به گزارش خبرنگار حوزه فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان بلافاصله پس از حذف تیم ملی فوتبال ایران از رقابت های جام ملتهای 2015 آسیا، علی کفاشیان، رئیس سابق فدراسیون فوتبال با فشار محمود گودرزی مجبور شد تا مهدی محمدنبی را از دبیر کلی این فدراسیون کنار بگذارد و علیرضا اسدی بازیکن تیم ملی ایران در دهه 60 را برای این سمت انتخاب کند.
این انتخاب رئیس خوش خنده فدراسیون فوتبال از همان روز نخست با حواشی مختلفی همراه بود چراکه اسدی با دست آویز قرار دادن حذف تیم ملی از جام ملتهای آسیا، انتقادات زیادی را به عملکرد کارلوس کی روش وارد کرد تا جایی که سرمربی پرتغالی در پایان نخستین نشست مشترک خود با اسدی، با دلخوری فراوان از اظهارت وی از احتمال پایان همکاری اش با تیم ملی فوتبال ایران خبر داد. البته با وساطت اعضای قبلی هیئت رئیسه و رئیس فدراسیون فوتبال، آتش انتقادات دبیر کل جدید به کی روش تا حدی فروکش کرد و قرار شد وی کمتر در مسائل مربوط به تیم ملی دخالت کند. با این حال کی روش در طول 2 سال اخیر بارها از هر فرصتی برای تاخت و تاز به اسدی استفاده کرد و وی را مانع اصلی برنامه های تیم ملی دانست.
درحالی که فوتبال ملی ایران پس از صعود به جام جهانی 2018، روسیه روزهای آرامی را سپری می کرد اما طعنه های گاه و بی گاه کی روش به اسدی همچنان ادامه داشت. وی حتی در شب پیروزی تیم ملی مقابل ازبکستان و در زمان دیدار اعضای تیم ملی با حسن روحانی، دست از متلک انداختن به اسدی نکشید و به هر بهانه ای خواستار اخراج دبیر کل فدراسیون فوتبال بود.
با این وجود سکوت مهدی تاج و سایر اعضای فدراسیون فوتبال در برابر اظهارات کی روش نشان داد که مسئولان رده بالای فدراسیون هم چندان مخالف اظهارات سرمربی تیم ملی علیه دبیر کل نیستند و حتی در راه پایان دادن به اختلافات موجود، حاضر هستند به راحتی از کنار نام اسدی عبور کنند. در چنین شرایطی علیرضا اسدی که به دلیل حمایت نشدن از سوی همکارانش در فدراسیون فوتبال، قصد کناره گیری از سمت خود را داشت این موضوع را با تاج در میان گذاشت.
زمانی هم که خبر تمایل علیرضا اسدی برای استعفا از سمت خود به گوش کارلوس کی روش رسید، وی از قرار گرفتن ایران در رتبه 23 رنکینگ جهانی به عنوان سلاح آتشین خود برای آغاز دور جدید حملاتش به دبیر کل فدراسیون فوتبال استفاده کرد و با جادوگر نامیدن اسدی، بار دیگر درخواست برکناری وی را مطرح کرد. تاج و دوستانش هم که از دیدگاه خود انتقادات کی روش رامنطقی می دانستند، تصمیم گرفتند مقابل این هجمه ها سکوت کنند تا برنده واقعی این نبرد کسی جز سرمربی پرتغالی نباشد. در واقع به نظر می رسد بیانیه پرحرف و حدیث کی روش زمینه ای برای صادرشدن حکم برکناری اسدی بود.
اسدی پس از کفاشیان، ترابیان، امید نمازی، افشین پیروانی، مربیان ایرانی تیم ملی و چندین نفر دیگر، جدید ترین قربانی کی روش در فدراسیون فوتبال ایران به شمار می رود. فدراسیونی که به دلیل ضعف در برخورد با سرمربی تیم ملی، تنها راه چاره برای رام کردن وی را حذف مخالفانش می داند. با این تفاسیر بعید نیست که مرد موزامبیکی الاصل برای رسیدن به منافع خود، خیلی زود مهدی تاج و محمدرضا ساکت، مرد همه کاره فوتبال ایران را هم در حملاتی بیانیه ای مورد خطاب قرار دهد. جالب اینجاست که صاحب منصبان فعلی مهم ترین فدراسیون ورزش کشورمان، برای توجیه رفتارهای خود تنها به موفقیت تیم ملی با هدایت کی روش نگاه می کنند و هیچ معیار اخلاقی را مدنظر قرار نمی دهند. از نظر آن ها هدف وسیله را توجیه می کند و اگر کی روش به بالاترین مسئول اجرایی فوتبال ایران لقب جادوگر و مرد هیچ کاره بدهد، اهمیتی ندارد.
از طرفی آنچه که تعجب اهالی فوتبال را بیشتر می کند اینست که مهدی تاج در فدراسیون فوتبال ایران مدیریت هیچکس را قبول ندارد و به همین دلیل ترجیح می دهد تمام سمت های مهم این فدراسیون را تنها به محمدرضا ساکت واگذار کند. معلوم نیست یک فرد تا چه اندازه ای توانایی دارد که بتواند سمت های مهمی مانند مدیریت تیم های ملی فوتبال ایران، ریاست سازمان تیمهای ملی، عضو کمیته فنی و توسعه، عضو کمیته فنی و توسعه فوتسال و فوتبال ساحلی عضو سازمان اقتصادی و بازاریابی و دبیر کلی را با هم برعهده بگیرد؟
به هر حال انتظار می رود پس از برکناری اسدی، کی روش از امروز کمتر به امور مدیریتی فوتبال ایران وارد شود و همان گونه که تاکنون توانایی های فنی اش را ثابت کرده در فاصله یک سال مانده تا شروع جام جهانی 2018 روسیه، تمام تمرکزش را برای موفقیت تیم ملی در این رقابت ها به کار گیرد. هرچند شاید وی با تداوم این بی اخلاقی ها تا حدی از چشم فوتبالدوستان فرهنگ مدار ایرانی بیفتد.
در پایان باید امیدوار ماند که مهدی تاج دست کم برای دلخوشی اهالی فوتبال هم شده یک بار برای همیشه مقابل گستاخی های سرمربی تیم ملی واکنش نشان دهد چراکه به هیچ وجه بعید نیست با تداوم این روند، خودش هم به سرنوشت امثال ترابیان و اسدی گرفتار شود.
انتهای پیام/