به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، در دهه ای به سر می بریم که همه چیز با دهه 60 متفاوت شده و هر چند وقت یک بار نوستالژی های آن زمان را با خود مرور می کنیم و هر کدام از این نوستالژی ها خاطراتی برای ما زنده می کند. یکی از این خاطرات بازی های دهه 60 است و برای برخی نیز مداد و پاکن و دفترچه تحصیل آن زمان پر از خاطرات شیرین وبه یادمانی است .
در میان این همه نوستالژی زیبا و به یادماندنی آنچه که در ذهن من و بسیاری از مردم ماندگار شده بقالی ها و سقط فروشی های آن دوران است ، بچه که بودیم با پول توجیبی های اندک برای خرید لواشک ، پفک و هله و هوله به سراغ مغازه های کوچک و جمع و جوری می رفتیم که معمولا پیر مردی خنده رو و گاهی هم بد اخلاق فروشندگی می کرد.
یادش بخیر ترازوهایی که دیجتالی نبودند و یک طرف ظرف ترازو وزنه می گذاشتندو براساس قیمت واحد آن کالا را به مشتری می فروختند.
این مغازه کوچک که ما دهه شصتی ها به اون بقالی می گفتیم را قدیمی تر ها یعنی پدران ما در اصفهان با نام سقط فروش می شناختند.
سقط فروش شاخه ای از خوار بار فروشی است که کلیه ما یحتاج اولیه مردم در اوایل قرن حاضر را تامین می کرد. بصورت محلی و معمولا در دل بازارچه های اصفهان دکان های کوچک آنها به چشم می خورد که البته هنوز در اصفهان این میراث حفظ شده است.
قند و شکر به صورت خرده و عمده انواع چای بصورت بسته ای و فله انواع مواد دخانی ازقبيل (سيگار, توتون و تنباکو, و غيره), انواع مواد شوينده, انواع وسايل نظافتی, دستمال کاغذی, انواع ادويه جات بسته بندی, عسل, آلو بخارا, انواع آلوچه, انواع روغن خوراکی, بيسکويت و انواع تنقلات, گندم, انواع آرد, انواع خلال, نبات, ارده، شيره،خرما، سمنو، عمده محصولات و کالا هایی بودند که توسط سقط فروشان فروخته می شد.
در واقع آنچه که امروز ما از سوپر مارکت های بزرگ و هایپر مارکت ها خریداری می کنیم در سه و چهار دهه قبل و حتی دهه های قبل از آن را سقط فروش ها و بقالی ها عرضه می کردند .
در حال حاضر در اصفهان با وجود فروشگاه های بزرگ هنوز هم هستند مردمی که سنتی خرید می کنند و ترجیح می دهند به سراغ آن دکان های کوچک و البته با شکل و شمایلی خاص و بی نظم بروند، همه چیز در بقالی های قدیم پیدا می شد و به قول قدیمی ها از شیر مرغ تا جون آدمی زاد را در بسیاری از فروشگاه های آن روز می توان یافت.
خرید از فروشگاههای زنجیرهای در حالی در برخی از مردم و شهروندان بالا رفته است که در کنار نگرانی از تأثیرات فعالیت این فروشگاهها در تغییر سبک زندگی ایرانی- اسلامی انتقاداتی نیز به فعالیت این فروشگاههای بزرگ و تأثیر آنها بر کار و کاسبی فروشگاههای خرد وجود دارد.
فروشگاههای زنجیرهای که این روزها تنوع و تعدادشان بسیار زیاد است و علاوه بر مناطق شمال شهر در جنوب شهر و حتی مناطق کمبرخوردار نیز شعبات گوناگونی دارند باعث شده تا جامعهشناسان نسبت به تأثیرات منفی فعالیت این گونه فروشگاهها روی سبک زندگی ایرانی- اسلامی هشدار دهند.
فعالیت فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای و شیوه تبلیغات آنها به گونهای است که باعث ترغیب بیش از حد افراد برای خرید میشود و در نظر گرفتن تخفیفهای مختلف باعث میشود تا افراد از نظر ذهنی و روانی برای خرید بیش از پیش ترغیب شوند و ناخواسته به جای خرید اقلام ضروری زندگی و به اندازه نیاز، اجناس و اقلام بیش از حد یا گاه غیرضروری خریداری کنند. موضوعی که در تضاد کامل با اهداف اقتصاد مقاومتی و استقلال اقتصادی کشور ماست.
یکی از مهمترین تهدیدهای گسترش فروشگاههای زنجیرهای در ایران در یکی دو دهه اخیر کاهش سطح روابط اجتماعی در محلات است، به گونهای که با آمدن این فروشگاهها سبک خرید سنتی که خود نوعی از روابط اجتماعی در بین اهل محل خصوصاً بانوان بود کاهش یافته است و همین مسئله میتواند در کاهش روابط صمیمانه همسایهها تأثیرگذار باشد.
صفا و صمیمیت در محلههای قدیمی و خرید از بازار یکی از مهمترین بخش روابط اجتماعی در بین محلات و مناطق مختلف در هر شهر است که با گسترش فعالیت فروشگاههای زنجیرهای و هایپرمارکتها در یکی دو دهه اخیر شاهد اثرگذاری منفی فعالیت این فروشگاهها در این نوع از روابط اجتماعی هستیم.
