امام خمینی (ره) درباره هجرتشان به فرانسه گفته‌اند که ما هیچ بنا نداشتیم به پاریس برویم و تا حالا هرچه هست و از اول هرچه بود با ارادۀ خدا بود.

هجرت به فرانسه و اقامت در نوفل لوشاتوبه گزارش خبرنگار احزاب و تشکل‌های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، علت هجرت امام خمینی(ره) به پاریس و اقامت در نوفل لوشاتو به شرح زیر است:

«خدای تبارک و تعالی مقدراتی دارد که ما سرّ آن را نمی‏ فهمیم مگر بعد از زمانها. بعد از آنکه به واسطۀ فشار دولت ایران و فشار محمدرضا شاه بر دولت عراق و محصور کردن آنها منزل ما را، و رفت و آمدهایی که بین ما و دولت عراق شد، گفتگوهایی شد و ما به آنها اخطار کردیم که یک مسئلۀ شرعی است، یک وظیفۀ الهی است و من نمی‏ توانم مسئلۀ الهی و وظیفۀ شرعی را به قول شماها ترک کنم. من این کارهایی که در اینجا انجام می ‏دهم، شما هم هر کاری دارید بکنید.
 
آنها از ما تقاضا می ‏کردند که چون ما تعهداتی با دولت ایران داریم و این کارهایی که شما و اصحاب شما می‏ کنند مخالف آن تعهدات  است، ما نمی‏ توانیم تحمل کنیم. من جواب دادم من که تعهدی ندارم، شما تعهد دارید! من یک تکلیف شرعی دارم، عمل می‏ کنم و به تعهد شما اعتنایی نمی ‏کنم. هم در منابر خطابه می‏ خوانم، و هم اعلامیه صادر می ‏کنم، و هم نوار پر می‏ کنم و می ‏فرستم. این تکلیف من. شما هم هر تکلیفی دارید عمل کنید. بعد از رفت و آمدها، آنها[بعثی ها ]برادرهای من [را] که جزء رفقای نجف بودند، آنها را ترساندند.
 
و به من رسید که گفتند که ما با خودش ـ مثلاً ـ کار نداریم لکن شماها را چه خواهیم کرد. من دیدم که خوب، ممکن است که یک وقتی گزندی به این دوستان من برسد، عازم حرکت شدم و آمدم به ـ‏‏البته تحت مراقبت دولت عراق ـ آمدم به سرحد کویت. و در سرحد کویت هم همان فشاری که در آنجا بر دولت عراق بود بر دولت کویت هم بود. و آنها حتی اجازۀ اینکه ما عبور کنیم از این طرف شهر به آن طرف شهر هم ندادند. و من گله‏ ای از هیچ کس ندارم؛ چون آنها ملتزم بودند به واسطۀ قراردادهایشان عمل کنند. و من نه از دولت عراق نه از دولت کویت گلایه ‏ای ندارم. لکن خدای تبارک و تعالی تقدیری فرموده بود و «ما غافل بودیم». ما بنایمان بر این بود که از کویت بعد از دو ـ سه روزی که با آقایان ملاقات می ‏کنیم برویم به سوریه، و آنجا یک اقامت طولانی بکنیم. لکن خداوند تقدیر کرده بود که باید راه، چیز دیگر باشد. و ما نمی‏ دانستیم که این تقدیر به کجا منتهی می‏ شود.

همچنین در ص 196 جلد 10 صحیفه بخشی دیگر از بیانات ایشان درباره هجرت به پاریس آمده است: «ما هیچ بنا نداشتیم که به پاریس برویم. مسائلی بود که هیچ ارادۀ ما در آن دخالت نداشت. هر چه بود، و تا حالا هرچه هست و از اول هرچه بود با ارادۀ خدا بود. من هیچ برای خودم یک چیزی که، عملی خودم کرده باشم، یک چیزی برای خودم قائل باشم نیستم، برای شما هم قائل نیستم. هرچه هست از اوست. کارهایی می‏ شود که ما اصلاً در ذهنمان نمی ‏آمد که این کار مثلاً باید بشود می‏ شد، و می‏ دیدیم که نتیجه دارد.»
 
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار