خانواده کشاورز و قالیباف او باعث شده بود که شهید از همان دوران کودکی که مشغول درس خواندن بود، در امر کشاورزی و قالیبافی پدر و مادر را یاری کند.
مسلم در دوران راهنمایی ترک تحصیل کرد و به شغل کاشی کاری مشغول شد.
در دوران دفاع مقدس، علی رغم سن و سال نوجوانی، خیلی اصرار داشت به صفوف رزمندگان اسلام در جبههها بپیوندد و بالاخره در سن پانزده سالگی به مدت سه ماه در جبهههای جنگ حضور پیدا کرد.
سپس با ورود به دوران خدمت سربازی در سپاه، حضور خود را در جبهه ها ادامه داد تا این که در تاریخ 1366/3/9 در جبهه فاو به شهادت رسید.
فرازی از وصيت نامه شهيد مسلم زواری
«الّذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون»
به نام خدایی که قلب ها با یاد او آرامش مییابد. سلام و درود بر امام زمان (عج) و خمینی کبیر، مردی که ملت ایران را از تاریکی های جهل نجات داد.
بارالها؛ تو را سپاس که توفیق حضور در جبهه دفاع را به من عنایت کردی.
خدایا؛ نور تو در قلب من نفوذ کرده و تو را شناختم و به سوی تو حرکت کردم.
پدر و مادر عزیزم؛ مرا حلال کنید، چرا که در طول زندگی اشتباهاتی داشته ام.
مادر جان؛ از تو سپاسگزارم که با شیر پاک مرا بزرگ کردی و به جبهه نور فرستادی. اگر شهید شدم بر جنازه من ضجه نزن و صبور باش . من امانتی بودم دست شما که می بایست این امانت را پس میدادی . چه بهتر که انسان با مرگ سرخ از دنیا برود. در عزاداری من بر علی اکبر حسین (ع) گریه کنید.
خواهرانم؛ حجاب و عفت داشته باشید که بیش از خون من ارزش دارد.
برادرانم؛ درستان را خوب بخوانید.
مردم عزیز؛ تا جان دارید دست از ولایت فقیه برندارید. پشتیبان امام باشید.
اگر روحانیت نباشد، کشور بدون طیب خواهد بود.
هر شب جمعه با خواندن فاتحه ای طلب بخشش از خداوند برای بنده حقیر کنید.
روحش شاد و یادش گرامی
انتهای پیام/