این همه در حالی است که عرضه کالاهای غیر ایرانی و خارجی و حتی بنجل یکی دیگر از انتقاداتی است که به فروشگاههای زنجیرهای و هایپرمارکتها وارد میشود.
اما در کنار همه این انتقادات، ترویج مصرفگرایی مهمترین انتقادی است که به فعالیت این نوع از فروشگاهها میشود، نکتهای که این فروشگاههای عمده و هایپرها به ارمغان آورده مصرفگرایی شدید است.
گشتی کوتاه در این فروشگاهها و مشاهده مردمی با سبدهایی پر از کالاهای غیرضروری نشان میدهد که مردم خواسته یا ناخواسته تشنه خرید گسترده و وسیع هستند که این موضوع در کنار مشکلاتی که به لحاظ اقتصادی دارد، دارای عوارض فرهنگی جبرانناپذیری است.
محمد پیرهادی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در این باره میگوید: واقعیت این است که فروشگاههای بزرگ سطح نیاز و تعاریف ذهنی افراد را تحتتأثیر قرار میدهند. این فروشگاهها با ارائه قیمت پایین برای اجناس خود، مشتریها را تحریک به خرید بیشتر میکنند. مکانیسم کلی این مراکز بر این اساس است که سودی را که از فروش هر کالا به دست خواهند آورد، کاهش میدهند؛ ولی در عوض تعداد بسیار بیشتری از آن را به فروش میرسانند.
وی میافزاید: «مراکز خرید بزرگ با پایین آوردن قیمت خود مردم را از نظر ذهنی تحتتأثیر قرار داده و میزان مصرف آنها را زیاد میکنند.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: گذشته از این مسئله، ارائه کالاهای رنگارنگ توسط این مراکز نیز مردم را به سمت مصرف بیشتر سوق داده و ترکیب سبد کالایی آنها را تغییر میدهد. مشاهده میشود که هرچند کالاها در مراکز خرید بزرگ با قیمت مناسبتری عرضه میشوند ولی افزایش سطح مصرف مردم توسط این فروشگاهها در نهایت باعث میشود مردم پول بیشتری خرج کرده و سود بیشتری را برای فروشگاه به ارمغان بیاورند.
پیرهادی خاطرنشان میکند: ارائه تخفیف کالاها در فروشگاههای زنجیرهای و درنهایت فروش به قیمت پایینتر از قیمت مصرفکننده این شائبه را در میان مردم ایجاد کرده است که این فروشگاهها برای عرضه محصولات خود از کیفیت و وزن کالا میکاهند.
قیمت مندرج بر روی کالاها در برخی از فروشگاههای زنجیرهای و هایپرمارکتها قیمت واقعی نیست. به عنوان مثال قیمت درج شده روی روغن مایع یک لیتری در حالی ۵۷۰۰ تومن درج شده و شامل ۱۰ درصد تخفیف میشود که قیمت همین روغن در یک فروشگاه کوچک در محله شما ۴۷۵۰ تومان است.
این تنها یک نمونه است و وقتی قرار باشد قیمت مندرج روی سایر اقلام را نیز بررسی کنیم به راحتی میتوان متوجه این تناقض شده و خیلی راحت مچ مدیران فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای را گرفت.
برای اینکه علت رغبت مردم به خرید از این فروشگاه را جویا شوم به یکی از این فروشگاه سری زدم و از آقا و خانمی که سبد خرید در دست داشتند پرسیدم چرا از این فروشگا ه های زنجیره ایی خرید می کنید که خانم که کارمند بود پاسخ داد من و همسرم کارمند هستیم و معمولا پنج شنبه و جمعه ها و هر موقع که مایحتاج منزل تمام می شود به دلیل اینکه در هایپرماکت ها همه چیز یافت می شود و همه محصولات با برند متنوع وجود دارد ترجیح می دهیم از این مکان خرید کنیم و تا مدتی نیز نیاز به خرید نداریم.
در جستجوی سقط فروشی ها در دل بازار اصفهان قدم زدم آنقدر گشتم و گشتم تا پیرمردی مهربان دیدم که ویترن پشت سرش پر بود از ادویه جات و چایی ، بهم لبخندی زدم و گفت بفرما پسرم چه می خواهی ؟ در آن لحظه به یاد دوران کودکی افتادم و از او خواهش کردم یک رب چایی اعلا برایم وزن کند و او نیز با استفاده از آن ترازوهای قدیمی چایی را در یک طرف وزنه و آن طرف سنگ وزنه قرار داد و به نوعی میراث فرهنگی ناملومس اصفهان را برایم زنده کرد.
به هر حال در دهه حاضر پیشرفت تکنولوژی همراه با کسب و کارهای نوین و همچنین ساخت مجموعه های مدرن با الگوهای کشور پیشرفته روز به روز در اصفهان و دیگر کلان شهر رو به افزایش است که به هر حال نیاز جامعه امروز است چرا که افزایش جمعیت و خواسته های جامعه امروز قابل قیاس با دهه های 40 ، 50 ، 60 نیست اما آنچه که باید مدیران شهری به آن توجه کنند حفاظت از میراث فرهنگی ناملوس در اصفهان است که به وفور دیده می شود هنوز در این بازار و بازارچه زنده است و مغازه هایی هستند وجهه سنتی شهر را حفظ کردند.
گزارش از سید امیر مهدی ساب چیان
انتهای پیام/س