به گزارش خبرنگار
حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «دنی شکتر»، تهیهکننده تلویزیونی، فیلمساز مستقل، وبلاگنویس و منتقد رسانه بود که مقالات بسیاری را در انتقاد از سیاستهای ایالات متحده آمریکا به رشته تحریر در آورد. وی متخصص روزنامهنگاری تحقیقی و تولید برنامه درباره حقوق بشر، خبرنگاری، موسیقی پاپ و مستندسازی بود و به خاطر ممتازی در روزنامهنگاری مستند، برنده جایزه انجمن روزنامهنگاران حرفهای آمریکا در سال 2001 میلادی، شده بود. «شکتر»، مستندهای زیادی را در انتقاد از سیاستهای خارجی و داخلی آمریکا ساخته است.
این فیلمساز منتقد آمریکایی، در پنجمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار، با ارائه مستند «دولت جاسوس آمریکا»، توانست فانوس بخش بینالملل جشنواره را کسب کند، همچنین مستند «تاراج، جرم عصر ما» وی هم در چهارمین دوره جشنواره، حائز تقدیر ویژه جشنواره شده بود.
«دنی شکتر» که سابقه حضور و فعالیت در شبکههای خبری CNN و ABC آمریکا را دارد و به خاطر افشای حقایق و انتقاد از حکومت آمریکا از CNN اخراج شده بود، مدتی پیش بر اثر سرطان فوت کرد، به همین بهانه و همزمان با اعلام فراخوان بخش بینالملل ششمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار و در آستانه 13 آبان، روز مبارزه با استکبار جهانی، مشروح گفتگویی را که نادر طالبزاده، قبل از اختتامیه پنجمین دوره جشنواره با این فعال رسانهای داشته است، در ادامه میخوانید:
از اين که برنده شديد چه حسی داريد؟
من بسيار سپاسگزارم از دريافت اين جايزه، بسيار متشکرم، بايد به شما بگويم که ما در آمريکا تلاش داريم تا برنامه نظارت و جاسوسی را به چالش بکشيم، ما نبرد سختی برای حفظ اطلاعات شخصيمان داريم، اين واقعيت که از من در ايران تقدير میشود، ولی اين فيلم نمیتواند در آمريکا پخش شود بسيار معنادار است و سختیهای اين کار يعنی به چالش کشيدن جاسوسی دولت (آمريکا) را نشان میدهد، من فکر میکنم اينکه موضوعِ جاسوسی آمريکا در کل دنيا، با تنش، نگرانی و خشم مردم مواجه شده است، بدين معناست که کشور ما (آمريکا) حق ندارد از مردم دنيا جاسوسی کند.
فيلم «دولت جاسوس آمریکا» به گونهای که قبلا ديده نشده است، نشان میدهد که آمريکا چگونه جاسوسی میکند، در اين رابطه «ادوارد اسنودن» به درستی توجه دنيا را به خود جلب کرد، اما فيلم حاضر بيش از اينها به موضوع افشاگری پرداخته است و فقط به اسنودن نمیپردازد بلکه همه افشاگران را بررسی میکند، همچنين اين فيلم نشان میدهد که يک صنعت جاسوسی خصوصی وجود دارد که بدون اطلاع مردم از آنها جاسوسی میکند و دولت از همه اين کارها و تجاوز به حريم خصوصی حمايت میکند، بنابراين اين ادعا که در امریکا آزادی بیان وجود دارد، واقعا زير سوال است.
اما در ايران اين حق به رسميت شناخته میشود و جشنواره عمار با اين موضوع مرتبط است. این مسئله، برای من بسيار قابل توجه است، چون جاسوسی امریکا، معضلی جهانی است و محدود به آمريکا نيست، اين مشکلی نيست که که ما بخواهيم فقط از آن گِله کنيم، اين مشکلی است که مردم کل جهان را تحت تاثير قرار داده، مثلا از صدراعظم آلمان و رئيس جمهور برزيل جاسوسی میشود و از 22 رهبر خارجی ديگر هم جاسوسی میشود، آژانسهای جاسوسی آمريکايی، بدون اطلاع و رضايت اين افراد از آنها جاسوسی میکنند.
