به گزارش
گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ فوربز در مطلبی نوشت: سیاست مداران و اقتصاددانانی که توانایی درک مسئله سادهای مانند رشد اقتصادی را ندارند، از افت ارزش واحدهای پولی کشورها خرسند میشوند. آنها میپندارند واحد پول ارزانتر به معنای تجارتی با سود بیشتر است. به همین دلیل افت ارزش دلار برای آنها رضایت بخش است.
یکی از مسائلی که اقتصاددانان و سیاست مداران هرگز توضیح نمیدهند، این است که چرا کسب و کارهایی که با مشکل مواجه میشوند، هیچگاه بهای کالاهای خود را کاهش نمیدهند. در حقیقت، اگر بهای بالای کالایی دلیل اصلی فروش ضعیف آن باشد، منطقی به نظر خواهد رسید شرکتهایی که با خطر ورشکستگی دست و پنجه نرم میکنند برای رهایی از آن، تنها بهای کالاها را کاهش دهند.
این مسئله تا حدی درست است. اقتصاد، صرفا مجموعهای از افراد و اجزای مختلف است که به یکدیگر پیوسته اند. به عنوان افراد مستقل، ما در ازای زحمت، به دنبال پول هستیم. حقوق بیشتر ثمره افزایش بهرهوری است و این نیز همواره نتیجه سرمایهگذاری است. به این ترتیب، هنگامی که سرمایهگذاری به دلیل کاهش ارزش پول کاهش یابد، وضع اقتصاد برای همه اعضای جامعه سخت خواهد شد.
همچنین بهای طلا امسال افزایش پیدا کرده است. هر اونس طلا در سال گذشته 1130 دلار بها داشت. این در حالی است که در سال جاری میلادی، فلز زرد به 1327 دلار به ازای هر اونس رسیده است. حال باید توجه کرد، طلا از سال 2015 تاکنون نه گرانتر شده است و نه نایابتر، بلکه تنها ارزش واحد پولی که طلا با آن قیمتگذاری میشود – دلار -- سقوط کرده است.
علاوه بر افزایش بهای طلا، بهای نفت نیز به 45 تا 50 دلار در هر بشکه برگشته است. افزایش بهای طلا و نفت، نشان از کاهش رشد اقتصادی – و نه رکود – دارد.
رکودهای سیاسی برای اقتصاد مضر نیستند. در طول دورههای پر رونق اقتصادی، سرمایهگذاریهای زیادی انجام میشود. با اینکه پیشبینی سودآوری به وسیله بازارها همواره درست نیست، آنها میتوانند اشتباهاتشان را اصلاح کنند. به این صورت، در دوره رشد چشمگیر اقتصادی، سرمایهگذاری نیز افزایش زیادی مییابد. در دهه 80 و 90 میلادی، رشد ارزش دلار باعث شد سرمایهگذاران شجاعت بیشتری در سبک کار خود پیدا کنند. اقتصاد رو به رشد و افزایش سرمایهگذاریها، موجب رونق فناوری در این دوره شد.
در ادامه این مطلب آمده است: در ابتدا و انتهای قرن بیستم میلادی، سرمایهگذاریها ماهیت کار کردن و امرار معاش ما را تغییر دادند. تمامی این تغییرها نیز مثبت بوده اند. اما سرمایهگذاری به معنی آزمون و خطا است. بنابراین جای تعجب نیست اگر در هر دوره، سطح بسیار زیادی از شکست حاصل شود. پیشرفت اقتصادی نیز به همین معنی است. اگر شکست وجود نداشته باشد، پیشرفتی نیز ایجاد نخواهد شد. رکودهای اقتصادی صرفا روندهای سالمی هستند که در آنها شکستها کشف شده و افرادی که موفق بوده اند به منابع بیشتری دست پیدا میکنند. به همین دلیل، نام رکود اقتصادی برای این پدیده درست نیست. رکود اقتصادی تنها کاهش رشدی است که از رونقهای بعدی خبر میدهد.
این در حالی است که کاهش رشد اقتصادی که در پی افزایش بهای طلا و دلار در حال صورت گرفتن است، با رکود اقتصادی تفاوت دارد. همانطور که گفته شد، نفت و طلا به یکباره نایاب نشده اند؛ تنها واحد ارزش گذاری آنها – دلار -- با افت ارزش مواجه شده است. این موضوع از آیندهای تاریک برای اقتصاد خبر میدهد. زیرا با افت ارزش یک پول، سرمایهگذارها محتاطتر میشوند. ارزهای ضعیف برای سرمایهگذاری مناسب نیستند. زیرا آزمون و خطاهایی که با موفقیت روبرو میشوند نیز با دلاری که ضعیفتر است سود خواهند داد و این به نفع سرمایهگذار نیست.
انتهای پیام/