به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مجموعه سهگانه «اکو» نوشته پم مونیوس رایان و ترجمه فروغ منصور قناعی است که نشر پرتقال آن را منتشر کرده است.
هنوز هم میتوان با این ایده و امید که موسیقی و به طور کل هنر میتواند بین انسانها صلح برقرار کند و آنها را به هم نزدیکتر کند، دل خوش کرد. این ایده هر چقدر هم که در جهان امروز از واقعیت فاصله داشته باشد، باز بهتر از این است که به طور کل از صلح جهانی قطع امید کنیم. لااقل در جهان داستان که میتوان به آن رسید.
رمان «اکو» که داستان آن در زمان جنگ جهانی دوم و در دو کشور آلمان و آمریکا میگذرد، از همین ایده بهره میبرد تا در دنیای فاشیسمزده و پر از خشونت سالهای جنگ دوم جهانی که همه همصدا با هیتلر در بوق نژادپرستی میدمند، انسانهایی هم باشند که به واسطه موسیقی قلب مهربانی دارند. موسیقی نه تنها باعث نجات آنها از سختیهایی که فاشیسم و نژادپرستی برایشان ایجاد کرده میشود، بلکه در نهایت به اینجا میرسد که هر سه شخصیت اصلی کتاب اکو، یعنی فردریش و مایک و آیوی، که هر کدام در یکی از سه جلد رمان نقش کلیدی دارند در کنسرواتواری که در قسمت پایانی کتاب قرار است برگزار شود، در کنار یکدیگر به اجرای موسیقی پرداخته و گرچه هر کدام قرار است ساز خود را بزند، اما با همنوا شدن با هم به نوعی نمادی از جهانی میشوند که میتوان با وجود داشتن رنگ و نژاد و شکل و فرهنگ متفاوت همچنان با هم بود و در کنار هم به مسالمت و صلح زیست. یعنی همنوایی در موسیقی شکل تجسم یافتهای از اتحاد جهانی است که سیاستمداران همیشه از آن حرف میزنند. هرچند اغلب یادشان میرود چه گفتهاند و خیلی زود تمام گفتههای خود را نقض میکنند.
اما تمام بار جادویی کتاب اکو روی دوش یک ساز دهنی است. سازدهنیای که از افسانهای به جا مانده و سه خواهر که دختران طرد شدهی یک پادشاه هستند، در آن میدمند. هر بار به صدا در آوردن آن ساز دهنی باعث نجات یکی از شخصیتهای کتاب اکو از وضعیت دردناکی میشود که در آن گرفتار شده است. شاید اکو همان صدا یا انعکاس صدایی باشد که از حنجرهی این سه خواهر بیرون میآید. فریادی که از تبعیض میان آنها با تنها برادرشان قائل شدهاند.
بنا بر این میتوان گفت اکو داستانی درباره تبعیض میان انسانهاست.
انتهای پیام/