شرح و تفسیر حکمت 313نهج البلاغه با موضوع جامعيت قرآن را در اینجا بخوانید.

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛نهج البلاغه با مرور قرن‌ها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزون‌تر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است. این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی(ع) درباره قرآنآمده است: « ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه » قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان می‎پذیرد و نه اسرار آن منقضی می‎شود. در سخن مشابهی نیز آمده است : «لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه» نه شگفتی های آن را می‎توان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی می‎شود و از بین می‎رود.

سخنان امام علی(ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بیش از هزار سال از عمر این کتاب شریف می‎گذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاش‌هایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.

شرح و تفسير حکمت 313 نهج البلاغه

امام علی علیه السلام فرمودند :وَفِي الْقُرْآنِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ، وَحُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ.
در قرآن، اخبار پيشينيان و حوادث آينده و حكم و دستور مربوط به شما آمده است.

امام علیه السلام در اين حديث شريف به اهميت و جامعيت قرآن اشاره مى كند ومى فرمايد: «در قرآن، اخبار پيشينيان و حوادث آينده و حكم و دستور مربوط به شما آمده است»؛ (وَفِي آلْقُرْآنِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ، وَحُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ). منظور از اخبار پيشينيان روشن است، زيرا بخش مهمى از قرآن مجيد، تاريخ انبيا و اقوام گذشته است؛ از آفرينش آدم تا حالات حضرت مسيح واصحاب ويارانش، قرآن دست ما را مى گيرد و در تمام قرون و اعصار گذشته همراه انبيا وپيغمبران و اقوام آنها حركت مى دهد و تلخ و شيرين زندگى آنها را بيان مى كند و تجارب فراوان و حوادث عبرت انگيز بسيارى را كه در زندگانى آنها بوده يكجا پيش روى ما مى نهد آنگونه كه گويا ما همراه آنها بوده ايم و با آنها مى زيسته ايم.

منظور از حوادث آينده، مسائل مربوط به قبر و برزخ و قيامت است كه در جاى جاى قرآن مجيد به آن اشاره شده است به گونه اى كه گويا ما آينده را ديده ايم و در آن زيسته ايم. منظور از جمله «وَحُكْمُ ما بَيْنَكُمْ» اين است كه در قرآن به همه برنامه هاى زندگى شما اعم از واجب، حرام، مكروه، مستحب و مباح، اشارات كلى يا جزئى شده است، بنابراين قرآن كتاب جامعى است كه هرچه بخواهيد در آن هست. با توجه به شأن نزولى كه در حديث حارث اعور آمده بود روشن مى شود كه اين سخن را امام علیه السلام زمانى بيان فرمود كه مردم به سراغ احاديث رفته و قرآن را رها ساخته بودند. البته منظور امام علیه السلام رها كردن احاديث نيست، زيرا پيغمبر صلی الله علیه وآله در «حديث ثقلين» كتاب خدا و عترت را (عترتى كه منبع اصلى احاديث رسول خدا صلی الله علیه وآله است) با هم توصيه مى كند، بلكه منظور اين است كه افراط در توجه به حديث تا آنجا كه قرآن رها شود كار نكوهيده اى است.

به هر روى، مهم اين است قرآن كه نور و رحمت الهى و مايه هدايت وسعادت است در ميان مسلمانان به فراموشى سپرده نشود. مسلمانان در درجه نخست اساس كار خود را از قرآن بگيرند و سپس از سنت پيغمبر اكرم صلی الله علیه وآله واحاديث اهلبيت: براى تشريح اين دستورات و آگاهى از جزئيات برنامه ها بهره مند شوند. در ذيل حديث اعور پس از كلام نورانى بالا جمله هايى درباره اهميت قرآن آمده است كه بسيار گويا و آموزنده است «هُوَ الْفَصْلُ لَيْسَ بِالْهَزْلِ ما تَرَكَهُ مِنْ جَبّارٍ إلّا قَصَمَهُ اللهُ وَمَنِ ابْتَغَى الْهُدى مِنْ غَيْرِهِ أَضَلَّهُ اللهُ تَعالى وَهُوَ حَبْلُ اللهِ الْمَتينُ وَهُوَ الذِّكْرُ الْحَكيمُ وَالصِّراطُ الْمُسْتَقِيمُ وَهُوَ الَّذي لا تَزيغُ بِهِ الاْهْواءُ وَلا تَلْتَبِسُ بِهِ الاَْلْسُنُ وَلا يَشْبَعُ مِنْهُ الْعُلَماءُ وَلا يَخْلِقُ عَنْ كَثْرَةِ الرَّدِ وَلا تَنْقَضي عَجائِبُهُ هُوَ الَّذي لَمْ يَثِنْهُ الْجِنُّ حينَ سَمِعْتُهُ قالُوا إِنّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ مَنْ قالَ بِهِ صَدَقَ وَمَنْ عَمِلَ بِهِ أُجِرَ وَمَنْ حَكَمَ بِهِ عَدَلَ وَمَنْ دَعا إِلَيْهِ هُدِيَ إلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ؛ قرآن جدا كننده حق از باطل است و هزل و شوخى در آن راه ندارد.

شرح و تفسير حکمت 313 نهج البلاغه

هر ظالمى به آن پشت كند خداوند او را دَرهم مى شكند و هركس هدايت را از غير قرآن بخواهد خداى متعال او را گمراه مى سازد و آن، ريسمان محكم الهى است ويادآورى مستحكم و راه راست. قرآن چيزى است كه اوهام و خواسته هاى انحرافى، آن را منحرف نمى كند و زبان نااهلان، آن را مشتبه نمى سازد. دانشمندان از آن سير نمى شوند و براثر كثرت تلاوت و مراجعه كهنه نمىگردد. شگفتى هاى آن پايان نمى پذيرد و اين همان چيزى است كه طايفه جن هنگامى كه آن را شنيدند آن را بازنگرداندند و دَرهم نپيچيدند و گفتند: ما سخن عجيبى شنيديم كه همگان را به سوى رشد و تعالى هدايت مى كند. كسى كه با قرآن سخن بگويد درست مى گويد و آنكس كه به آن عمل كند مأجور است و كسى كه مطابق آن حكم كند حكمش عادلانه و كسى كه به سوى قرآن فرا خواند به سوى صراط مستقيم هدايت كرده است». درباره اهميت قرآن مجيد، هم در خود قرآن و هم در روايات اسلامى مطالب گستردهاى آمده، از جمله در نهج البلاغه در خطبه هاى فراوان، امام علیه السلام درباره اهميت آن سخن گفته است؛ از جمله در بخش آخر خطبه 198 امام علیه السلام شرح مبسوطى كه شامل 42 امتياز مهم است براى قرآن مجيد بيان مى كند و همچنين در خطبه 183 و خطبه 176 و… نيز مطالب مهمى در اين زمينه آمده است.

انتهای پیام/

برچسب ها: نهج البلاغه ، تفسیر
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.