من درباره يک امپراطوری صحبت میکنم که آن قدر گستاخ شده است که فکر میکند، حق دارد اطلاعات کشورها و مردم را جمع آوری کند، ما بايد در مقابل اين کار بایستیم. دراین باره، شبکه پرس تی وی، با نمایش فیلمم، به من کمک کرد، علیرغم تمام افشائاتی که در مورد سوء استفاده سی آی ای(CIA) در گوانتانامو و جاسوسی ان اس ای(NSA) صورت گرفته است، من اين ادعا را ندارم که همه چيز عوض خواهد شد و فيلم من همه چيز را تغيير خواهد داد، چون تغييری در سياستها رخ نداده است، گويی که دولت ما احتياج دارد، از مردم سراسر جهان جاسوسی کند و البته اين واقعيتی تکان دهنده و ناراحت کننده است.
در دهه 1960 اف بی آی (FBI) و سی آی ای (CIA) از مطالعات و پژوهشهای من به عنوان يک روزنامهنگار جاسوسی میکرد، اما اکنون با فناوری که ان اس ای(NSA) دارد، آنها میتوانند هر وقت که بخواهند از همه جاسوسی کنند و آنها به سادگی اين کار را میکنند، اما اين کار بايد به چالش کشيده شود، چون اين نقض حقوق بشر است، ما به عنوان آمريکا، چطور میتوانيم بقيه کشورها را به خاطر نقض حقوق بشر زير سؤال ببريم، درحالیکه خودمان دائما حقوق بشر را نقض میکنيم، بنابراين من معتقدم که اين فيلم قابل توجهی است و من خوشحالم که بگويم که تلويزيون روسی آر تی هم به من خبر داده است که میخواهند اين فيلم را نشان دهند و اميدوارم بقيه شبکهها هم پخش کنند، به نظرم، نوعی نياز و اشتياق شديد برای دانستن و آگاهی وجود دارد و مردم میخواهند بدانند که به نام آنها چه کارهايی دارد، انجام میشود.
دومين سوالی که میخواهم از شما بپرسم اين است که امروزه در آمريکا تعداد بسيار کمی از شبکهها اجازه و فرصت صحبت را به رسانههای مستقل میدهند، مثل پرس تی وی و آر تی درست است يا نه؟
ما در آمريکا چند برنامه مثل «اکنون دموکراسی» و «آزادی بيان» تلويزيون لينکد در اين رابطه داريم، اما در بسياری از موارد اين شبکهها نظرات و ديدگاههای دولت آمريکا را منعکس میکنند، مثلا در مورد پايان جنگ ويتنام برنامه پرطرفداری وجود دارد که سربازان آمريکايی را قهرمان جلوه میدهد و همزمان يک فيلم در مورد «ژنرال جياپ» رهبر جنگ ويتنامیها عليه امپرياليسم در حال ساخت است و از الان معلوم نيست که اين فيلم درست ديده شود يا نه، بنابراين ما جنگ سختی برای برملا کردن حقيقت داريم، خوشحالم از اينکه بگويم ما به خاطر اينترنت و ساير وسايل جمعی، چند رسانه و شبکه داريم که اين کار را میکنند، اما اين کافی نيست چون ما نمیتوانيم فقط با اين وسايل، سلطه رسانهای دولت را به چالش بکشيم و با آنها رقابت کنيم، ما به عنوان روزنامهنگار و به عنوان جستجوگران حقيقت، بايد برای حق و شنيده شدن صدای حق بجنگيم.
