جوانان از روی بيكاری به پوچی می رسند و همين امر سبب می شود برای رهايی از اين مشكل به خودكشی فكر كنند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ما در طول تاريخ با انواع خودكشي‌ها رو به رو بوده‌ايم. خودكشي‌ها ممكن است كه دگرخواهانه، خودخواهانه و... باشند. اساسا خودكشي مرحله و موقعيتي است كه انسان در واقع اميدي براي ادامه زندگي ندارد. 

خودكشي‌هايي كه الان در جامعه ايران رخ مي‌دهد خودكشي‌هاي سريالي است. ‌اي‌ كاش مي‌شد رفتار اين افراد را قبل از خودكشي مطالعه كرد تا فهميد چرا دست به خودكشي در سنين نوجواني و جواني زده‌اند. بايد بستر و تداوم يك زندگي خوب به لحاظ سلامت رواني و جسمي براي همه افراد مهيا باشد، چون افراد وقتي به آخر خط مي‌رسند به زندگي خود پايان مي‌دهند. اكنون خودكشي‌ها در ايران اين وضعيت را پيدا كرده‌اند و افراد به دلايلي مختلفي به اين كار اقدام مي‌كنند. براي مثال وقتي جوان تحصيلكرده‌اي شرايط اشتغال، ازدواج و رفاه اجتماعي و اقتصادي را ندارد طبيعي است كه ادامه راه را ناهموار بداند و دست به خودكشي بزند، چرا كه اين ذهنيت براي او به وجود مي‌آيد كه قادر به طي مسير نيست و اينجاست كه كم كاري دولت‌ها  پر رنگ‌تر مي‌شود، چون شرايط را براي مردم فراهم نكرده‌اند. 

همچنين برخي خودكشي‌ها هم جنبه نمادين دارند، يعني افراد براي اعتراض به وضعيت موجود اقدام به خودكشي مي‌كنند. چه بسا زنان بسياري در طول تاريخ بوده‌اند كه به دليل ناراضي بودن از شرايط و انواع تبعيض‌ها دست به خودكشي زده‌اند. جسارت در خودكشي هم كاملا قابل بحث و بررسي است. در گذشته خودكشي اعتراضي در مناطقي خاصی بيشتر بود، اما اكنون فراگير شده است. به ويژه اخيرا در كلان‌شهر تهران خودكشي‌ها زيادي رخ مي‌دهد. پوچ انگاري در زندگي به دلايل مختلف اجتماعي، فردي، خانوادگي، سياسي، اقتصادي و... باعث مي‌شود كه افراد خود را در يك خلأ ببينند و هدفي براي ادامه زندگي نداشته باشند. در نتيجه اقدام به خودكشي مي‌كنند. مهم‌ترين بحثي كه در تداوم زندگي مطرح است اين است كه نوجوانان و جوانان به نقطه‌اي مي‌رسد كه اميد به تداوم زندگي ندارند، يعني حالت پوچي، اعتراض و بر انگيختگي در جوانان به اين معني است كه آنان زندگي خود را تمام شده فرض مي‌كنند و به همين دليل ديگر نمي‌خواهند زنده بمانند. مهم‌ترين پيامد خودكشي در جامعه افسردگي است. 

فرض كنيد وقتي متوجه مي‌شويم كه خودكشي فردي و دسته جمعي به طرق مختلف اتفاق افتاده است در ابتدا مردم دچار ناراحتي و افسردگي مي‌شوند و از خود مي‌پرسند كه چرا خودكشي صورت گرفته و وقتي شرايط را بررسي مي‌كنند مي‌بينند كه افراد در موقعيتي قرار داشته‌اند كه نتوانسته‌اند در مسير آرمان‌هايشان هدايت شوند. 

طبيعي است نفس كشيدن در اين فضا براي بقيه سنگين‌تر مي‌شود و برانگيختگي جامعه و سلب اعتماد را به دنبال دارد. يكي از ضعف‌هايي كه سبب افزايش خودكشي‌ها شده اين است كه افرادي بدون كمترين ايده‌اي براي جوانان برنامه‌ريزي كرده‌اند كه مهم‌ترين خلأ آن بحث پر كردن اوقات فراغت جوانان است، چون جوانان از روي بيكاري به پوچي مي‌رسند و همين امر سبب مي‌شود براي رهايي از اين مشكل به خودكشي فكر كنند.

منبع: روزنامه آرمان
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۵۵ ۳۱ شهريور ۱۳۹۵
چرا کسی به داد ما جوونای بیکار نمیرسه
بابا داریم پیر میشیم داریم افسردگی میگیریم
مدیر محترم خواهش میکنم نظرم را پاکش نکن شاید یه مدیر متن من رو دید دلش به حالمون سوخت