به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، روز جمعه 18 تیرماه برهان وانی رهبر 22 ساله حزب مجاهدین به ضرب گلوله کشته شد و همین کافی بود تا موجی از تظاهرات و اعتصاب گسترده، کشمیر را فرا بگیرد.
فردای مرگ برهان وانی و پس از انکه تشییع جنازه او با حضور 70هزار نفر توسط نظامیان هندی به خشونت کشیده شد، تصاویر صورت ها و تن خونین مردم منطقه جامو و کشمیر بر روی شبکه های اجتماعی نقش بست. اما از بد حادثه 43 کشته و بیش از 2000 زخمی کشمیری در میان خبرهای نیس و آنکارا نظر جهانیان را به خود جلب نکرد. حالا دهمین روزیست که کشمیر روی خوش به خود ندیده و مردمی که از سوی هندی ها تروریست خوانده می شوند و از سوی احزاب پاکستانی گزینه ای برای اخذ رای دانسته می شوند، تحت شدید ترین تدابیر امنیتی به خیابان ها می آیند و مورد حمله قرار می گیرند.
پلیس هند که پیشتر برای دستگیری وانی، 15 هزار دلار تعیین کرده بود، با اطلاع از حضور وی در مراسم نمازجمعه، موقعیت او را محاصره کرده و او و دو همراهش را به قتل رساند.
از همان شامگاه جمعه، سه روز عزای عمومی اعلام شده و اعتراضات به اقدام پلیس هند آغاز شد. زمانی که تشییع وانی با شکوه هرچهتمامتر برگزار شد، تظاهرکنندگان با قوت بیشتر به کار خود ادامه داده و در مواجهه با برخوردهای پلیس هند به درگیریهای خشونتآمیز روی آوردند.
تشییع با شکوه برهان وانی دلایل بیتوجهی جهانیان به سرکوب مردم کشمیرآقای روحالله رضوی کارشناس مسائل کشمیر در گفتگو با تسنیم درباره مسئله کشمیر و دلایل بیتوجهی جامعه جهانی به آن گفت : مسئله کشمیر هم باید همانند مسائل مهم منطقهای دیگر مورد توجه قرار گیرد. اما دلیل اینکه چرا آن طور که باید و شاید به این مسئله پرداخته نشده است، به ویژه طی چند سال اخیر به بحرانهای منطقهای برمیگردد.
بازیگرانی که در مسئله کشمیر تاثیرگذار هستند، یعنی هند و پاکستان طی 60 تا 70 سال اخیر در این زمینه ایفای نقش کردهاند و هر کدام از نگاه خود به این مسئله پرداختهاند و این مسئله سبب شد تا عملا زمینه نگاه بین المللی به این مسئله فراهم نشود.زیرا هند مسئله کشمیر را یک مسئله داخلی خود می داند و پاکستان هم از این مسئله به عنوان ابزار و اهرمی برای فشار بر هند استفاده میکند.
اصرار دولت هند بر اینکه مسئله کشمیر یک مسئله داخلیاش است و نیز نوع نگاه منفعت محور پاکستان به این مسئله باعث شده که طی این سالهای طولانی، اطلاعات و اخبار درستی از کشمیر به خارج از این منطقه منتقل نشود و بحرانهای منطقهای هم طی چند سال اخیر به آن(نپرداختن رسانهها به مسئله کشمیر) دامن زده است.
رد پای انگلیس در اشغال کشمیررضوی درباره اینکه آیا استعمارگران انگلیسی در مصایب و رنج طولانی مردم کشمیر نقش داشتهاند، تصریح میکند که انگلیسیها به هندیها کمک کردند تا نیروهای نظامی خود را در کشمیر مستقر کنند.(استعمار پیر انگلیس در اشغال سرزمین متعلق به ملت فلسطین هم نقش اصلی و محوری را ایفا کرد)
از آن زمان، اختلافات میان هند و پاکستان شروع شد که با رخ دادن چند جنگ میان دو طرف به اوج خود رسید.
نقشهای از منطقه مورد مناقشه در کشمیر کشمیر کجاست؟کشمیر منطقهای در شمال غربی شبهجزیره هند است که از ایالت جامو و کشمیر تحت کنترل هند، ایالت گلگت بلتستان و کشمیر آزاد تحت کنترل پاکستان و منطقه اقصای چین تحت کنترل جمهوری خلق چین تشکیل میشود. این منطقه عمدتاً کوهستانی است و رشتهکوه قراقروم شامل قله کی۲ دومین نقطه مرتفع کره زمین و چندین قله مرتفع دیگر در آن قرار دارند.کشمیر یکی از حوزههای اصلی نفوذ زبان فارسی بهشمار میرود.
ایالت هندی جامو و کشمیر حدود ۱۰۱٬۴۳۷ کیلومتر مربع وسعت دارد و در سرشماری سال ۲۰۱۱ بیش از ۱۲ میلیون نفر جمعیت داشتهاست. پایتخت تابستانی آن سرینگر مرکز تاریخی منطقه و پایتخت زمستانی آن جامو است. منطقه تحت کنترل پاکستان از کشمیر آزاد به پایتختی مظفرآباد با مساحت ۵٬۶۱۹ کیلومتر مربع و ایالت گلگت بلتستان با مساحت ۷۲٬۴۹۶ کیلومتر مربع تشکیل میشود و مساحت مناطق عمدتاً خالی از سکنه تحت کنترل چین هم ۴۲٬۶۸۵ کیلومتر مربع است.
این منطقه تا پیش از استقلال هندوستان در سال ۱۹۴۷ یک دولت سلطنتی تحتالحمایه بریتانیا داشت. در جریان جدایی پاکستان از هند هر دو کشور مدعی حکومت بر این منطقه بودند که به وقوع چندین جنگ بین این دو کشور انجامید.
سابقه تاریخی حضور تشیع در کشمیر به سده هشتم بازمیگردد. در این دوران برخی از صوفیان و علمای شیعه ایرانی و گروهی از سادات به این منطقه مهاجرت کردند. گسترش تشیع با تأسیس سلسله چکها در کشمیر به اوج خود رسید. بعد از چکها بااینکه شیعیان تا امروز از قدرت سیاسی به دور بودهاند، همچنان به حیات اجتماعی خود در کشمیر ادامه دادهاند. امروزه شهرهای کارگیل، سرینگر، بدگام و دره کشمیر در بخش کشمیر تحت نظارت هند و مناطق بلتستان و گلگت در کشمیر تحت نظارت پاکستان، ازجمله مراکز مهم تشیع در کشمیر به شمار میآیند.
ایالت کشمیر (قبل از تقسیم) از پنج بخش دره کشمیر، جامو، لداخ، بلتستان، پونچ و گیلگت تشکیل شده بود. جمعیت کشمیر در سال ۱۹۴۱میلادی/ ۱۳۲۰ش. ۴۰۲۱۶۱۶ نفر بود که از آن میان ۷۷ درصد مسلمان، ۲۰ درصد هندو و ۳% سیک و اقلیتهای دیگر بودند.
در سال ۱۸۴۶ بر اساس معاهده امرتسر، انگلستان حکومت کشمیر را به گلاب سینگ فروخت و او سلسله دُگرا را در این منطقه تأسیس کرد. در دوران حکومت سلسله دگرا مسلمانان بهشدت سرکوب شدند و تبعیض شدیدی بین مسلمانان و هندوها وجود داشت.
کشمیر تحت نظارت پاکستانمناطق شمالی: بخشی از کشمیر تحت نظر پاکستان است که از جنوب و شرق با کشمیر تحت سلطه هند و کشمیر آزاد هم مرز است و در منتها الیه شمال پاکستان قرار دارد و از شمال به افغانستان و از شمال شرق به مرزهای چین محدود است. این منطقه به دو بخش عمده گلگت و بلتستان تقسیم شده است:
مناطق شمالی متمرکزترین منطقه شیعه نشین پاکستان است که مناطقی از آن مانند روندو و کلتری و کرمنگ در بلتستان و نگر در گلگت ۱۰۰٪ شیعه هستند. در حال حاضر مناطق شمالی به پنج شهرستان تقسیم شدهاند که ۳۹٪ جمعیت آن شیعه اثناعشری، ۲۷٪ سنی، ۱۸٪ شیعه اسماعیلی و ۱۶٪ شیعه نوربخشی هستند.
