مهمترين رخداد امروز تقويم شيعه سفر امام حسن عسكري سلام الله عليه به جرجان است.
در این روز امام حسن عسکري علیه السّلام براي وفا به وعده اي که فرموده بودند و آشکار شدن معجزاتی از آن بزرگوار به طی الارض از سامراء به جرجان تشریف فرما شدند.(بحار الانوار: ج 50 ، ص 263)
جعفر بن شریف می گوید: سالی قصد حج کردم، و قبل از حج به زیارت امام حسن عسکري علیه السّلام در سامراء رفتم. اموالی از شیعیان همراهم بود که باید به آن حضرت می رساندم. خواستم از آن حضرت بپرسم اموال را به چه کسی بدهم، ولی پیش از آنکه من صحبت کنم حضرت فرمودند: «به مبارك خادم بده»، عرض كردم :،« همین کار را کرده ام » و سپس بیرون آمدم و گفتم: ،« شیعیان شما در جرجان به شما سلام می رسانند »، امام علیه السّلام فرمود:«مگر بعد از مراسم حج به جرجان بر نمی گردي؟» عرض کردم: بر می گردم.
فرمودند: 170 روز دیگر اول روز جمعه سوم ربیع الثانی به جرجان وارد می شوي. آن وقت به مردم اعلام کن که من در آخر همان روز به جرجان می آیم. برو به سلامت.
خداوند متعال تو را و آنچه با توست به سلامت به اهل و اولادت خواهد رسانید. پسري براي پسرت متولد شده است. نام او را « صلت »بگذار، که خداوند به زودي او را به حد کمال می رساند و او از اولیاء ما خواهد بود.
من گفتم: یابن رسول اللَّه، ابراهیم بن اسماعیل جرجانی از شیعیان شماست و به دوستان شما هر سال بیش از صد هزار درهم احسان مي كند و در جرجان از اشخاصي است كه متنعم به نعمت هاي الهي است.
امام علیه السّلام فرمودند: «خداوند به ابواسحاق ابراهیمبن اسماعیل در مقابل احسانی که به شیعیان ما می کند جزاي خیر بدهد و گناهان او را بیامرزد و او را پسري صحیح الاعضاء روزي
فرماید که قائل به حق باشد. به ابراهیم بگو: حسن بن علی می گوید: نام پسر خود را احمد بگذار.»
راوي می گوید: از خدمت حضرت مرخص شدم و حج رفتم و بازگشتم، و در روزي که حضرت معین فرموده بودند به سلامت وارد جرجان شدم.
هنگامی که اصحاب ما براي تهنیت آمدند، به ایشان گفتم: امام علیه السّلام مرا وعده داده که در آخر امروز به اینجا تشریف می آورند. پس مهیا شوید و مسائل و حوائج خود را آماده کنید.
شیعیان چون نماز ظهر و عصر را به جا آوردند، در خانه من جمع شدند. ناگاه امام عسکري علیه السّلام در همان ساعتی که فرموده بودند وارد شدند. هنگام ورود بر ما سلام کردند و ما به استقبال شتافتیم و دست آن حضرت را بوسیدیم. آنگاه حضرت فرمودند: من به جعفر بن شریف وعده کرده بودم که در آخر این روز نزد شما بیایم.
من نماز ظهر و عصر را در سامراء به جا آوردم و نزد شما آمدم تا با شما تجدید عهد نمایم. اکنون شما حوائج و مسائل خود رابیاورید.
اول کسی که ابتدا به سؤال کرد نضر بن جابر بود. او گفت: یابن رسول اللَّه، پسر من از هر دو چشم نابیناست، دعا فرمائید تا خداوند دیده هایش را به او برگرداند. حضرت فرمودند: او را حاضر کن. او را حاضر کرد و حضرت دست مبارك بر چشمان او کشید و چشمانش روشن شد.
پس از او یک یک آمدند و حاجت خود را بیان کردند و حضرت حاجتهاي آنان را برآورده می نمودند، تا اینکه حوائج همه را بر آوردند و مسائل آنها را جواب فرمودند و همان روز به سامراء مراجعت نمودند.
منبع: جام نیوز
انتهای پیام/