آلبرت اینشتاین متولد ۱۴ مارس ۱۸۷۹ فیزیکدان نظری آلمانی بود. او بیشتر به خاطر نظریّه نسبیت شهرت دارد. علاوه بر این، او در بسط تئوری کوانتوم و مکانیک آماری سهم عمده ای داشت. اینشتین جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۱ برای خدماتش به فیزیک نظری و به خصوص به خاطر کشف قانون اثر فوتوالکتریک دریافت کرد. او به دلیل تأثیرات چشمگیرش، به عنوان یکی از بزرگترین فیزیکدانانی شناخته میشود که به این جهان پا گذاشته اند در فرهنگ عامه، نام اینشتین مترادف هوش زیاد و نابغه شده است.
فریدریش ویلهلم نیچه متولد ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ فیلسوف، شاعر، آهنگساز و فیلولوژیست کلاسیک بزرگ آلمانی بود. از مشهورترین عقاید وی نقد فرهنگ، دین و فلسفهٔ امروزی بر مبنای سؤالات بنیادینی دربارهٔ بنیان ارزشها و اخلاق بودهاست. نوشتههای وی سبک تازهای در زبان آلمانی محسوب میشد؛ نوشتههایی بسیار ژرف و پر از ایجاز، آمیخته با افکاری انقلابی که نیچه خود روش نوشتاری خویش را گزین گوییها مینامید.
یوسب بساریونیس دزه جوغاشویلی مشهور به ژوزف استالین متولد ۱۸ دسامبر ۱۸۷۸ رهبر و سیاست مدار کمونیست شوروی بود که از اواسط دهه ۲۰ تا مرگش در ۱۹۵۳ رهبر عملی حزب کمونیست اتحاد شوروی و در نتیجه رهبر دو فاکتوی کل این کشور بود. او در شهر گوری در گرجستان که آن زمان بخشی از امپراتوری روسیه بود به دنیا آمد و در ۱۹۲۲ به مقام دبیر کل حزب کمونیست اتحاد شوروی رسید. پس از مرگ ولادیمیر لنین، استالین موفق شد در مبارزه قدرت در دهه ۲۰ بر لئون تروتسکی پیروز شود و رهبری حزب را در دست گیرد.
آدولف هیتلر متولد ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ رهبر کاریزماتیک حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان حزب نازی بود. او بین سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ صدر اعظم آلمان و از ۱۹۳۴ به بعد، همزمان در مقام پیشوای رایش آلمان بزرگ نیز حکومت کرد. هیتلر به عنوان یک کهنهسرباز نشاندار جنگ جهانی اول در سال ۱۹۲۰ میلادی به حزب نازی پیوست و در سال ۱۹۲۱ به ریاست آن رسید.
فیلم دیکتاتور بزرگ؛ در سالهای جنگ جهانی دوم، سربازی به نام "چارلی" که پیش از ورود به ارتش آرایشگر بوده، بر اثر سقوط هواپیما حافظهاش را از دست میدهد. او وقتی چشم باز میکند خود را در یک آسایشگاه روانی مییابد و پس از مدتی، که طی آن حاکمیت کشور به دست دیکتاتوری به نام آدنوید هینکل (چارلی چاپلین) افتاده، از آنجا مرخص میشود. شهر را فقر و بیکاری فرامیگیرد و مخالفان دیکتاتور به اردوگاههای کار اجباری فرستاده میشوند. خشم و خروش هینکل، دامن چارلیِ آرایشگر را نیز میگیرد و سربازان، مغازۀ سلمانیاش را در منطقۀ فقیرنشین شهر خراب میکنند و او را به یکی از اردوگاهها میفرستند. هینکل موافقتنامهای را با یکی دیگر از دیکتاتورها، ناپولینی (جک اوکی) امضا میکند و هنگام حمله به کشور همسایه، چارلی با تغییر قیافه از اردوگاه میگریزد. بهاشتباه، چارلی را بهجای هینکل میگیرند، و او از این فرصت استفاده میکند تا خطابهای در ستایش صلح و انسانیت ایراد کند. در پایان، او بههمراه یکی از ژنرالهای خائن به هینکل، فرار میکند و سپس هینکل را بهجای چارلی دستگیر میکنند.
انتهای پیام/