجا، و قدری پول خرد و اسکناس و تشتک نوشابه در آن است. کنار تشت هم یک ظرف پر از تشتک نوشابه بود. کسی هم نبود. هر مریضی را ویزیت میکرد، مریض میآمد پشت پرده، پولی در لگن میانداخت و میرفت. اگر هم پول نداشت، از تشتکها میانداخت توی لگن تا صدا بدهد، و آنهایی که بیرون نشستهاند، حس کنند که او پول پرداخت کرده است و خجالت نکشد. ویزیت را توی ظرف انداختم و بیرون آمدم. میگفتند بقیۀ مطبهایش هم به همین شکل است.
روزی که دکتر شیخ مُرد، شاید بیش از دوسوم مردم مشهد در تشییع جنازهاش شرکت کردند.»
انتهای پیام/