به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،سفر حسن روحانی رییس جمهور کشورمان به ایتالیا و فرانسه، پس از عملیاتی شدن برجام، از شروع
فصل نوینی در مناسبات سیاسی -اقتصادی بین ایران و دول اروپایی، خاصه
اتحادیه اروپا خبر میدهد.
بعد از انقلاب اسلامی مردم ایران دو رییسجمهور کشور، آقایان خاتمی و احمدینژاد با دو رویکرد متفاوت به اروپا سفر کردند اما این بار سفر روحانی در شرایطی خاص به عبارتی در زمانی که قرار است درهای دیپلماسی ایران به سوی جهان با نگاهی از سر تعامل گشوده شود، قابل بررسی است چراکه جدا از بحث رابطه سیاسی، پیشینه رابطه این دو کشور البته در کنار آلمان، با مقوله تجارت و صنعت هم در آمیخته شده است.
با این تفاصیل، سفر رییسجمهور به ایتالیا و فرانسه، جدا از اینکه آغاز دوره جدید دیپلماسی کشور را نمایندگی میکند، با توجه به تعدد و تنوع هیات همراه حسن روحانی تمایل و اشتهای فراوان ایران به نوسازی و افزایش مبادلات اقتصادی و صنعتی با اروپا به طور خاص این دو کشور را هم مشخص میکند.ایتالیا پیش از آغاز تحریمها به قول معروف با چراغخاموش به رابطه اقتصادی و صنعتی خود با ایران ادامه میداد و اینک که نوبت به اجرای برجام رسیده در زمره نخستین طرفهای تجاری ایران به حساب میآید که گام به میدان بزرگ بازارهای گوناگون ایران نهاده است.
از طرفی فرانسه هم که سالها به عنوان شریک بزرگ و مهم صنعت خودروسازی ایران، شناخته میشد، پس از رفع تحریمها، بالقوه نقش خود را با گستردگی بیشتری بازی خواهد کرد، ضمن اینکه در بخش هوانوردی و انرژی هم ایرباس و توتال، در زمره شرکای گریزناپذیر و استراتژیک کشور به حساب میآیند که چنین مشخصههایی حضور رییسجمهور ایران را در آغاز اجرای برجام به این کشورها درستی توجیه میکند.
سخن از رابطه اقتصادی به میان آمد و اشتها و شتاب و به گونهای ذوقزدگی دستاندرکاران اقتصادی و صنعتی کشور که برای امضای انواع و اقسام قراردادهای ریز و درشت درست مانند تشنهای که به آب رسیده باشد، رفتار میکنند.اینکه پس از سالها تحریم، کشورمان به نوسازی در تمام زمینههای اقتصادی، صنعتی و کشاورزی و انرژی نیاز دارد، ابدا حرفی نیست اما این همه شتابزدگی این نگرانی را به وجود میآورد که نکند در تعیین اولویتها و تعیین طرفهای تجاری به گونهای عمل شود که تامین مصالح ملی در ابهام قرار گیرد.
تعامل با نظام بین الملل از موضع قدرت
باری دیگر نقش هنر دیپلماسی در تبیین واقعیتهای عینی کشور آشکار می گردد که توانسته است اقتدار و عزت نظام در تعامل با سایر کشورها را به نمایش بگذارد و قدرتها را وادار کند حقایق را بپذیرند و مناسبات خود با ایران اسلامی را بر همین مبنا پایهریزی نمایند.
اکنون ماهها است که حتی قبل از اجرائی شدن برجام نیز شاهد حضور هیئتهای سیاسی – اقتصادی از چهار گوشه جهان هستیم که در یک مسابقه سنگین رقابتی سعی دارند مناسبات بهتر و بیشتری را با ایران برقرار سازند. سفر روسای جمهور روسیه و چین از یکطرف و حضور معاون صدراعظم آلمان و سایر مقامات اروپائی در صدر هیئتهای بلندپایه اقتصادی – تجاری نشانگر ورود روزافزون شرق و غرب به این مسابقه است.
بسیار مهم است که بدانیم،دولتهای غرب وشرق در این میان حتما به دنبال منافع کشورهای خود هستند ولی این ما هستیم که، لازم است نوعی توازن در تنظیم مناسبات خود با شرق وغرب را برقرار سازیم که در عین حفظ استقلال و در نظر گرفتن منافع ملی و مصالح خود، از تعامل با دنیا بهترین فرصتها را برای ارتقاء مناسبات بینالمللی با هدف تامین منافع و مصالح کشور، زمینه سازی و ریلگذاری کنیم.
