به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان ،در روزهای اخیر تنش در روابط بین کره شمالی و آمریکا به یک موضوع مهم و روز سیاست خارجی مبدل شده است . تهدیدات گسترده از سوی آمریکا و ترامپ علیه کره شمالی و در عین حال لفاظی های عجیب رهبر جوان کره شمالی مبنی بر حمله علیه مواضع آمریکا در جزیره گوام و حتی سرزمین اصلی آمریکا موجب شده است این سوال پیش بیاید که آیا جنگی بین آمریکا و کره شمالی شکل خواهد گرفت ؟ در شرایطی که در جهان کنونی روابط کاملا به هم وابسته است و به نوعی با پیچیدگی پیوند بین منافع کشورها روبرو هستیم آیا امکان شروع یک جنگ آنهم از نوع هسته ای که موجب ایجاد تغییرات گسترده در جهان خواهد شد، وجود دارد؟
در جهانی که کشورها کاملا به هم وابسته هستند و منافع آنها به هم قفل شده است خیلی فرصت تغییر بنیادین وجود ندارد و منافع گسترده در بین کشورها فضای تحول را بسیار محدود کرده است در نتیجه مدیریت مشکلات بر حل آنها اولویت پیدا می کند تحت چنین شرایطی آنچه که اهمیت به سزایی در سیاست خارجی دولتها پیدا می کند، حفظ وضع موجود است. این شرایط به خصوص برای آمریکا به دلیل جایگاهش در چرخه جهانی قدرت فوق العاده اهمیت دارد، این کشور در صدد حفظ شرایط موجود است در نتیجه نمی تواند اقدام به سیاست هایی بکند که منجر به تغییرات بنیادین در جهان شود.
از آنجایی که در شرایط کنونی آمریکا با چالشگران جهانی و منطقه ای مواجه شده است، مهم ترین راهکار مدیریت شرایط موجود است.این مدیریت به این معنا است که آمریکا با کم ترین هزینه بتواند عدم تعادل به وجود آمده را بر طرف کند و هم چنین موجب می شود تا چالشگران در حالت سکون قرار بگیرند زیرا هر گونه تنش جدید موجب ایجاد فرصتی برای رویایی با هژمون را فراهم می کند که این امر موجب حضور مستقیم کشورهایی مانند چین و روسیه می شود، درشرایطی که کشورها به دنبال ایجاد موازنه و تنوع بخشی در سیاست های خود هستند امکان شکست برای آمریکا وجود دارد نمونه ی آن را می توان در سوریه و بحران خاورمیانه دید که با تنش به وجود آمده در این منطقه روسیه مواضع خود را به پیش می برد و در صدد تثبت آنها در این منطقه ژئواستراتژیک است پس آمریکا تا جایی که امکانش باشد از ایجاد تنش و جنگ جلوگیری خواهد کرد.
آنچه در خصوص تنش به وجود آمده در شرق آسیا اهمیت دارد شکل گیری یک توازن بین روسیه ،چین و آمریکا است منافع این سه کشور در این منطقه بهم وابسته شده است تا جایی که هیچکدام نمی توانند تغییراتی را ایجاد کنند که فوق العاده بنیادین باشد زیرا هر کدام نسبت به مناطق نفوذ خود شناخت پیدا کرده اند و درصدد حفظ شرایط موجود هستند. هرگونه حمله نظامی آمریکا به کره شمالی این سکون به وجود آمده را بهم خواهد ریخت در نتیجه تفکر آغاز جنگ از سوی آمریکا علیه کره شمالی منتفی است.
از آنجایی که در پیش گرفتن یک سیاست محافظه کارانه نیز زیاد عاقلانه نیست آمریکا دو راه حل کلی دارد تا بتواند بحران کره شمالی را بدون هر گونه جنگی مدیریت کند، طبق راه حل اول باید دست به ذهنیت سازی بزند. شکل دادن به ذهنیت جدید در جهان که بتواند برای مدتی مخاطبان جهانی را به خود مشغول کند جدی ترین کار روانی است که سیاست بازان ماهر آن را انجام می دهند. اینکه چگونه می توان یک معضل جهانی را قالب بندی کرد ظرافت و دقت خاصی را می طلبد. روان شناسی و سیاست و ارتباطات با هم برابر شده اند و امروز بحث روان شناسی نه تنها در سطح داخلی مورد توجه سیاست مداران است بلکه در سطح جهانی نیز مورد توجه رهبران جهانی قرار گرفته است.در پی این سیاست آمریکا تلاش خواهد کرد بحران کره شمالی را معضلی جهانی قلمداد کند. این کشور سعی خواهد کرد رهبران کشورهای جهان را متقاعد کند که باید کره شمالی را مانند یک بحرانی که همه گیر خواهد شد، تعریف کرد. با این هدف آمریکا تلاش خواهد کرد دیدگاه کشورهای آلمان روسیه و چین را با خود همراه کند اما در خصوص اینکه دونالد ترامپ با توجه به شخصیت خاصی که دارد می تواند این سیاست را عملی کند، جای تردید است.
یک سیاست مدرا ماهر باید برای ذهنیت سازی از واژه هایی استفاده کند که بتواند عموم جهان را با خود همراه کند. این دقیقا نقطه ضعف دونالد ترامپ در سیاست خارجی است . این تاجر تازه به کار در عرصه سیاسی از چنین توانمندی برخوردار نیست، نوع واژه هایی که به کار می برد مناسب نیست و نمونه آن را می توان در برخود با کره شمالی دید به قدری هیجان زده اظهار نظر می کند که حتی خود او مجبور شد اعتراف کند شاید به اندازه ی کافی سخنانش تهدید آمیز نبوده و حتی نمایندگان سنا نوع بیان او را در مقابل کره شمالی نپذیرفتند و مورد نقد قرار دادند. روسیه و آلمان نیز نوع صحبت های ترامپ را نپذیرفتند. با توجه به این موضوع، رئیس جمهور آمریکا در ذهنیت سازی در قبال بحران کره شمالی به موفقیتی دست نیافته است زیرا کشورها با او همراه نشدند به همین منظور این کشور در روزهای آینده نوع واژه ها و لحن سخنانی که به کار خواهد گرفت را تا حدودی تغییر خواهد داد.
دومین راه حلی که در پیش گرفته خواهد شد تاکید بر قالب بندی است، موضوعی که ترامپ در شعارهای انتخاباتی بر آن تاکید می کرد. وی با بیان اینکه آمریکا در صدر اولویت های سیاست خارجی وی قرار دارد از دو جنگ عراق و افغانستان انتقاد کرد و حتی در خصوص موضوع سوریه نیز انعطاف هایی را نشان داد و در ادامه اظهار کرد که کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی خود باید هزینه دفاعی را پرداخت کنند. در نتیجه از کره جنوبی خواست که خود هزینه سامانه دفاعی تاد را تقبل کند. اوباما یکی از هنرمندترین افراد در سیاست خارجی آمریکا است زیرا با حفظ وضع موجود با دو موضوع برجام و عادی سازی روابط با کوبا شرایط را در حالت حفظ وضع موجود مدیریت کرد.در چنین شرایطی برای جلوگیری از وقوع یک جنگ در شرق آسیا دولت ترامپ به نظر می رسد با در پیش گرفتن همکاری با روسیه و چین، تقویت ژاپن و کره جنوبی که رزمایش های مشترک نظامی یکی از این موارد است؛ منافع خود را به پیش خواهد برد.
انتهام پیام/