به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از گجتاسنو، محققان هشدار دادهاند فناوری «ذهن خوانی» در آینده این امکان را برای هکرها فراهم میکند که اطلاعات ذهن افراد را سرقت و حتی حذف کنند و باید قوانین جدیدی در حمایت از حقوق بشر برای مقابله با چنین اقدامی تدوین شوند.
پیشرفتهای جدید فناوری عصبی (neuro-technology) ممکن است آزادی ذهن را به خطر اندازد و محققان برای جلوگیری از چنین خطری چهار قانون را پیشنهاد میدهند: حق آزادی شناختی، حق حریم خصوصی ذهنی، حق یکپارچگی ذهنی و حق تداوم روانی.
«مارسلو اینکا» دانشجوی دکتری دانشگاه بازل سوئیس در این خصوص گفت: «ذهن آخرین پناه آزادی شخصی و خودمختاری بشر است؛ اما پیشرفت در زمینهی مهندسی عصبی، تصویربرداری از مغز و فناوری عصبی آزادی ذهن را به خطر میاندازد. قوانین پیشنهادی ما به مردم این حق را میدهند که به دام فناوری عصبی اجباری و تهاجمی نیفتند، از حریم خصوصی دادههایی که فناوری عصبی جمع آوری میکند محافظت کنند و از آسیب به جنبههای فیزیکی و روانی ذهن جلوگیری کنند».
پیشرفتهای فناوری عصبی مانند تصویربرداری از مغز و اتصال آن به کامپیوتر باعث شده این فناوری از حالت آزمایشگاهی خارج شده و در دسترس مصرفکنندگان قرار گیرد. با اینکه این فناوری مزایای زیادی برای افراد و جوامع بشری دارد؛ سوءاستفاده از آن خطرات بیسابقهای برای آزادی شخصی در پی خواهد داشت.
روبرتو آندورنو در این خصوص میگوید: «تصویربرداری از مغز در حال حاضر به نقطهای رسیده که دربارهی قانونی بودن استفاده از آن در دادگاه جنایی بحث میشود. در حال حاضر شرکتها از تصویربرداری از مغز در بازاریابی عصبی استفاده میکنند. برای مثال آنها با استفاده از این فناوری سعی میکنند به واکنش و رفتار مشتریان پی ببرند».
حتی ابزارهایی هم وجود دارند که برای رمزگشایی مغز استفاده میشوند و تصاویر ذهنی را به داده، متن و صدا تبدیل میکنند. با پیشرفت این فناوری احتمال هک شدن ذهن وجود دارد. به طوریکه یک نفر سوم قادر به استراق سمع افکار ما خواهد بود. در آینده با اتصال ذهن به یک کامپیوتر که برای دریافتن واکنش افراد به مسائل خاصی استفاده میشود خطر مداخله یک شخص سوم در این زنجیره و هک کردن ذهن فرد نیز ممکن میشود.
انتهای پیام/
درسته که انسان های با ایمان و خدا ترس از این کارهای غیرانسانی و پلید دوری می کنند اما ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که همه ی مردم در جامعه این طور باشند و با موعظه و نصیحت بخواهیم جامعه رو هدایت کنیم!
بالاخره افرادی در جامعه پیدا میشن که قانون شکنی کنند و کارهای بد انجام دهند حتی اگر خودشان بد نباشند.
بنابراین به جای دین و تقوا باید قانون حرف اول رو در جامعه بزنه و نظم برقرار کنه و نگذاره انسان ها به کارهای بد روی بیاورند.
دین می تونه انسان رو هدایت کنه اما همه چیز نیست.
اجرای قانون در مقابل افراد سواستفاده گر خیلی مهمتره.