استقبال از برجام و نتایج آن درحوزه سرمایهگذاریها، قطعاً بایدها و معیارهای روشنی دارد که «انتقال تکنولوژی» و در نظر گرفتن تولید داخلی و بهرهگیری از «نیروی کار بومی» در این مقوله از الزامات اصلی است که باید مانع از فرو رفتن مجدد کشور به ورطه واردات محصولات و مصنوعات خارجی شود. فراموش نکنیم که در دوره 8 ساله دولتهای نهم و دهم دقیقاً در شرایطی که نفت 150 دلاری بعنوان استثنائیترین دوران درآمد ارزی در طول تاریخ کشور را به وجود آورده بود، «ایران بهشت واردات» شد و فریاد تمامی دلسوزان و صاحبنظران هم بکلی ناشنیده و نادیده گرفته شد و حاصل چنان سیاستهای نادرست و ناکارآمدی را هم با نرخ تورم 45 درصدی و نرخ بیکاری دو رقمی شاهد بودیم که بسیاری از مسائل و مشکلات امروزی کشور نیز از میراثهای آن دوره محسوب میگردد.
ضرورت احیای توانمندیهای ملی با در نظر گرفتن مصالح مملکتی بویژه مزیت ایران از جمله نیروی انسانی ماهر، دسترسی به منابع انرژی، وجود بازارهای مصرف در محیط پیرامونی لازم است در صدر اهداف و برنامهها قرار گیرد. اکنون قابلیتها و ظرفیتهای تقریباً منحصر به فرد ایران در بسیاری از زمینهها برای دوست و دشمن ثابت شده است ولی این ما هستیم که باید بتوانیم از این فرصتهای طلائی، استفاده بهینه بعمل آوریم که ایران اسلامی نه تنها در صحنه سیاسی بلکه در قلمرو اقتصادی و تجاری نیز بعنوان یک کشور مقتدر در منطقه بزرگ خاورمیانه، جایگاه مناسب و مورد انتظار خود را کسب کند و برای حفظ و ارتقاء آن، برنامهریزی نماید.
بی شک سرزمین کهن ایران دارای فکر، بلوغ سیاسی و زیرکی در شناخت دوست و دشمن است و بخصوص در طول دوسال اخیر راهکار تعامل با دنیای خارج را به تجربه آموختهایم. در این نکته تردیدی نیست که دولتها در قبال ایران و در تعامل با ایران رفتار یکسانی نداشتهاند و از این پس هم نخواهند داشت. ما امروز با کسانی تعامل میکنیم که تا دیروز از سازمان دهندگان تحریمها علیه ما بودهاند و یا بر آن تحریمهای ظالمانه صحه میگذاشتند.
بنظر می رسد که، عاقلانهترین راه این است که از تکرار تجربههای گذشته بپرهیزیم و زمینههای ممانعت از رنج مردم بر اثر تصمیمات و اقدامات امروز و فردا را فراهم کنیم. ما نباید از تعامل با دیگران هراسی به دل راه دهیم بلکه نیازمند آن می باشیم که، هوشمندی و قابلیتهای خود را مرتباً ارتقاء دهیم.
اعتماد بیش از حد، قطعاً منجر به بیاعتمادی بیش از حد میشود. اعتماد بیحد و مرز به همان اندازه زیانبار است که بیاعتمادی در تنظیم مناسبات با محیط پیرامونی و در عرصه بینالمللی. حتی آنهائی که به تشویق و تمجید امروز ما پرداختهاند، تا دیروز موضع دیگری داشتند. با رفتارهای ظالمانه دیگران همراهی میکردند یا در قبال آن سکوت می کردند.
شاید گفته شود که آنها بخاطر منافع خود اینگونه عمل نمودهاند. اما این بخشی از واقعیت است و بخش دیگر آن هم اینست که ما نیز باید در چارچوب منافع ملت و با در نظر گرفتن مصالح نظام، هدفگذاری و برنامهریزی کنیم. طبعاً حساسیتها لازم است حفظ و درک شود ولی نگرانیها را باید بگونهای مدیریت کنیم که مصالح نظام و منافع ملت را حفظ و تضمین نماید.
تجربههای گرانسنگ ملت در طول تاریخ معاصر، ره توشه مناسبی برای تنظیم مناسبات با دنیای خارج برآود. برجام، بهترین نمونهای است که میتواند شاهد مثال مناسبی برای تعامل، تدبیر و چارهجوئی برای عبور از مسیرهای سخت و سرنوشتساز باشد. استفاده بهینه از فرصتها میتواند ما را در بهبود و ارتقاء شرایط زندگی مردم و افزایش سطح رفاه عمومی یاری کند و در عین حفظ اصول و رعایت خطوط قرمز نظام، بهترین بهرهبرداریهای هوشمندانه از تعامل با دیگران را نصیب کشور و ملت نماید.
محمدرضاشجاعیان
انتهای پیام/