بازخوانی عبرت‌های عاشورا در سخنان رهبرمعظم انقلاب/6

تأثیر سرنوشت ساز خواصّ طرفدار حق

اگر اکثریت خواص حق اهل دنیا نباشند، جامعه اسلامی بیمه می‌شود، وگرنه حسین بن علی‌ها به مسلخ خواهند رفت.

تأثیر سرنوشت ساز خواصّ طرفدار حق////6به گزارش تکیه حسینی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اگر در جامعه ای، آن نوع خوب خواصّ طرفدار حق؛ یعنی کسانی که می‌توانند در صورت لزوم از متاع دنیوی دست بردارند، در اکثریت باشند، هیچ وقت جامعه ی اسلامی به سرنوشت جامعه ی دوران امام حسین (ع) مبتلا نخواهد شد و مطمئنا تا ابد بیمه است. اما اگر قضیه به عکس شد و نوع دیگر خواصّ طرفدار حق – دل سپردگان به متاع دنیا؛ آنان که حق شناس اند، ولی در عین حال مقابل متاع دنیا پایشان میلرزد – در اکثریت بودند، وامصیبتا است!

اصلا «دنیا» یعنی چه؟ یعنی پول، یعنی خانه، یعنی شهوت، یعنی مقام، یعنی اسم و شهرت، یعنی پست و مسئولیت و یعنی جان. اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آنجا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر می‌افتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسین‌بن‌علی‌ها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. آن وقت، یزیدها بر سر کار می‌آیند و بنی‌امیه، هزار ماه بر کشوری که پیغمبر به وجود آورده بود، حکومت خواهند کرد و «امامت» به «سلطنت» تبدیل خواهد شد!

جامعه‌ی اسلامی، جامعه‌ی امامت است؛ یعنی در رأس جامعه، امام است؛ انسانی که قدرت دارد، اما مردم از روی ایمان و دل، از او تبعیّت می‌کنند و پیشوای آنان است. اما سلطان و پادشاه کسی است که با قهر و غلبه ی بر مردم حکم میراند؛ مردم دوستش ندارند؛ مردم قبولش ندارند؛ مردم به او اعتقاد ندارند – البته مردمی که سرشان به تنشان بیرزد – در عین حال، با قهرو  غلبه، بر مردم حکومت می‌کند.

بنی امیه، امامت را در اسلام به سلطنت و پادشاهی تبدیل کردند و هزار ماه – یعنی نود سال! – در دولت بزرگ اسلامی، حاکمیت داشتند. بنای کجی که بنی‌امیه پایه‌گذاری کردند، چنان بود که بعد از انقلاب علیه آنان در سقوط‌شان ، با همان ساختار غلط در اختیار بنی عباس قرار گرفت.

بنی عباس که آمدند به مدت شش قرن، به عنوان خلفا و جانشینان پیغمبر (ص) بر دنیای اسلام حکومت کردند. «خلفا» یا بر تعبیر بهتر «پادشاهان» این خاندان، اهل شرب خمر و فساد و فحشا و خباثت و ثروت‌اندوزی و اشرافی گری و هزار فسق و فجو دیگر – مثل بقیه‌ی سلاطین عالم – بودند.

آنها به مسجد می‌رفتند، برای مردم نماز می‌خواندند و مردم نیز به امامتشان اقتدا می‌کردند و آن اقتدا، کمتر از روی ناچاری و بیشتر به خاطر اعتقادات اشتباه و غلط بود، زیرا اعتقاد مردم را خراب کرده بودند.

آری! وقتی خواصّ طرفدار حق، یا اکثریت قاطع‌شان، در یک جامعه چنان تغییر ماهیت می‌دهند که فقط دنیای خودشان برایشان اهمیت پیدا می‌کند؛ وقتی از ترس جان، از ترس تحلیل و تقلیل مال، از ترس حذف مقام و پست، از ترس منفور شدن و از ترس تنها ماندن، حاضر می‌شوند حاکمیت باطل را قبول کنند و در مقابل باطل نمی‌ایستند و از حق طرفداری نمی‌کنند و جانشان را به خطر نمی‌اندازند؛ آن‌گاه در جهان اسلام فاجعه با شهادت حسین‌بن‌علی (ع) با آن وضع آغاز می‌شود.

حکومت به بنی‌امیه و شاخه‌ی «مروانی» و بعد به بنی‌عباس و آخرش هم به سلسله‌ی سلاطین در دنیای اسلام تا امروز می‌رسد!

امروز به دنیای اسلام و به کشورهای مختلف اسلامی و سرزمینی که خانه ی خدا و مدینه النبی در آن قرار دارد، نگاه کنید و ببینید چه فسّاق و فجّاری در رأس قدرت و حکومتند! سرزمین‌ها را نیز با آن سرزمین قیاس کنید.

لذا شما در زیارت عاشورا می‌گویید:

«اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»

در درجه‌ی اول، گذراندگان خشت اول را لغنت می‌کنیم که حق هم همین است.

منبع: برگزیده کتاب «آفتاب در مصاف» صفحه 438تا441

برگزیده ای از سخنان رهبر انقلاب


 

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار