به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ از اردوهای جهادی تا جهاد در جبهههای سوریه، علیه تروریست های تکفیری داعش؛ جهاد در راه خدا را میتوان در زندگی 25 ساله پاسدار شهید محسن حججی معنا کرد؛ کسی که تنها برای رضای خدا قدم برمیداشت و در راه خدا سر از تنش جدا شد و به فیض شهادت نائل آمد.
تصویری کمتر دیده شده از اولین اعزام شهید مدافع حرم، محسن حججی مورد توجه کاربران شبکه های اجتماعی قرار گرفته؛ تصویری که مربوط به دو سال پیش است؛ هنگام اولین اعزام به سوریه، شهید حججی 23 سال داشته است.
انتهای پیام/
احساس شرم می کنم
كه اگر بدانند تمام مشكلات حل شده است
قطعا روزی خواهد رسید که علی کوچولوی تو بزرگ شده و در جامعه همچون دیگر هم سن های خود زندگی کند ....
حتما میببند که هم سن و سال هایش چگونه در امنیت و آسایش کامل دست در دست پدرانشان بازی میکنند و در حال بزذگ تر شدن هستند .... اما بدان در آن لحظه و آن روزگا ران نه تنها که علی تو غم زده نخواهد بود باکه سرافراز و سربلند و شاکر خداوند میشود چرا که همه میدانند آن امنیت و آرامش از شهامت و شهادت امروز تو به دست آمده است ....
نزد ارباب مظلوم شفاعت ما یادت نره .....
سخت محتاج دعاتم .....
شهادتت مبارک سردار بی سر ...
محسن جان ...
به قول شهید آوینی : خداوند از روز اول یک قطعه زمین را برای شهادت تو کنار گذاشته است و وقتی زمانش فرا رسید ، حتما در آن مکان ، قرار تو با خدایت ، اتفاق می افتد ...
محسن جان ... من از همه آنهائی که می شناسی ، رو سیاه ترم ، تو را به جان علی کوچولویت قسم ، از سرور و سالار شهیدان ، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) درخواست کن ، پایان کار ما را هم خداوند شهادت فی سبیل االه مقرر فرماید .
سخت محتاج دعایت هستم ..
درود بر غیرتت
قطعا روزی خواهد رسید که علی کوچولوی تو بزرگ شده و در جامعه همچون دیگر هم سن های خود زندگی کند ....
حتما میببند که هم سن و سال هایش چگونه در امنیت و آسایش کامل دست در دست پدرانشان بازی میکنند و در حال بزذگ تر شدن هستند .... اما بدان در آن لحظه و آن روزگا ران نه تنها که علی تو غم زده نخواهد بود باکه سرافراز و سربلند و شاکر خداوند میشود چرا که همه میدانند آن امنیت و آرامش از شهامت و شهادت امروز تو به دست آمده است ....
نزد ارباب مظلوم شفاعت ما یادت نره .....
سخت محتاج دعاتم .....
شهادتت مبارک سردار بی سر ...
محسن جان ...
نمیدانم چه ساعت و چه لحظه ای بود که تو با شهامت زینبی در که در دست بدترین و بدبخت ترین های عالم گرفتار بودی و در آن دم خدت تو را لایق شهادت کرد و به دست بدترین های زمانه
گلوی نازنینت طعمه تیغ کین شد چ همچون ارباب مظلومت در غربت و تنهائی دعوت حق را لببک گفتی ....
من در آن لحظه سر گرم و گرفتار کدام مشغله دنیای فانی بودم و غافل از حال تو ....
به خدا که تا آخر عمر فراموش نخواهی شد ...
خوشا به سعادت تو ای سردار بی سر ....
خوشا به سعادت تو ای مدافع آل الله.....
مطمئن هستم که میبینی مظلومیت تو چه آتشی بر دل ها زده است ....
سخت محتاج دعایت هستم محسن جان ....
شهادتت مبارک ...
تا ابد فراموش نخواهی شد ای دلاور ....