اعتیاد و پیامدهای آن شرایطی را در جامعه به وجود آورده که دیگر نمی‌توان ادعا کرد فقط محدود به عده‌ یا طبقه خاصی از جامعه است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اعتیاد و پیامدهای آن شرایطی را در جامعه به وجود آورده که دیگر نمی‌توان ادعا کرد فقط محدود به عده‌ یا طبقه خاصی از جامعه است.

 در حال‌حاضر همه ما با این مساله درگیر هستیم. هریک از ما در میان افراد خانواده، دوستان، همکاران یا همسایگان خود با مساله اعتیاد مواجه بوده و پیامدهای آن ‌را درک کرده‌ایم. بنابراین می‌توان اعتیاد را فراگیرترین مساله اجتماعی امروز ایران دانست.

اعتیاد پیامدهای مخرب فردی زیادی دارد که معمولا شفاف‌تر از پیامدهای اجتماعی بوده و در برخورد نخست با فرد معتاد، به‌روشنی قابل‌فهم و درک هستند. وضع ظاهری نامناسب، وضعیت جسمانی نامطلوب، نداشتن تعادل در رفتار و آشفتگی و پریشانی در گفتار ازجمله شایع‌ترین نشانه‌های ظاهری است که در فرد مبتلا به اعتیاد دیده می‌شود.     

اما آنچه معمولا پنهان بوده و نگاه دقیق‌تری می‌طلبد، پیامدهای اجتماعی اعتیاد است که به‌مراتب مخرب‌تر از پیامدهای فردی است و هزینه‌های سنگینی بر دوش جامعه می‌گذارد.

 قطعا زنان و مردانی که به این بیماری مبتلا شده‌اند از طبقات مختلف اجتماعی و دارای پایگاه‌های متفاوتی بوده‌اند. هرچند مردان بیش از زنان به اعتیاد روی می‌آورند اما با نگاهی به پیامدهای اجتماعی اعتیاد می‌توان به مخرب‌تر بودن آن در میان زنان نسبت به مردان پی برد. نقش مهم و پررنگ زنان در خانواده از جمله مواردی است که روشن می‌کند آثار تخریبی اعتیاد زنان بسیار بیشتر از مردان است. چنانچه زنان معتاد نقش مادری برعهده داشته باشند به‌ندرت می‌توان آینده‌ای روشن برای فرزندان خانواده پیش‌بینی کرد.

این در حالی است که اگر پدر خانواده به اعتیاد مبتلا باشد، مادر می‌تواند در کنار همه سختی‌های ناشی از زندگی با یک فرد معتاد، آینده فرزندانش را تامین کند. هرچند بی‌شک در مقایسه با خانواده‌های سالم و دور از اعتیاد، این آینده چندان رضایت‌بخش نخواهد بود اما کجروی‌های اجتماعی و میزان ارتکاب به انواع جرایم در این فرزندان تا حدود زیادی توسط مادر کنترل
و مهار می‌شود.

مادران معتاد به شیوه‌های مختلف به فرزندان خود یاد می‌دهند که چگونه می‌توان اعتیاد داشت و از مصرف لذت برد.

این تجربه در موارد زیادی در سنین پایین و برای خاموش‌کردن صدای گریه کودک از طریق مادر به او آموخته می‌شود. کودکان زیادی حتی پیش از تولد توسط مادر مصرف مواد را تجربه می‌کنند. خردسالان و نوجوانانی که ناچار می‌شوند برای تامین موادمخدر والدین خود، از هر راهی، درآمدی به دست آورند.

سرقت، کار در خیابان، جابه‌جا کردن مواد و انواع فعالیت‌هایی که مناسب سن آنها نیستند. اگر مادر خانواده به اعتیاد مبتلا نباشد این آسیب‌ها برای فرزندان اعتیاد کمتر خواهد بود. چراکه مادر به عنوان حامی فرزندان، از انجام این فعالیت‌ها توسط آنان جلوگیری خواهد کرد.

از آنجا که مادر نقش مهم‌تری نسبت به پدر در تربیت فرزندان دارد، پیامدهای اعتیاد او نیز برای خانواده و جامعه از آن جهت خطرناک‌تر است که نظریه انتقال فرهنگی کجروی مصداق پیدامی‌کند. این نظریه که در حوزه یادگیری و انتقال رفتارهای انحرافی مطرح شده بر این باور است که رفتار انحرافی از طریق معاشرت آموخته می‌شود. به این ترتیب، مادران معتاد نخستین و مهم‌ترین عامل انتقال رفتارهای انحرافی به فرزندان خود هستند. درحالی‌که معمولا در خانواده‌هایی که فقط پدر به اعتیاد مبتلاست، مادران خانواده تلاش می‌کنند فرزندان را از آموختن این رفتارها مصون بدارند.