20 سال پيش، قابل تصور نبود که دنی شکتر با مردم ايران صحبت کند و از شبکهای تلويزيونی براي مردم غرب حرف بزند. چه اتفاقی در دنيا افتاده است؟ چه شده است؟
آنچه که ما بايد بدانيم اين است که نمای ظاهری، دنيای سلطه رسانه است، رسانه به ما چيزهايی را میفروشد، ما را با چيزهای خاصی سرگرم میکند و به مسائل ديگری میپردازد و اين خود، نه تنها منبع پروپاگاندا است بلکه نوعی تقويت ايدئولوژی است و در نتيجه مردم نمیفهمند که واقعا چه خبر است و چه اتفاقاتی میافتد، ما نه تنها بايد اين رسانههای سلطه را با نقد به چالش بکشيم، بلکه بايد رسانههای متنوعی راهاندازی کنيم و خودمان پيشرو باشيم و اين کاری بود که من توانستم انجام دهم، يکی از بزرگترين شبکهها به ان.اس.ای رفت و من هم درخواست کردم که بروم، البته آنها میخواستند مرا نااميد کنند، ولی من توانستم فيلمهايی از داخل ان اس ای(آژانس امنیت ملی امریکا) بدست بياورم و سوالاتی را بپرسم که قبلا پرسيده نشده بود، رسانه ميدان اصلی نبرد است.
اخيرا مقالهای در آمريکا چاپ شده است که میگويد آمريکا، هيچگونه قصدی برای به توافق رسيدن با ايران در موضوع هستهای ندارد و همه اينها يک فريبکاری است، من نمیدانم که اين درست است يا نه، اما اين موضوع خيلی ناراحت کننده است که آمريکايیها اطلاع خيلی کمی از پيشينه و بستر (ايران) دارند و مثلا فيلمی مثل آرگو، آمريکايیها را نشان میدهد که در زمان انقلاب در ايران حضور داشتهاند، اما حقيقت انقلاب را نشان نمیدهد و لذا ما بايد اين را به چالش بکشيم و زير سوال ببريم و ما بايد تلاش کنيم و توضيح دهيم که چرا مردم اين طور ايستادند و مقاومت کردند و البته شما میدانيد که اين مقاومت کار سادهای نبوده است.
ايران در جنگ با عراق افراد بسياری را از دست داد و آمريکا از عراق حمايت کرد و با سلاحهای شيميايی و ديگر سلاحها از جنگ عراق عليه ايران پشتيبانی کرد، اين بخشی از تاريخ ماست که مدفون شده است و ما بايد اين سوالات را بپرسيم، من از اينکه به ايران دعوت شدم و آمدم بسيار مفتخرم از اينکه با کسانی ملاقات کردم که بخشی از آن مقاومت و نبرد براي حقيقت بودند. البته اين بدان معنا نيست که من طرفدار دولت ايران هستم و هرچه که ايران میگويد درست است، من فقط يک فعال حقوق بشرم، ولی واقعيت اين است که ما در مورد اتفاقات کشور بزرگی مثل ايران بسيار بیاطلاعيم، ايرانی که بيش از 2500 سال قدمت دارد، در حالیکه کشور من 200 سال يا کمی بيشتر قدمت دارد، با این تعاریف، آيا ما (آمريکا) اين حق را داريم که به دنيا امر و نهی کنيم؟ من فکر نمیکنم این طور باشد، ما بايد از دنيا ياد بگيريم، نه اينکه به آن امر کنيم.
اگر بخواهی برای مردمی که امشب در سالن حاضر هستند صحبتی داشته باشی به آنها چه میگويی؟
بسيار متشکرم از اينکه از اين فيلم تقدير کرديد و از پرس تی وی هم که شجاعت به خرج داد و از اين مجموعه پشتيبانی کرد، ممنونم. همچنين متشکرم از داوران و کسانی که اين اثر را انتخاب کردند، من خودم در رسانههای جريان اصلی در آمريکا و برای شبکههای بزرگی مثل سی ان ان و ای بی سی کار کردهام، اما شرايط حتی برای من هم دشوار شده است که يک برنامه انتقادی اين شکلی را پخش کنم و لذا اين مسئله که شما اين فيلم را به رسميت شناختيد و شبکهها آن را پخش میکنند، بسيار قابل ملاحظه است. همچنين اين حمايت و همصدايی شما برای من بسيار مهم است، به نظرم جشنواره عمار نشان میدهد که چقدر موضوع حمايت از همفکران در سراسر دنيا مهم است و اميدوارم که از ايران چيزهای زيادی ياد بگيرم.
