به گزارش تکیه حسینی باشگاه خبرنگاران جوان؛خدای متعال وعده داده است که اگر کسی او را نصرت کند، او هم نصرتش خواهد کرد. برو، برگرد ندارد! اگر کسی برای خدا تلاش و حرکت کند، پیروزی نصیبش خواهد شد. نه اینکه به هر یک نفر پیروزی میدهند! وقتی مجموعه ای حرکت میکند؛ البته، شهادتها هست، سختیها هست، رنجها هست؛ اما پیروزی هم است.
«وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه»
نمیفرماید که نصرت میدهیم، خون هم از دماغ کسی نمیآید؛ نه! « فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ»؛ میکشند و کشته میشوند، اما پیروزی به دست میآورند. این سنت الهی است. وقتی که از ریخته شدن خونمان ترسیدیم، از هدر شدن پول وآبرو ترسیدیم، به خاطر خانواده ترسیدیم، به خاطر دوستان ترسیدیم، به خاطر منقص شدن راحتی و عیش خودمان ترسیدیم، به خاطر حفظ کسب و کار و موقعیت حرکت نکردیم، به خاطر گسترش ضیاع و عقار حرکت نکردیم؛ معلوم است دیگر! ده تن امام حسین (ع) هم سر راه قرار بگیرند، همه شهید خواهند شد و از بین خواهند رفت! کا اینکه امیرالمومنین (ع) شهید شد؛ کا اینکه امام حسین (ع) شهید شد.
خواص! خواص! طبقهی خواص! عزیزان من! ببینید شما جزو کدام دستهاید؟ اگر جزو خواصید – که البته هستید- پس حواستان جمع باشد. عرض ما فقط این است.
البته مطلبی که دربارهی آن صحبت کردیم، خلاصه ای از کل بود. در دو بخش باید روی این مطلب کار شود:
یکی بخش تاریخی قضیه است، که اگر وقت داشتم، خودم می کردم.
متأسفانه برای پرداختن به این مقولات، وقتی برایم نمیماند. به هر صورت، علاقه مندان کاردان باید بگردند و نمونه هایی را که در تاریخ فراوان است، بیابند و ذکر کنند که کجاها خواص بایستی عمل میکردند و نکردند؟ اسم این خواص چیست؟ چه کسانی هستند؟ البته اگر مجال بود و خودم و شما خسته نمیشدید، ممکن بود ساعتی در زمینهی همین موضوعات و اشخاصش برایتان صحبت کنم، چون در ذهنم هست.
بخش دیگری که باید روی آن کار شود، تطبیق با وضع هر زمان است. نه فقط زمان ما، بلکه هر زمان. باید معلوم شود که در هر زمان، طبقه ی خواص، چگونه باید عمل کنند تا به وظیفه شان عمل کرده باشند اینکه گفتیم «اسیر دنیا نشوند»، یک کلمه است. چگونه اسیر دنیا نشوند؟ مثالها و مصداقهایش چیست؟
ایستادگی؛ تکلیفی بزرگ
عزیزان من! حرکت در راه خدا، همیشه مخالفینی دارد. از همین خواصی که گفتیم، اگر یک نفرشان بخواهد کار خوبی انجام دهد- کاری را که باید انجام دهد- ممکن است چهار نفر دیگر از خود خواص پیدا شوند و بگویند: « آقا! مگر تو بیکاری، مگر دیوانهای مگر زن و بچه نداری، چرا دنبال چنین کارهایی میروی؟!» کما اینکه در دورهی مبارزه هم می گفتند.
اما آن یک نفر باید بایستد. یکی از لوازم مجاهدت خواص، این است که باید در مقابل حرفها و ملامتها ایستاد. تخطئه میکنند، بد می گویند، تهمت میزنند؛ مسئلهای نیست... تا بخواهید اقدامی کنید، حرکتی کنید، دشمن هست. دشمن های جوراجور هستند. بعضی دوستند، دشمن هم نیستند، از جبههی خودی هستند؛ منتها نمیفهمند و تشخیص نمیدهند. لذا مورد سوال قرار میدهند.
انتهای پیام/