به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ فیلم سینمایی «شعلهور» آخرین اثر حمید نعمت الله بدون هیچ توضیح اضافهای، درونیات شخصیت اول فیلم با بازی امین حیایی را روایت میکند. شخصیتی که به جرأت میتوان گفت بدون هیچ رودربایسی و محافظهکاری، از نفرت درون خود به جهان و عقدههایی که سالیان سال انباشته شده برای مخاطب میگوید و مخاطب به دلیل آنکه خودش با این عقدهها در جامعهای متناقض سروکار دارد، بطور کامل با شخصیت همذات پنداری میکند و برایش باور پذیر است.
این نکته از آن جایی در فیلم بهتر متبلور میشود که شخصیت اول فیلم (فرید) دردهای مشترکی دارد که همه ما با شدت و ضعف در زندگی روزمره با آن درگیر هستیم.
درد و بیتفاوتی شخصیت فرید در فیلم به درستی با توجیههای نمایشی مثل بیکاری و تلاش برای زیر بار نرفتن به حرف زور با گرههای نمایشی و دراماتیک به مخاطب نشان داده می شود. این نکتهای است که در طول این سالها در فیلمهای به این شکل اجتماعی با به تصویر کشیدن سیاهبختی و بدبختیها هیچ کاربردی برای تماشاگر ندارد. اما موضوعی که «شعله ور» را متمایز میکند، قهرمانی است که تمامی این بدبختیهایش را می بیند و به بیهودگی و یاس زندگی خود آگاه است؛ این آگاهی از یاس و غرور دوست داشتنی است که نفرت شخصیت فرید را برای تماشاگر دلچسب میکند و همین باعث میشود مخاطب با شخصیتی منفور و روان پریش اما دوست داشتنی مواجه باشد.
اما در کنار این همه زیبایی دراماتیک و فیلمنامه خوب در «شعله ور»، این زبان سینما است که این محتوا را به زیبایی بیان میکند و کارگردانی نعمت الله را به به اوج خود میرساند.
یکی از اتفاقات درخشان فیلم، رفتن دوربین «شعله ور» به فضای سیستان و بلوچستان است؛ فضای نامتناهی و قاب دوربین ما را با فیلمی روبرو میکند که درخشان از ذات و زبان سینما استفاده کرده و در این میان از خطر آدم نماهای کارت پستالی گذر کرده که فقط زیبا هستند و چشم نوازی میکنند. در «شعله ور» زیبایی قابهای فیلم در خدمت قصه و راوی روانی شخصیت فیلم است و این وزنه فرم محتوا را در فیلم به هماهنگی درستی میرساند.
در مجموع «شعله ور» گامی به جلو در کارنامه فیلمسازی است که از فیلم هایی مثل «رگ خواب» و «بوتیک» میآید و حالا به شعلهای در سینمایش رسیده که با این فیلم قوی، روشن خواهد ماند.
یادداشت از بهنام صادقی
انتهای پیام/