کشمیر آزاد: کشمیر آزاد بخشی از کشمیر تحت نظارت پاکستان است که در غرب منطقه کشمیر هند قرار گرفته و با ۱۳۲۷۹۷ کیلومتر مربع مساحت، از نظر اداری دارای ریاست مستقلی است. اکثر جمعیت این منطقه را اهل سنت تشکیل میدهند و شیعیان به طور پراکنده در سراسر منطقه حضور دارند. بیشترین جمعیت شیعه کشمیر آزاد در مظفرآباد و اطراف آن مستقراند. پس از مظفرآباد، بیشترین شیعیان در شهرستانهای کوتلی، پونج، باغ و میرپور زندگی میکنند.
کشمیر تحت نظارت هندمهمترین مناطق شیعه نشین در کشمیر هند از این قرارند:
کارگیل:در ۲۰۵ کیلومتری سرینگر است و ۱۴۰۰۰۰ هزار تن جمیعت دارد که ۹۰درصد اهالی آن شیعه هستند.
لداخ: با ۳۰۰۰۰ تن جمعیت که ۵۲ درصد آن مسلمانند و ۹۰ درصد مسلمانان شیعه هستند.
سرینگر: مرکز ایالت جامو و کشمیر با جمعیت ۹۰۰۰۰۰ نفری که ۹۴ درصد آنان مسلمانند و ۲۶ درصد مسلمانان شیعه.
بودگام: با جمیعت ۵۹۳۷۶۸ نفر که ۳۶ درصدشان شیعیه هستند.
باره مولا: جمعیت ۹۰۰۰۰۰ نفر و ۹۷ درصد مسلمان و ۳۲ درصد شیعه
مراکز سکونت شیعیان در کشمیر هند
شیعیان اثنی عشری در کشمیر به دو گروه فرقه قدیم و فرقه جدید تقسیم شدهاند که هر یک بعدها دچار انشعابات درونی شدند. این گروه بندی در اواخر قرن نوزدهم میلادی شکل گرفته است و ریشه در اختلاف بر سر رهبری دینی شیعیان داشته است. رهبری فرقه قدیم را علمای خاندان انصاری کشمیر بر عهده دارد که نسبشان به سید حسین قمی باز میگردد و از سدههای گذشته در میان شیعیان از موقعیت بالایی برخوردار بودهاند. بنیانگذار فرقه جدید، سید مهدی موسوی از اهالی بودگام است که بعد از سفر به نجف و تکمیل تحصیلات و بازگشت به کشمیر در سال ۱۸۸۰م./۱۲۹۷ق. پیروان زیادی یافت. بعدها فرقه قدیم به دو گروه افتخاری و عباسی و فرقه جدید به دو گروه مصطفوی و محمدی تقسیم شدند که هر یک حسینیهها و مساجد خاص خود را دارند. صاحبنظران، این گروه بندیها را از عوامل تفرقه اجتماعی بین شیعیان کشمیر به حساب میآورند که خود از عوامل عقب ماندگی فرهنگی و اجتماعی در جامعه شیعی کشمیر است.
شیعیان در کشمیر تحت نظارت هندوستان، با بیتوجهی دولت روبرو بودهاند. برخی نیز هندوها را به تفرقه افکنی بین شیعیان و سنیهای هندوستان متهم میکنند. مجموع این عوامل باعث انزوای شیعیان کشمیر شده است؛ به شکلی که مشارکت شیعیان در امور سیاسی اندک است و شرایط اقتصادی آنان وضع مطلوبی ندارد. همچنین به دلیل اینکه بسیاری از شیعیان تحصیل کرده نیستند موقعیت شغلی مناسبی ندارند.
منبع: مشرق
انتهای پیام/