به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، طی روزهای اخیر رژیم ریاض روابط دیپلماتیک خود با تهران را قطع کرد و البته قابل تصور بود برخی كشورهای
ریزه خوار در میان دولتهای عرب منطقه نیز با ریاض همراه شوند.
کارشکنیهای ریاض برای تخریب یک رابطه
عربستان سعودی در طول دو سال اخیر در عمل سطح رابطه خود با ایران را به كاردار تقلیل داده بود. آغاز بکار سفیر ریاض همزمان شد با مذاكرات هستهای و بیمیلی شدید و نگرانی عربستان از روند مثبت مذاكرات و احتمال توافق سفیر نگونبخت اصلا شانس كار در تهران را پیدا نكرد و پیش از موعد توسط دولتش بازنشسته شد. سفیر سوم كه چندیپیش خبر انتصابش آمد به دنبال قطع رابطه از سوی ریاض، اساسا امكان كار در تهران را نیافت، اما تهران در دو سال گذشته سفیر خوشنام خود را كه قبلا هم در ریاض تجربه كار داشته و پشتكار زیادی برای تعمیق روابط داشت، به این كشور مأمور كرد.
با پیشرفت مذاكرات هستهای بین ایران و كشورهای ١+٥ و بهبود گامبهگام جایگاه ایران در سطح جهان، حركت خصمانه ریاض بیشتر شد. عربستان در حال ازدستدادن جایگاه منطقهای خود است و رقابتش با ایران تنگاتنگ شده بود.
در سوی دیگر معتقدیم در حال حاضر دولت واشنگتن بهدنبال یك شریك منطقی در منطقه است. از یک سو پیشرفت ایران در مذاكرات هستهای برای كشوری با شرایط عربستان سعودی كه همیشه بهدنبال نقش منطقهای پررنگ بود، خوشایند نیست، زیرا یكبار دیگر عربستان با انتخاب ایران بهعنوان ژاندارم(قدرت) منطقه زخمی كاری خواهد خورد.
از مذاكرات و دستیابی به توافق هستهای تیرماه در وین، غالب بازیگران منطقهای و فرامنطقه ای استقبال کردند، اما رژیمعربستان و اسرائیل، دو عضو به اصطلاح منطقه بودند كه واكنشهای منفی- غیر عقلایی و مثل همیشه کینه جویانه به این رخداد شگرف نشان دادند.
جمهوری اسلامی ایران، بارها بر لزوم مذاكره دوجانبه و گفتوگو با ریاض تأكید كرده بود آنگونه كه در حاشیه مذاكرات وین، ظریف و عادل الجبیر، وزرای خارجه دو كشور مذاكرهای دوجانبه درباره سوریه انجام دادند كه آنچه بعدها از آن شنیده شد، بیشتر به گلایهگذاری منجر شد.
اتخاذ راهکار صحیح از سوی دولت پیرامون حادثه سفارت عربستان
دولت با واکنش مناسب نسبت به حادثه سفارت عربستان در تلاش است تا به نوعی از سو استفادهای احتمالی این ماجرا جلوگیری نماید. روحانی رییس جمهور، طی نامه ای به دستگاه قضا خواستار رسیدگی فوری موضوع سفارت وکنسولگری عربستان در تهران و مشهد شده است و در آن ابراز داشته است که،یک بار برای همیشه جلوی چنین اقداماتی گرفته شود.
روابط میان ایران و عربستان بخصوص در چند دهه گذشته همواره پر التهاب و متشنج از طرف آل سعود تعربف می گردد ولی با وجود لایه هایی از اختلاف، دو طرف آن را به نحوی مدیریت کرده اند تا روابط دیپلماتیکشان حفظ گردد. وقتی ریاض اعلام کرد دیپلماتهایش را از تهران فرا خوانده و روابط را با تهران قطع خواهد کرد تعجب برانگیز نبود که،دولتمردان نادان آل سعود قدم در خیابان جهل همیشگی خود نهاده اند.
رژیم ریاض اعلام می دارد که، اقدام آنها واکنشی به تعرض سفارت و کنسولگریشان در ایران است اما براین باوریم که، رویکرد عربستان فراتر از یک واکنش طبیعی به قائله سفارتش باشد. دستگاه دیپلماسی ایران متآثر از عقلانیت و مشی سیاسی اعتدال و منطق با مجرم خواندن عاملان حمله به سفارت و با اتخاذ تصمیماتی قاطعانه بدور از شتابزدگی، رویه قانونی سیاست خارجی از خیابان به خاستگاه واقعی خود باز گرداند.
