استاندار کهگیلویه و بویراحمد از برگزاری نشست هم‌اندیشی مسئولان استانی و کشوری برای کمک به توسعه این استان در تهران خبر داد.

به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج؛ سید موسی خادمی با اشاره به نشستی که با حضور مسئولان کشوری و استانی و همچنین تعدادی از نخبگان برای کمک به توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد در تهران برگزار شد، اظهار کرد: در این نشست افرادی همچون آیت‌الله ملک‌حسینی نماینده ولی‌فقیه در استان، زارعی نماینده بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی، استاندار، سید صفدر حسینی رئیس صندوق توسعه ملی و سید قاسم حسینی قائم‌مقام این صندوق حضور داشتند.

وی با بیان اینکه در این نشست هر یک از اعضای شرکت‌کننده دیدگاه‌های خود را برای کمک به استان در راه توسعه و آبادانی هر چه بیشتر بیان کردند، تصریح کرد: همچنین در این نشست مقرر شد در فواصل زمانی مشخصی چنین نشست‌هایی برگزار شود.

استاندار کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر اینکه در این نشست سید صفدر حسینی رئیس صندوق توسعه ملی از عملکرد استان در جذب منابع صندوق توسعه ملی تقدیر کرد، افزود: در این نشست رئیس صندوق توسعه ملی وعده داد که در سال جاری منابع بیشتری از صندوق در اختیار بانک‌های عامل استان قرار گیرد.

وی با بیان اینکه تأکید رئیس صندوق توسعه ملی این بود که در استان تلاش بیشتری برای جذب اعتبارات صورت گیرد، گفت: ما نیز به نوبه خود از نوع و نحوه حمایتی که این صندوق از استان دارد قدردانی لازم را به عمل آوردیم.
انتهای پیام /ف
برچسب ها: هم اندیشی ، نخبگان ، توسعه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۴۳ ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
کهگیلویه و بویراحمد استانی نسبتاً کوچک با دو اقلیم متفاوت (گرمسیری و سردسیری)، از نظر اقتصادي به عنوان ناحيه کشاورزي و دامپروري محسوب می شد، بعد از دامداري و کشاورزي، صنايع استخراج نفت و معادن و توانمندی های محیطی بیشمار آن از اهميت ويژه‌اي برخوردار بود، با اين حال، هیچ فعالیتی اعم از فعاليت هاي صنعتي و معدني و غیرو در اين استان، رشد نيافته و هیچ رونقی در آن به چشم نمی خورد و تنها فقر تاریخی، محرومیت و عدم توسعه یافتگیِ مشهود، میراث مانای بیشتر مناطق استان گردید تا از لحاظ شاخص های توسعه یافتگی در رتبه آخر استان های کشور جاودانه قرار گیرد(رجوع شود به سالنامه آماري کشور، 1390).
امروزه هر کس گذری کوتاه در شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد نماید از همان قدوم اول محزون رنگ و لعاب بی روح اطراف و حیران از قابلیت های بلااستفاده ای است که وجود هر یک به تنهایی قادر به رشد و شکوفایی اقتصادی منطقه ای وسیع تر خواهد بود. متأسفانه عدم توجه به بخش کشاورزی و صنعت و افزایش آمار بیکاران این مناطق و بلاتکلیفی زیرساخت های توسعه ای نظیر جاده ها، پروژه های عمرانی شهری و روستایی، زمین های وسیع قابل کشت و بی آب و...، مرثیه ای است که با نقش رخِ سوء مدیریت ها و بی توجهی مسئولین استانی، به نظر می رسد یک بحران اجتماعی در مناطق مذبور را منجر گردید.
محیط روستایی با ساختاری محروم و فاقد کمترین امکانات رفاهی، سرانه اي اندک، اقتصادی غيرمنعطف و غيرپويا و نيز مردمی که به لحاظ محروميت هاي مادي و معنوي و تبعيض هاي آشکار و پنهان، از نظر ذهني و رواني دچار يأس و سرخوردگي و انواع تحقيرها و فشارهاي دروني و بيروني شده و همچون خسي در ميان امواج افسوس و اندوه سرگردان بوده و در واقع خود را «آلبوم و کلکسيوني جامع از حسرت و ناکامي» انگاشته تا جریان خروشانی از مهاجرت ها را رقم زنند و با خالی از سکنه شدنِ تعداد چشمگیری از روستاها، خطر انقراض بیخ گوش جوامع روستایی مناطق مذبور احساس شود، در تب وخامت چنین اوضاع اسفناک، چند سالی است که فرسایش شهرستانی و افزایش تعداد شهرستان های استان برگ زرین و لوح افتخاری شده بر سینه اشخاص سیاسی که از توسعه اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری مناطق عاجز مانده و با تغییر در جغرافیای داخلی استان، بخش هایی را با کمترین امکانات زیست محیطی و فاقد شرایط به شهرستان ارتقاء داده تا هارمونی شهرستان های تک بخشی و حتی برخوردار از یک شهر در کل استان حفظ گردد. هر چند این امر با رؤیای اختصاص بودجه مستقل در استان برای توسعه شهرستان های نوشکفته، امیدوار کننده به نظر خواهد رسید، ولی در پی جریان کُند و بی رمق بودجه های خروجی از مرکز استان و لزوم ایجاد زیرساخت های اداری و سیاسی مراکز شهرستان هایی که فاقد حداقلِ زیرساختاری بوده اند، تنها سلطه و حکمرانی جامعه شهری در برابر پسرفت های رو به رشد و افزایش وابستگی جوامع روستایی به همراه سیل مهاجرت ها به شهر و نیز نابودی کامل اقتصاد روستایی، برگ سبزی است تُحفة چنین افتخارات بی حساب و کتاب.
بر این مبنا، برنامه های توسعه سنتی و بدون شناخت وضعیت موجود با توجه به خرده فرهنگ های اجتماعی نامتعارف در خرده مناطق جغرافیایی بیهوده و عبث می نماید. پس ما در این استان ضمن شکاف های عمیق توسعه با دیگر مناطق آخرین رقم جاودانه سنجه های توسعه ای کشور خواهیم ماند. بی شک عمق فاجعه آنجاست که امروز هر برنامه توسعه ای با معیارهای دانش محوری هم در آتلانتیس پر از گرداب تضادهایی که مزین شده اند به سلاح تخریب انسانی (با هر وسیله ممکن) محو خواهد شد و هرگز توان تغییری سازنده را نخواهد داشت.