اوباما در پاسخ به پرسشی درباره سیاست خارجی دولتش که شامل طرح موسوم به «چرخش به سمت شرق» است و اینکه این طرح شکست خورده است، گفت:« خیر. فکر نمیکنم این سخن درست باشد. مسائل سیاسی مطرح در حوزه تجارت، همواره پیچیده بوده است. ایده بازتعریف موازنه (در سیاست خارجی آمریکا) برای این نبود که از دیگر مناطق جهان غافل شویم و بجای آنها به سمت آسیا (شرق) چرخش داشته باشیم بلکه بجای این، هدف از این ایده آن بوده است که بدانیم ما به مدت یک دهه به آسیا (شرق) توجه نکردهایم آنهم در دورانی که این منطقه در حال سپری کردن تغییرات اساسی بوده است. باید هم به خودمان و هم به (مردم) این منطقه یادآور کنیم که ما قدرتی آسیایی-اقیانوسی (در حوزه آسیا-اقیانوس آرام) هستیم. استدلال اساسی برای این پیمان، بسیار ساده است و آن اینکه، این منطقه (آسیا-اقیانوسیه) بزرگترین بازار جهان خواهد بود و اگر ما برای این منطقه، قاعده وضع نکنیم، دیگران این کار را انجام خواهند داد.
وی افزود: کاری که ما توانسته ایم انجام بدهیم، فقط ایجاد توافق تجاری بین این کشورها نبوده است؛ بلکه کاری که این توافق نامه انجام می دهد این است که معیارهایی برای تجارت وضع می کند تا اینکه از حقوق کارگران به گونه بیشتری محافظت شود، از حقوق مطرح در حوزه محیط زیست نیز بیشتر محافظت شود، شفافیت بیشتر شود، و از مالکیت معنوی که برای اقتصادهای دانش بنیان شبیه اقتصاد ما بسیار مهم است، نیز بیشتر محافظت شود.
رئیس جمهور آمریکا اضافه کرد: در عین حال، نکته دیگری هم در این خصوص درست است و آن اینکه در گذشته ، همواره یک سری جریانهای دارای منافع داخلی (در آمریکا) وجود داشته است که با تجارت (خارجی) مخالف هستند. عدهای از این افراد در داخل حزب خود بنده یعنی حزب دموکرات هستند. آنچه تازگی دارد این است که برخی احساسات ضدتجارت در داخل حزبجمهوری خواه نیز بروز کرده است (حزب جمهوری خواه به صورت سنتی طرفدار تجارت آزاد است.) گفته میشد ما نمیتوانیم این توافق را به نتیجه برسانیم، اما ما این کار را انجام دادیم. مطمئن هستم که می توانیم پیمان مشارک فرااقیانوسی را به تصویب برسانیم.»
اوباما در پاسخ به پرسشی وجود پیمان تجاری مشابهی برای اروپا و طرفدار نداشتن تجارت آزاد در میان کشورهای غربی گفت:« نکته ای که کاملاً درست است این است که ترکیب جهانی شدن و اتوماسیون، سبب شده است اقتصاد جهانی به گونه ای بی سابقه در هم تنیده شود. به نظرمن، تقصیر افرادی که مسئول این فرایند یکپارچگی بوده اند این بوده است که به بازندگان و برندگان (روند جهانی شدن) توجه نکردهاند. درمجموع، این روند سبب افزایش رشد و شکوفایی(اقتصادی) و ثروت برای همه کشورهای مشارکت کننده در این جریان شده است. یکی از دلایلی که در زمان حیاتمان شاهد نجات میلیاردها نفر از فقر شدید بودهایم، دقیقاً به علت همین درهم تنیدگی بوده است.
وی افزود: البته نکته دیگری هم وجود دارد که کاملاً درست است و آن اینکه به علت همین یکپارچگی، کشورهایی که مهارت بسیار بالایی دارند و منابع زیادی در اختیار دارند و به سرمایه دسترسی دارند به صورت فزایندهای، این گرایش را داشته اند که سهم بیشتر و بیشتری را از این رشد (اقتصادی) به دست بیاورند. افرادی که مهارت کمی دارند و حقوقشان پایین است و تحرک و جابجایی ندارند، در این نظام برای برخورداری از اهرمها دچار مشکل بوده اند. در نتیجه، همین واگرایی (دو گروه مذکور) سبب شده است نابرابری های فزایندهای در داخل اقتصادهای پیشرفته جهان اعم از آمریکا یا کشورهای اروپایی بوجود بیاورد.
رئیس جمهور آمریکا در ادامه اضافه کرد: از اینرو، بخشی از استدلالی که بنده همواره به صورت مستمر مطرح کرده ام و به یکی از دلایل حضورم در آخرین حضورم در نشست سران گروه بیست مربوط است این است که اگر کشورهای پیشرفته به نابرابری توجه نکنند، واکنشهایی علیه جهانی شدن و علیه تجارت وجود خواهد داشت. ما نباید فقط به انباشت رشد توجه کنیم بلکه باید به نحوه توزیع (منافع) این رشد (اقتصادی) نیز توجه کنیم و در اقتصاد جهانی جدید، همه باید فرصت داشته باشند تا از این نردبان (رشد اقتصادی) بالا بروند.