علت اينکه فيلم خود را برای جشنواره عمار فرستاديد چه بود؟
چون اين جشنواره، از جنس مقاومت و منتقد است و سوالات مهمی در مورد آنچه که در جهان میگذرد، میپرسد و من اين روحيه را دوست دارم. اين برای مردم ضروری است که بتوانند اطلاعات و تحليلهايی از کل دنيا داشته باشند و نه اينکه فقط در مورد کشور خودشان بدانند. من از اينکه اثرم در اين جشنواره پذيرفته و برنده شده است بسيار خوشحال و مفتخرم.
به نظر شما جشنواره عمار چه ويژگیهای ديگری میتواند داشته باشد؟
ما به يک جشنواره بينالمللی نياز داريم. ما بايد جشنوارهای داشته باشيم که در سراسر دنيا ديده شود و شايد با فناوریهای پيشرفته امروزی بتوانيم اين کار را به طور آنلاين انجام دهيم، به گونهای که مردم بيشتری در آن دخيل و با آن مرتبط باشند، بنابراين من اين روحيه را میپسندم، البته من در مورد جايگاه سياست در اين جشنواره اطلاعی ندارم و پيشينه آن را نمیدانم، ولی اينکه چنين جشنوارهای وجود دارد، شجاعانه و قابل توجه است.
در مورد عمار؛ آيا عمار را میشناسيد و اينکه چه کسی بود؟
نه، به من بگوييد.
عمار يکی از ياران پيامبر اسلام (ص) بود که حقايق را روشن میساخت و لذا به عنوان فردی صادق و بصير شناخته میشد، به همين خاطر است که نام جشنواره را عمار گذاشتهايم برای اينکه حقايق دنيا را روشن کنيم، در فيلم شما هم به نظر میرسد که شما میخواستيد حقايق خاصی در مورد آمريکا مطرح کنيد، حالا سوال اين است که آيا شما در کشور خودتان میتوانيد اين فيلم را نمايش دهيد يا برای نمايش بايد آن را به کشورهای ديگر بفرستيد؟
من واقعا دوست دارم که فيلمم در اينجا (امریکا) پخش شود و با يک شبکه تلويزيونی که مخاطبان زيادی هم ندارد، صحبت کردهام و شايد برای نمايش فيلم مايل باشند، البته شبکه «آرتی»، در آمريکا مخاطبانی دارد و اعلام کرده است که اين فيلم را نشان خواهد داد، بنابراین بينندگان شبکه آر.تی آن را میبينند، پرس تی.وی مخاطبان کمتری دارد که بيشتر هم آنلاين هستند.
اين واقعيت که از من حمايت کرديد برای من بسيار مهم است، مسلما بعضیها به من میگويند که نبايد با شبکههای ايرانی کار کنم چون ممکن است از من سوء استفاده کنند و من را فريب بدهند اما من فهميدهام که چنين چيزی واقعيت ندارد، من با پرس تی.وی کار کردهام و آنها در کارشان بسيار حرفهای هستند، من با بسياری از شبکههای حرفهای کار کردهام، آنها اطلاعات لازم و پيشينه فرد و کار را میخواهند، پرس تی.وی واقعا نمیخواهد از من استفاده ابزاری بکند و البته من خودم هم هر شبکهای را نمیپذيرم.
ما بخشی از اين فيلم را در شبکه تلويزيونی و برای عموم پخش خواهيم کرد، اگر پيامی برای مردم در مورد عمار و جستجوی حقيقت داريد بفرماييد؟
میدانيد مردم ايران به پيامبران ديگر و کسانی که برای شما محترمند و بخشی از فرهنگ و جامعه هستند، احترام میگذارند و من فکر میکنم که اين موضوع در همه کشورها مهم است، در همه کشورها فرهنگهای متفاوتی وجود دارد و مثلا يک رويکرد راست افراطی وجود دارد و يک رويکرد انساندوستانه، صلحجو و عدالتخواه، بنابراین بايد اين نوع سنتها و رويکردهايی را که همراه هستند، شناسايی کرد، ضروری است که ما به عنوان مخاطب روزنامهنگار و کسانی که میخواهند حقايق را روشن سازند، تلاش کنيم و بتوانيم سوالات اساسی را بپرسيم، بسياری از کسانی که در فيلم با آنها صحبت کردهام، کسانی هستند که ريسک بسيار بالايی برای گفتن حقيقت کردهاند، آنها به زندان تهديد شده بودند، ما هنوز نمیدانيم که چه به سر ادوارد اسنودن خواهد آمد و مسلم اين است که او به زندان خواهد افتاد و اين نبردی است که ادامه دارد و تمام نشده است، اين جزئی از تاريخ و گذشته نيست، بلکه بخشی از حال است و به همين خاطر اين مستند اهميت دارد، زيرا کار بجا و به موقعی است، ما بايد مردم را از اين موضوع مطلع سازيم.
آيا جشنواره عمار توانسته است به شما در رسيدن به حقيقت کمک کند؟
من طرفدار هر فستيوالی هستم که حقيقت را بيان کند، اسم شرکت من «بينش جهانی» است و ما به کار کردن با مردم کشورهای ديگر در دنيا معتقديم و به همین دلیل کار جمعی انجام میدهيم، ما میخواهيم از مردم ديگر کشورها ياد بگيريم و نمیخواهيم درگير سياست پروپاگاندا که خيلی هم گسترش پيدا کرده است، شويم، مثلا رسانهها میگويند پوتين آن هواپيما را در اوکراين ساقط کرد ولی مدرک و سند اين قضيه کجاست يا اينکه کره شمالی فلان جا را هک کرد، سند اين حرف چيست؟ مدرک آن کجاست؟ ما که نمیدانيم. لذا رسانهها پر از حقه و فريبکاری هستند و ما بايد اين فريب را از طريق ارائه اطلاعات درست و بيان حقيقت به چالش بکشيم.
رهبر چينیها، «مائو تسه تونگ» يک بار، گفته بود «نه تحقيق و نه حق بيان و صحبت»، بنابراین ما بايد در مورد آن چه که در جهان میگذرد، تحقيق کنيم و سپس ارزشهای بهحق را فرياد بزنيم.
به عنوان سؤال آخر؛ متاسفانه شما در روز اختتاميه در اينجا حضور نداريد، لذا مايليم که پيام شما برای مردم را داشته باشيم و اگر ممکن است مستقيما به دوربين نگاه کنيد و در هنگام تقديم جايزه با مردم صحبت کنيد.
سلام بر دوستانم در ايران، من دو بار به ايران آمدهام و واقعا جامعه و فرهنگ شما را تحسين ميکنم، من در آنجا دوستانی پيدا کردهام که علیرغم اينکه دولت من میخواهد هرکسی را که در ايران هست بد جلوه دهد و به افراد برچسب بزند، به کار با آنها ادامه خواهم داد، من از بودن در آنجا بسيار مفتخر شدم و از ايران تاريخ و فرهنگ آن و اراده مردمش برای حفظ ارزشهای خود چيزهای زيادی ياد گرفتم، من از دريافت اين جايزه بسيار خوشحال شدم و اين برای من خيلی ارزشمند است و من بسيار قدردانم، شايد يک روز وقتی که از اين سرطان جان سالم به در بردم، به ايران برگردم.
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/