به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مَثَلها داستان زندگی مردم هستندد و چون آیینهای روشن، آیینها، تاریخ، هوش، بینش و فرهنگ ملت را در خود نشان میدهند. «مَثَل واژهای است که از عربی به فارسی راه یافته و آنچنان که مینویسند، از ماده مثول بر وزن عقول به معنی شبیه بودن چیزی به چیز دیگر یا به معنای راست ایستادن و بر پای بودن آمده است». این واژه در عربی به چند معنا به کار رفته است: مانند و شبیه، برهان و دلیل، مطلق سخن و حدیث، پند و عبرت، نشانه و علامت. در اصطلاح اهل ادب مثل نوعی خاص از سخن است که آن را به فارسی داستان و و گاهی به تخفبف دستان میگویند (رحیمی، 1389).
با این وصف در باشگاه ضربالمثل امروز به نقل حکایت کوتاهی از ضربالمثل «لنگه کفش پاره هم در بیابان غنیمت است» میپردازیم.
******************************
تاجری روزی با بار فراوان در بیابانی میرفت. در طول راه با کاروان دزدان برخورد میکند. دزد تمامی داراییاش را با خود میبرد و علاوه بر آن کتک مفصلی هم به او میزند.
داد و فریاد تاجر کاری از پیش نمیبرد. دزدان حتی کفشهایش را هم با خود برده بودند. همین طور که راه میرفت، دید که پاهایش بدجور زخمی شده. در همان حوالی یک جفت کفش را میبیند.
کفشها را برداشت. اما دید که یکی از آن کفشها پاره است.
با عصبانیت آنها را به گوشهای انداخت و رفت، ولی چندقدمی که رفت، پشیمان شد. برگشت و کفشها را به پا کرد، در حالی که با خودش میگفت: «در چنین بیابانی یک لنگه کفش هم غنیمت است!»
از آن وقت به بعد این مثل را زمانی به کار می برند که بخواهند بگویند قدر نعمتی که در حال حاضر داریم باید بدانیم!
انتهای پیام/