نمایش «ماجرای مترانپاژ» نوشته الکساندر وامپیلوف برای اولین بار در ایران در تماشاخانه پالیز به صحنه رفته است.

به گزارش خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ رضا بهبودی در مورد بازی در نمایشی که برای اولین بار در ایران اجرا می‌شود، گفت: «لذت حضور در چنین نمایشی به این است که در ایران اجرایی نداشته است. بنابراین عقبه درست یا غلطی پشت آن نیست. در برخی مواقع ما در آثاری بازی می‌کنیم که اجرای درستی از آن به صحنه نرفته است؛ مثل باغ آلبالو، دایی وانیا و... که ما هم در گروه خودمان آن‌ها را اجرا کرده‌ایم. این‌چنین آثار چالش‌های خاصی برای گروه اجرایی و مخاطب دارد. به این دلیل که تصویری از قبل در ذهن مخاطب ایجاد کرده‌اند و نقدهایی به اثر شده است. البته اجرای اثری که تابه‌حال در کشور به صحنه نرفته است، هم مسئولیتی را ایجاد می‌کند که حرف نویسنده، جهان اثر، فرم و شیوه روایت درست منتقل شود تا الگوی مناسبی برای اجراهای بعدی باشد».

او گفت: «حسن معجونی با توجه به تجربه خوبی که دارد، مسیر را درست انتخاب کرده است و گوشزدهایی به ما می‌کند که اجرای درست و به‌قاعده و ماندگار از نویسنده ناکام و مهجور روسی؛ الکساندر وامپیلوف به‌جا بماند. یک سال پیش متنی از او به اسم «شکار مرغابی» در تماشاخانه ایرانشهر به صحنه رفت که من ندیدم، اما در جریان بودم و به این دلیل که در کشور تابه‌حال اثری از او اجرانشده است، می‌گویم در کشور ما مهجور است. در کتاب حجیم و بزرگ نویسندگان روسیه هم مدخلی در مورد وامپیلوف وجود ندارد. ظاهراً نه‌تنها به‌عنوان نویسنده‌ای مطرح از او در این کتاب نامی برده نشده است، بلکه حتی در زمینه هم‌اسمی از او را نمی‌بینیم. به نظر می‌رسد او در کشور خودش هم مهجور مانده و باوجود تعداد کم نمایشنامه‌هایش تأثیرگذاری داشته و بعد از مرگش در جوانی به دوره پسا وامپیلوف اشاره‌شده. من متعجبم که عصر پسا وامپیلوف وجود دارد، اما در کتاب معروفی مثل کتاب نویسندگان روس اسمی از او برده نشده است. فکر می‌کنم آنجا هم گزینش و دخل و تصرفی هست مثل عالم نقاشی که کاراکتر مودیلیانی تا چند وقت قبل اسمی از او برده نشده است. باید به خاطر داشته باشیم وامپیلوف در جوانی فوت‌شده و اگر زنده می‌ماند، می‌توانست آثار برجسته‌تری از خود به‌جا بگذارد».

بهبودی در مورد ویژگی‌های مطرح نقشی که در نمایش «ماجرای مترانپاژ» بازی می‌کند، توضیح داد: «نقشی که بازی می‌کنم شبیه باقی افرادی است که در جوامع توتالیتر و سرکوب‌شده زندگی می‌کند. این کاراکتر در ابتدای نمایش به همین منوال حرکت می‌کند، اما به‌واسطه شرایط وضعیت دوگانه‌ای که در زندگی‌اش شکل می‌گیرد ، تغییر جهت می‌دهد. ما می‌توانیم بفهمیم علی‌رغم قدرت‌نمایی که کاراکترمی کند، او بسیار ترسیده است و سرکوب‌شدگی را می‌توانیم در این انسان ضعیف ببینیم. او نماینده همه آن‌هایی است که تحت یک سیستم پرورش‌یافته‌اند و سعی کرده‌اند به‌گونه‌ای رفتار کنند که مطیع باشد و باعث می‌شود انسان‌ها در این سیستم از هم بپاشند و اضمحلال تن و ذهن ایجاد می‌شود. این همان نکته‌ای است که در اجرای «ماجرای مترانپاژ» سعی داشتیم، نمایش دهیم».

او در مورد ویژگی گروه تئاتری لیو و پایداری آن تا این زمان گفت: «در هسته‌های اولیه تشکیل گروه هم‌کلاسی بودن، شناخت اعضا از هم و... مقوم گروه بوده و در ادامه حتماً نظارت سرپرستی و هدایت حسن معجونی بسیار مؤثر بود. رسیدن به یک تعریفی که کلیت اعضا با آن توافق حداکثری داشته باشند، بسیار مهم است. لازم است زیبایی‌شناسی و فهم مشترک بین ما وجود داشته باشد که دارد و منجر به پابرجایی کمی و کیفی ما شده. رفاقت، مدیریت و همدلی و زیبایی‌شناسی گروه لیو به ماندگار شدن فعالیت‌های آن تا امروز کمک کرده است».

 

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار