به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در محوطه مقر انرژی اتمی، ماشین واحد را دیدیم که برای بردن ناهار آمده بود. وقتی سراغ بچه ها را گرفتیم رد شد و گفت: نمی توانم بگویم. پس از اصرار ما به سمت منطقه ی فاو اشاره کرد و گفت به منطقه رفته اند.
ما هم پشت تویوتا سوار شدیم و به طرف منطقه رفتیم. وقتی به مقر رسیدیم، اکثر بچه ها نبودند، حدود پنجاه نفر آنجا بودند که قرار بود به عنوان گروه مین کار و به سرپرستی آقای محمد ابراهیمی عمل کنند.
قرار شد ما هم در همین گروه خدمت کنیم و برای مین کاری، در آخرین جلسه توجیهی شرکت کردیم. همان شب به سمت خسروآباد حرکت کردیم.
وقتی قرار شد نخل ها را قطع کنیم
به خسروآباد که رسیدیم به ما اعلام شد که بایستی در گروهی که وظیفه اش قطع نخل های کنار اروند رود است (گروه نخلی ها) خدمت کنید.
در این گروه هم توجیه شدیم، کمربندهای انفجاری که برای قطع نخل ها آماده شده بود را با تی.ان.تی پر کرده و نحوه ی کار را نیز یاد گرفته و تمرین کردیم. قرار بود با آغاز عملیات برای اینکه تانک ها بتوانند از داخل خاک ایران و کنار اروند رود به مواضع عراقی ها دید داشته باشند و شلیک کنند، نخل ها را قطع کنیم.
آقای مرتضی شمس به منطقه آمده بودند و وقتی ما را دیدند گفتند با این دو نفر کار داریم، ظاهرا با توجه به اینکه گروه انفجارات کم داشتند، گروه جدیدی به فرماندهی شهید گرانقدر مرتضی اسماعیل زاده تشکیل داده بودند و برای انفجار پل، که نقطه رهاییمان از تک درخت بود توجیه شدیم.
منبع:مشرق
انتهای پیام/