اوباما در بخشی دیگر از اظهاراتش ضمن تاکید بر مسئولیتپذیری بیشتر چین در عرصه بین المللی، به پکن درباره شاخ و شانه کشیدن برای همسایگانش هشدار داد.
وی در پاسخ به پرسشی درباره اقدامات چین در حوزه سایبری، نوع برخورد این کشور با شرکتهای خارجی و همچنین برخورد آمریکا با چین، گفت:« در طول حیات ما، حزب کمونیست اداره امور چین را برعهده داشته است. چین در گذشته، رویکردهای ضد غربی بسیار بیشتری داشت. ما در دوره زمانی بیست سال گذشته تا زمان شروع ریاست جمهوری بنده شاهد آن بودهایم که سرمایهداری مورد حمایت دولتی و الگوی مبتنی بر صادرات (در چین) بسیار موفق بود و درنتیجه، چین کمتر علاقه داشت که موجسازی کند؛ اما چین کشوری است که بیش از یک میلیارد نفر جمعیت دارد و یکی از بزرگترین اقتصادهای جهانی است و درنتیجه، قابل پیش بینی بود که چین بخواهد در حوزه مسائل بینالمللی، سهم بزرگتری سر سفره داشته باشد.
رئیس جمهور آمریکا افزود: ما همواره گفتهایم که از قدرت گرفتن مسالمتآمیز چین که مطابق هنجارهای بینالمللی باشد، استقبال میکنیم. این امر برای همگان خوب است. چینِ مبتلا به فقر و در حال سقوط، برای همگان خطرناک خواهد بود. ما باید خواهان آن باشیم که چین مسئولیت پذیری بیشتری داشته باشد و این امر نه تنها درباره مردم خود چین باشد، بلکه این مسئولیت پذیری برای پرداختن به طیف وسیعی از مشکلات بینالمللی اعم از جنگ، تغییرات اقلیمی یا کمک رسانی به هنگام بلایای طبیعی یا مقابله با بیماری هایی ازقبیل ابولا باشد.
اوباما اضافه کرد: «چین باید بازارهایش را باز کند همانطور که انتظار دارد، دیگر کشورها بازارهایشان را به روی چین بازکنند.»
وی در ادامه کفت:« در حوزه مسائل امنیتی نیز اگر چین توافق نامهای را امضا کند که درباره مسائل دریایی ناظر بر حکمیت بینالمللی باشد، باید به آن پایبند باشد. اینکه چین از فیلیپین یا ویتنام یا کشورهای دیگر (درمنطقه) بزرگتر است، به تنهایی نمی تواند دلیلی باشد که چین برای این کشورها شاخ و شانه بکشد بلکه چین باید به قوانین بین المللی پایبند باشد.
رئیس جمهور آمریکا در ادامه مدعی شد: وقتی ما می بینیم آنها (چینیها) هنجارها و قوانین بین المللی را نقض می کنند همانطور که در برخی از موارد در آبهای دریای چین جنوبی شاهد بوده ایم یا در برخی از رفتارهای آنها در حوزه سیاستهای اقتصادی شاهد بوده ایم، بی تردید نگران می شویم و به چینی ها گفته ایم که برای این کارهایشان عواقبی خواهد بود. ما باید شریک هم باشیم و هیچ دلیلی وجود نداردکه نتوانیم در عرصه تجاری، رقیبانی دوست هم باشیم و در زمینه رسیدگی به بسیاری از مشکلات متعدد بین المللی که برای هردوی ما تهدید هستند، شرکایی مهم باشیم.»
اوباما در خصوص حمایت برخی اقشار آمریکا از ترامپ و بدبینی آنها نسبت به رئیس جمهور آمریکا گفت:« گنجانده شدن در جامعه، مهاجرت و تنوع در جامعه آمریکا سابقه بسیار طولانی دارد. اما درعین حال، آمریکایی ها خواهان آن بوده اند که بخشی از آمریکای واقعی باشند (سهم اقتصادی داشته باشند.) آنها نگران خارجی هایی بوده اند که به کشورشان بیایند و اوضاع را به هم بزنند و فضا را آلوده کنند. اگر به نتایج نظرسنجیهای جاری نگاه کنیم می بینیم که ترامپ توانسته است نظر برخی از گروهها را جلب کند که احساس می کنند جامعه به آنها توجه نکرده است، یا نگران تغییرات جمعیتی و اجتماعی تکراری هستند. در برخی از موارد، نگرانی های این افراد درباره اقتصاد کشور کاملاً درست است، اما این مسئله درباره اکثریت آمریکایی ها مصداق ندارد.
وی افزود: هرگاه سخنانی درباره تعصب و نابردباری می شنویم یا سیاستهایی که برخلاف ارزشهای ما هستند ازجمله اینکه عدهای به علت پیشینه یا ظاهرشان یا دینی، در جامعه محروم شوند، باید با قاطعیت درمقابل این روند بایستیم و نه بگوییم. فکر می کنم آمریکایی ها این بار نیز این کار را انجام خواهند داد (به نگرشهای ترامپ نه خواهند گفت.) در مجموع، بنده خوشبین هستم اما درعین حال، فکر می کنم باید به تحولات جاری، توجه کامل داشته باشم.»