 درواقع، از هم پاشیدگی نظام خانواده یکی از پیامدهایی است که نه‌تنها برای مادران معتاد و فرزندان آنها بلکه برای جامعه نیز پرخطر بوده و می‌تواند منشأ سایر رفتارهای انحرافی و جرایم باشد. خانواده از هم پاشیده و بدون حضور مادر، فرزندانی را وارد جامعه می‌کند که پس از گذشت زمانی کوتاه آمادگی انجام هرگونه رفتار ضداجتماعی را خواهند داشت. این در حالی است که مادر معتاد همچنان مشغول مصرف مواد است یا برای تامین هزینه‌های آن ناچار به انجام رفتارهایی مخرب‌تر.

همه می‌دانیم که فرد معتاد برای تهیه مواد به سایر جرایم روی‌می‌آورد. این امر نیز در میان زنان و مردان مبتلا به اعتیاد متفاوت است و همین تفاوت باعث خطرناک‌تر بودن اعتیاد زنان نسبت به مردان می‌شود. مردان معتاد معمولا برای تهیه مواد به‌سرقت دست می‌زنند که در بیشتر موارد نیز سرقت‌های کوچک و بی‌خطر برای سایر اعضای جامعه است یا به جرگه زباله‌گردان می‌پیوندند و با فروش آنچه قابل‌معامله است، هزینه تهیه مواد خود را تامین می‌کنند.

هرچند بسته به نوع اعتیاد فرد، این جرایم نیز سبک‌تر یا سنگین‌تر می‌شوند یا گاهی سارقان برای انجام سرقت خود دست به مصرف مواد محرک و روانگردان می‌زنند که هنگام سرقت نیز برای سایر افراد جامعه بسیار خطرناک است اما در این‌جا ما فقط روی موادمخدر غیرصنعتی متمرکز هستیم که معمولا جرایمی مانند جیب‌زنی، کیف‌قاپی و سرقت‌های کوچک و کم‌خطر اینچنینی را به همراه داشته و مردان معتاد معمولا از این روش‌ها برای تامین هزینه‌های موادمخدر خود استفاده می‌کنند.

این در حالی است که متاسفانه زنان معتاد در نخستین گام، برای تامین موادمخدر اقدام به تن‌فروشی می‌کنند. این امر با پرداخت نقدی یا تامین مواد برای زن معتاد اتفاق می‌افتد. متاسفانه زنان معتاد برای تهیه مواد به رفتارهای پرخطر جنسی نیز روی‌می‌آورند که منشأ بیماری‌ها و آسیب‌هایی برای خود و فرد مقابل است.
 
چنانچه این رفتارهای پرخطر، فراتر از تماس‌هاي جنسي نامعمول بوده و با تزریق و استفاده از سرنگ مشترک نیز ادامه یابد، امکان ابتلا به بیماری‌های مقاربتی را افزایش خواهد داد. درواقع این زنان بدون اطلاع از ناقل‌بودن خود باعث گسترش بیماری‌های مقاربتی خواهند شد. به همین دلیل می‌توان اعتیاد زنان را پرخطرتر از اعتیاد مردان دانست.

تفاوت‌های روانی میان مردان و زنان امری اثبات شده است. این‌که زنان روحیات و احساسات متفاوتی نسبت به مردان دارند، آنها را در برابر مشکلات آسیب‌پذیرتر کرده است.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد، وابستگی روانی به موادمخدر در بین زنان بسیار بیشتر از مردان بوده و زنان معتاد با سرعت بیشتری نسبت به مردان فاصله بین مصرف تفریحی و وابستگی به مواد را طی می‌کنند. از سویی دیگر، آسیب‌هایی همچون افسردگی، گرایش به خودکشی و اقدام به آن در میان زنان معتاد بیشتر و شایع‌تر از مردان است.

درواقع باید گفت آسیب‌های روانی ازجمله افسردگی، اضطراب، داشتن افکار خودکشی و انجام آن که از مشکلات فردی با پیامدهای اجتماعی هستند در میان زنان معتاد بیش از مردان مبتلا به اعتیاد دیده می‌شود.

در پایان، با توجه به تعهد اجتماعی زنان در تربیت نسل آینده کشور می‌توان به اهمیت آنان در جامعه پی برد و تفاوت خطرزاتربودن گرایش به مصرف موادمخدر در بین زنان را نسبت به مردان فهمید. فارغ از عواملی که باعث گرایش زنان به مصرف موادمخدر می‌شوند، لازم است به علل افزایش تعداد زنان معتاد در جامعه توجه جدی‌تر کرده و راه‌های لازم برای رهایی این افراد از اعتیاد و بازگشت آنان به خانواده و جامعه را در دستورکار قرار داد.

درواقع لازم است زنان معتاد زیرپوشش سازمان‌های دولتی و غیردولتی قادر به ترک مصرف مواد شده و بتوانند با آموختن مهارت‌های لازم، به ایفای نقش در جامعه بپردازند. تجربه‌ای که موفقیت‌آمیز بوده و ثابت کرده است که چنانچه عزت‌نفس این زنان افزایش یابد، احتمال گرایش مجدد به مصرف مواد در آنان کاهش چشمگیر خواهد یافت
منبع: روزنامه شهروند
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.