عربستان و رفتارهای کودکانه، چرا و به چه علت؟
رفتارهای بچه گانه رژیم سعودی را می توان در بوته هراس روز افزون این کشور بدلیل افزایش توان هژمونیک(فرادستی و اقتدار) جمهوری اسلامی در منطقه و نیز نقش آفرینی بسزای تهران در مواجه با ترورریسم نقد و بررسی نمود.
البته انگیزه دیگری دیگری را نیز می توان متصور شد وآن مطلب این است که، دشوار است بپذیریم، پیرمردان آل سعود نمی دانستند تصمیم اعدام شیخ نمر موجب بروز ناآرامی در منطقه خواهد شد و به اختلافات دامن خواهد زد. از این رو داستان سفارت در تهران ریسمان مناسبی برای چنگ زدن آنها بافته است تا روابطشان را با تهران قطع کند.
مدتها قبل از حصول توافق جامع هسته ای بین ایران و قدرتهای جهان،عربستان در کابوس بهبود روابط تهران-واشنگتن غلت می خورد و این مهم نتیجه ای جز کاسته شدن حمایتهای ایالات متخده از نظام پادشاهی و جنگ سالار عربستان ندارد. باید افزود بارک اوباما رییس جمهوری آمریکا در ماه های گذشته بصورت تلویحی در مورد عربستان و بطور آشکار در رابطه با رژیم اشغالگر قدس گفته است که حمایتهای ما تا به امروز هزینه های بسیاری برای واشنگتن در برداشته است!!
از منظر حکومت سعودی تحولات ژئوپلیتیکی(جغرافیای سیاسی) در منطقه بیش از یک دهه است که در تضاد با منافعش قرار دارد.بطور نمونه،حمله ایالات متحده به عراق در سال 2002که،به سقوط صدام(دیکتاتور سابق این کشور) انجامید،نهایتا" سبب شد تا یک قدرت مخالف ایران به یک دولت شیعه با روابط نزدیک به تهران تبدیل شد. از طرفی در بحران سوریه هم،آمریکا ابتدا در همدستی با عربستان مطالبه کناره گیری بشاراسد از قدرت را داشت اما اکنون با توجه به تعدیل رویکرد گذشته غرب نسبت به آینده سیاسی دمشق،واشنگتن در حال نزدیک شدن به مواضع تهران در این زمینه است.
بنابراین رجال شبه جزیره در هراسند چرا که، توازن قوای منطقه ای با آرایشی نوین در حال تغییر جهت به سمت تهران است. مضاف براینکه توافق هسته ای ایران با گروه 1+5بر واهمه رژیم عربستان بیش از بیش صحه می گذارد.گرچه بهبود روابط بین ایران و آمریکا یک چشم انداز بلند مدت پیش بینی می گردد لذا نتایج معاهده مذکور موجد عادی سازی روابط ایران در سطح بین الملل شده، چنانکه این ره یافت به ایران اجازه خواهد داد تا به میلیاردها دلار از سرمایه بلوکه شده اش دسترسی پیدا کند.
پس امکان دسترسی ایران بر منابع مالی خود، ال سعود را به این نتیجه گیری رهنمون می سازد که، ایران با بهره مندی از اندوخته عظیم خود در آینده خیلی نزدیک دست بالاتری را در تمامی معادلات و متغییرهای خاورمیانه خواهد داشت. امروز مواضع و اقدامات عربستان سعودی و اعدام شیخ نمر آل سعود را در مسیر تشدید اختلاف و شکافها در منطقه قرار می دهد.در شرایطی که منطقه نیازمند عزم جدی در مبارزه با تروریسم می باشد، وحدت و اتحاد میان کشورها بیش از گذشته مهمترین مولفه پیش رو محسوب می گردد و در بحرانی ترین وضعیت، تصمیمات غیرخردمندانه، عجولانه و تحریکآمیز ریاض مطمئناً موجب افزایش تنشها و به ضرر کشورهای منطقه خواهد بود.
باعث تآسف است که برخی در منطقه بحران زده خاورمیانه به دنبال آتش تفرقه افکنی وناامنی هستند. «در حال حاضر افراط وفرقه گرایی و نیز ترویج طایفه گرایی منطقه را بشدت تهدید می کند و عربستان سعودی بجای اینکه به همکاری در مراقبت از خطرات فوق به همسایگان یاری رساند هر آینه آتش تفرقه و تنش آفرینی را شعله ور تر می گرداند.اقدام اخیر عربستان در اعدام این رهبر شیعیان عربستان غیرقابل توجیه است.به نظر می رسد که عربستان در خلاف مسیر آب قایق خود را به راه انداخته است ، چنانکه مشاهده کردیم در مذاکرات هستهای هم مخالف روندی بودند که در جریان بود و با رژیم صهیونیستی در این زمینه همراهی کردند.»کما اینکه تحرکات عربستان در یک بازه زمانی بیست ساله بویژه پس از پایان جنگ ایران وعراق،بطور کامل در راستای منویات و اوامر تل آویو قرار دارد.
اقدام دیگر عربستان سعودی علیه ملت ایران از جمله پایین آوردن قیمت نفت است که درصدد است تا اهرم فشاری بر اقتصاد ایران بوجود اورد. ایران همواره با سعه صدر به این حرکات پاسخ داده است.
دستگاه دیپلماسی ایران اعتقاد داشته و دارد که تنشآفرینی و ایجاد تنش در منطقه اقدامی از سر قدرت نیست بلکه از سر ضعف است و باید با این اقدامات با بزرگمنشی برخورد شود.» تلاشهای ریاض برای ائتلاف علیه ایران را نامناسب و دور از عرف بین المللی و حسن همجواری است.
نکته دیگر اینکه فن دیپلماسی کشورمان با این اصل استوار است که،برای مقابله با مظاهر مغایر با اسلام که جریان تکفیری، ارعاب و افراط از جمله آنها هستند در یک جا جمع و با هم متحد شوندنه اینکه علیه یکدیگر اقدام به ائتلاف کنند گرچه این ائتلافها جدی نیستند و نه راه به جایی میبرند و نه توانایی مقابله با ایران را دارند. بطور کلی این روشها از سوی دولت ایران غیر مفید و نامناسب ارزیابی می شود و معتقداست تمام جهان اسلام با خطر مشترکی روبهرو است و این خطر نیاز به اقدام مشترک دارد و باید هر چه زودتر کسانی که هنوز این خطر را درک نکردهاند، به خود بیایند و همگی با این خطر مقابله کنند.»
التهابهای منطقهای
قیمت نفت نیز همیشه یكی از مسائل چالشی بین دو كشور ایران و عربستان بوده و هست. موضوع نفت در دو سال گذشته به اهرم فشار عربستان بر اقتصاد ایران تبدیل شد. آنچنان كه در روزهای اخیر به كمترین قیمت در سالهای اخیر رسید.
پترو دلارها کشورهای چند صد کیلومتری را به صف کرد
عربستان سعودی با تتمیع مالی جزایر پیرامونی خود و چند کشور کوچک آفریقایی به خیال خود دست به یک ائتلاف ضد ایرانی زده است اتحادی که از هم اکنون تکلیف آن روشن است. وقتی پس از سالها فشار و تحریم امروز کشورهای صنعتی و قدرتمند اروپایی برای باز تولید روابط خارجی با ایران به تهران سفر می کنند،باید به راحتی پیش بینی کرد که عاقبت این پیاده نظامان کرایهای عربستان چه خواهد شد!!فقر فرهنگی و اقتصادی-عدم فهم صحیح از مناسبات بین المللی-احساس حقارت پایان ناپذیر(چنانکه تا به امروز کمتر نام جیبوتی به گوشمان خورد بود) ترس از انتقام رژیم ریاض- و بطور کلی روحیات چاکرموبانه این دولتها سبب گردید تا در صف مواجب گرفتن از پترو دلارهای (پولهای حاصل از نفت)عربستان قرار بگیرند.
دومینوی مضحک ونتیجه آن
نظام سیاسی حاکم بر عربستان و متحدانش فاقد قانون اساسی است. بعبارت دیگر حاکمان این کشورها هنوز با رویه چند صد سال پیش برمردم خود حکمرانی می کنند و دولتی به معنای امروزی دولت(State) در این کشورها وجود خارجی ندارد.هشدارها و شاخصهایی وجود دارد که نشان دهنده سقوط عربستان سعودی در آینده نزدیک هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی است.کشورهای منطقه خاورمیانه با نحوه حاکمیتی ذکر شده در آستانه فروپاشی قرار دارند و این کار از عربستان سعودی آغاز شده است زیرا علائم و مولفه هایی وجود دارد که میگوید عربستان سعودی در آستانه انفجار قرار دارد، هم از نظر سیاسی و به دلیل اختلافاتی که میان شاهزادگان ارشد این کشور وجود دارد و هم به دلایل اقتصادی. از بعد اقتصادی شاهد ناتوانی دولت عربستان در پاسخگویی به نیازها هستیم و به دلیل وضعیت ناپایداری که در این کشور وجود دارد پولها در حال فرار از این کشورند.
اقداماتی که اخیرا دولتمردان سعودی بدان اهتمام ورزیده اند(حمله نظامی به یمن-گسترش تروریسم با مکاتب وهابیت-اعدام رهبر شیعی مخالف دولت) هم و همه طناب مشروعیت زدایی را بر گردن این رژیم تنگ تر کرده است و منجر به تجزیه آن به چندین بخش و نهایت سقوط رژیم میگردد. شبیه به آنچه پیش از این در اتحاد جماهیر شوروی روی داد و منجر به فروپاشی آن شد. عربستان سعودی برای مدتی بسیار طولانی در مقابل هر نوع اصلاحاتی مقاومت کرده بود. اصلاحاتی که اخیرا از سوی رژیم سعودی اعلام شد، مواردی بود که تقریبا کلمه به کلمه آن را میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق در روزهای پایانی عمر این اتحادیه بیان کرد. گورباچف تلاش کرد که در اتحاد جماهیر شوروی سابق دست به اصلاحات بزند، آن هم بدون ایجاد تغییر در اساس جامعه. در عربستان سعودی امروز نیز آنها در حال صحبت در این باره هستند که چگونه دست به اصلاحات بزنند آن هم بدون ایجاد تغییرات در پایههای این دولت که مبتنی بر وهابیت است.
در هر صورت عربستان بشدت از توافق حاصل شده برجام بین ایران و ۱+۵ خشمگین است. از طرفی عربستان در حال واکنش نشان دادن به مسائل داخلی خود از جمله درباره اقلیت شیعه است.سعودیها با رفتارهای دمدمی مزاجانه و حتی کج خلقیهای کودکانه خود خواستار مداخله آمریکا به نیابت از آنها در سوریه، عراق و مصر هستند، در حالی که آمریکا احساس میکند عربستان به منافع آمریکا لطمه میزند و از نظر ایالات متحده، عربستان سربار آمریکا شده است.تصمیم سعودی برای اعدام روحانی شیعه چالشی مستقیم برای سیاست آمریکا در منطقه خواهد بود و در واقع این کار رویکرد آمریکا را هدف قرار داده است.
عربستان در یک مقطع زمانی بسیار ناامنی قرار گرفته است و از روی عمد با اعدام شیخ «نمر» در خاورمیانه بحران به وجود آورد. و قطع روابط تهران و ریاض منجر به ضررهای فراوان برای این رژیم خواهد شد. در سوی دیگر میدان حمایتهای مالی و تسلیحاتی از تروریسم منطقهای و همچنین حملات هوایی و موشکی عربستان به مردم یمن و مانعتراشی ها در راه پیروزیهای دولتهای عراق و سوریه در سالهای گذشته،لذا تمام این اقدامها برای ایجاد فاصله بیشتر بین شیعه و سنی و تشنجزایی در منطقه تفسیر می گردد.
در واقع هدف عربستان از قطع رابطه دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران و تشویق و فشار بر دیگر کشورها برای قطع رابطه با ایران، آسیب زدن به روند صلح، ثبات و امنیت منطقه است.
باید عنوان کرد که، برجام در مقام عمل به پیروزی خواهد رسید، اقدامهای لجام گسیخته عربستان برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلی و شکستهای اخیر آنها در منطقه و فشار بر ایران است. روند سیاستهای منطقهای دولت سعودی در مسیر ظلم، تجاوز، توسعه تروریزم و از بین بردن ثبات و امنیت در منطقه بوده است.
بطور یقین ایران تمام برنامههای خود را بدون اعتنا به سنگاندازیها با قاطعیت ادامه خواهد داد و برجام بزودی عملیاتی و تحریمها از پیش پای مردم ایران برداشته خواهد شد.در سال آینده شرایط اقتصادی تغییر خواهد کرد و شاهد حرکت پرشتاب در جهت رشد و شکوفایی اقتصاد کشور خواهیم بود و برنامهها و اهداف جمهوری اسلامی ایران با سابقه تمدنی و قدرتی بزرگ در منطقه با کارهای کودکانه تازهکارها در یک دولت تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت.
برخی کشورهای عربی به فرماندهی عربستان سعودی تبدیل به بازیگران پروژه جاهلیت مدرن شده اند. به نظر می رسد اعراب کوته اندیش هنوز هم در صحرا در پی دیپلماسی می گردند، دیروز دختران خود را زنده به گور می کردند و امروز حیات سیاسی خود را در جاهلیت مدرن مدفون می سازند و با بر تن کردن پوستینی وارورنه سعی می کنند نظام ور به ازمحلال خود را از دید شهروندان خود مخفی گردانند.باید منتظر باشیم تا روزهای سیاه این دول عربی را نظاره کنیم.
محمدرضاشجاعیان
ازمهلال . [ اِ م ِ ] (ع مص ) باریدن باران : ازمهل المطر. (منتهی الارب ). || جاری و روان شدن برف پس ازگداختن
تحلیل خوبی بود آفرین.